Get Mystery Box with random crypto!

⁠ اسطورۀ اسطوره ستیز علی ورامینی اگر به من بگویند سینما چه | زمانهٔ برخورد

اسطورۀ اسطوره ستیز

علی ورامینی

اگر به من بگویند سینما چه تصویری را برای تو تداعی می‌کند، یکی از برجسته‌ترین تصویرها سکانس آغازین فیلم «آخرین تانگو در پاریس» و صورت در دست‌گرفته‌ی «مارلون براندو» است. هرچند خودش در رابطه با این فیلم می‎‌گوید که «فکر کنم برتولوچی هم مانند من نفهمید فیلم در رابطه با چیست!» براندو با همۀ افت‌و‌خیزهای وحشتناکی که در انتخاب نقش‌ها و بازی‌هایش داشته است، نزدِ اهالی سینما به عنوان یک ابربازیگر و بازیگری جریان‌ساز شناخته می‌شود. خود براندو منزلتی برای شغل و همکارانش قائل نیست. او بازیگری را آسان‌ترین کار و همه‌ی انسان‌ها را بازیگرانی می‎داند که از صبح تا شب مشغول بازی هستند.
براندو حتی به تعبیر امروزی سلبریتی‌ستیز است. این‌ را هم در زندگی او و هم در گفت‌وگوهای بسیار کمی که داشته است می‌توان دید. در نقد یاوه‌گویی‌های همکارانش می‌گوید: «چرا چيزهايي كه يك ستاره سينما مي گويد برای همه اين قدر مهم است؟ ستاره سينما آدم مهمي نيست. فرويد، گاندی و ماركس آدم های مهمي هستند. بازيگري سينما يك كار كسالت بار، خسته كننده و بچه‌گانه است و بيش از آن هيچ.»
براندو زندگی اصیلی دارد، به کسی باج نمی‌دهد و هرگز میان آنچه در ذهنش می‌گذرد، آنچه خواسته و میلش است با گفتار و کردارش شکاف نمی‌اندازد و همانی را می‌گوید که فکر می‌کند؛ حتی اگر این‌کار انواع انگ‌ها و ننگ‌ها را به او نسبت دهد. دیگر ساحت ستودنی مارلون براندو فعالیت‌های اجتماعی‌ای است که همه از آن‌ شنیدیم؛ دفاع از حقوق سیاه‌پوستان و سرخ‌پوستان آمریکایی، مستندسازی از فقر در هند و ... تفاوت براندو با دیگران در این حیطه دقیقا همانی است که در ساحت فردیش نمایان شده است؛ فعالیتی فارغ از نمایش و ریا و تنها معطوف به عمل. عملی که پای هزینه دادن برای آن هم ایستاد. براندو در دومین گفت‌وگوی عمرش که با یک فاصله ٢٢ ساله انجام شده از درگیری عمیقش با «جیلو» کارگردان ایتالیایی سخن می‌گوید و اینکه او را مجبور می‌کند تا از کارگران سیاه‌پوست فیلم عذرخواهی کند وگرنه سر فیلم‌برداری نمی‌رود و دست مزدش را هم پس نمی‌دهد. در واقع در صحبت با وکیل‌اش خود را برای زندان رفتن آماده می‌کند. مارلون براندو سوپراستار اتو کشیده‌یِ مودب و جنتلمنی نبود که ابزارِ بزک جشن و عروسی‌های سلطنتی و کمپین‌های تبلیغاتی باشد. وقتی از مارلون براندو صحبت می‌کنیم از سوپراستاری سخن می‌گویم که تمام قد با سوپراستاریسم مبارزه می‌کرد. از اسطوره‌ای صحبت می‌کنیم که انگشت اشاره‌اش را به سمت فیلسوفان نشانه گرفته نه ماکت‌های استودیوهای فیلم‌سازی.

این یادداشت چند سال پیش در هفته‌نامه «کرگدن» منتشر شده و به مناسبت روز جهانی بازیگر خاطرم به آن رفت و بخش‌هایش را منتشر کردم.