Get Mystery Box with random crypto!

⁠ انگیزه‌نامه / علی ورامینی دیگر حتی بحث کرامت انسانی هم نی | زمانهٔ برخورد

انگیزه‌نامه

/ علی ورامینی

دیگر حتی بحث کرامت انسانی هم نیست، بحث عدم توانایی درک «دیگری» به مثابه یک هم‌نوع است، لااقل در پائین‌ترین سطح از همذات‌پنداری. آنقدری که به اندازه یک ربات یا به اندازۀ موجودی غیرانسانی، دیگری را پاس بدارم.
آخر «انگیزه‌نامه» برای گارسونی؟ برای «بهبود تجربه میهمان شما» آدمی که قرار است میز عیش آدم دیگری را پاک کند و نوشابه برایش بریزد، انگیزه‌نامه بنویسد و مثلاً بگوید انگیزه‌اش از این کار خالص و پاک شدن و طی کردن مراحل چندگانه و رسیدن به کمال است؟ درنهایت هم بگوید: «قدردانِ همیشگی شما است اگر فرصت تحقق این رؤیا را به من بدهید»؟
مگر گارسونی در قهوه‌خانه علی املتی با «بوتیک» رستوران جز یک لباس تفاوتی دیگر دارد؟ مگر جز این است که هر دو آخر شب با لباسی عرق کرده و زانویی درد گرفته سیگاری روشن می‌کنند و دعا می‌کنند که مشتری آخر شب نیاید؟
اقتصاد دوقطبی شده و مرکزی شدن پول به‌عنوان سنجۀ همه‌چیز این توهم را برای کارفرما/کارآفرین ایجاد می‌کند که «ابر انسان» است. کانون جهانی است که در مقابل همۀ کمتر پولدارترها گل‌وگشاد بنشیند و در مقابل آنان که بیشتر از او کارآفرین و پولدار هستند، دست‌وپای خود را جمع کند.
ساختار اقتصادی امروز بسیار ساده و درعین‌حال سخت پیچیده است. وضعیت جدید مناسبات تولید در جهان جدید مانند یک شو (show) است. شوی که همه از ماهیت ریاکارانه آن خبر دارند و همه می‌دانند که قرار است گول بخورند، اما انگار ناچارند و باید به‌مثابۀ یک آیین و سنت آن را به‌جا آورد. چراکه با دین جدیدی سروکار داریم. دینی که پیامبرش آن دلال بزرگی است که هم‌زمان سودای فتح، فضا، مجاز و البته زمین را دارد و نائبان کارتونی‌اش هم سراسر جهان پراکنده شدند.
کافی است شما قواعد کسب‌وکاری جدید در ویترین رعایت کنید، آن‌وقت دلالِ ماشین هم می‌شود کارآفرین موفق و تز اقتصادی می‌دهد، رستوران‌دار، سالنش را به‌مثابۀ یک مکان قدسی عرضه می‌کند که حتی برای ظرف شستن هم شما باید انگیزه‌‌نامه داشته باشید و دنبال دستمزد نباشید.

@zamaneyebarkhord