Get Mystery Box with random crypto!

منــ❤ـو تـــ❤ـو وعشق

لوگوی کانال تلگرام zeendegiii_nab — منــ❤ـو تـــ❤ـو وعشق م
لوگوی کانال تلگرام zeendegiii_nab — منــ❤ـو تـــ❤ـو وعشق
آدرس کانال: @zeendegiii_nab
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 8.52K

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 301

2022-10-05 18:15:16
بدون همسرتان به مسافرت نروید مگر در صورت کارهای اداری و شغلی و در صورت اضطرار.

هر چقدر هم خسته هستید و نیاز به تفریح دارید همسرتان را تنها نگذارید.

#آقایان_بخوانند


‎‌‌‌‌‌‌‌‌
329 views15:15
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 18:14:47 اخذ مدرک دانشگاه آزاد
معتبر و دارای استعلام _ صدور در کوتاهترین زمان ممکن
دیپلم
فوق دیپلم
لیسانس
فوق لیسانس
دکترا
همه ی رشته ها_حتی پزشکی _دندانپزشکی_داروسازی
قبولی قطعی و تضمینی کنکور سراسری ۱۴۰۱ در رشته مورد نظر شما در دانشگاه های دولتی

به کانال ما بپیوندید
https://t.me/+q7wTg2GvaCg3NjQ0
https://t.me/+q7wTg2GvaCg3NjQ0
299 views15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 18:12:14
#part_125


#پارت_54

_اسمت چیه؟
_مهتاب
_به نظر میاد سنت خیلی کم باشه چند سالته؟
_۱۷ آقا

_با این سن کمت میخوای کلفتی کنی چرا؟

_آقا من جایی رو ندارم برم
بابام به خاطر بدهی افتاده زندان صاحب خونم پول اجارش دیر شد منو انداخت بیرون

نگاهی به جسه کوچیکش انداختم به نظرم بد نبود
_میزارم اینجا بمونی بدهی باباتم میدم ولی یه شرط داره
باید هر شب تمکینم کنی

چشمام برق زد با خوشحالی گفت:
_چشم اقا هر کاری بگید میکنم ولی تمکین چی هست؟
از این همه سادگیش خندم گرفته بود احتمالا شبای جذابی رو با این دختر خواهم داشت

_خوب یادت میدم چطور باید تمکین کنی
بلند شدم و زیپ شلوارمو باز کردم که اندامم افتاد بیرون
با دیدنش هینی کشید و دستشو گذاشت رو چشماش
_اولین مرحله تمکین اینه که بخوریش
صورتشو تو هم جمع کرد و گفت:
_ولی آقا شما از اینجا جیش میکنید چطوری بخورمش

_این شرط اوله باید هر شب بخوریش وگرنه از پول خبری نیس یالا بیا جلو بخورش...
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
410 views15:12
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 14:41:21 _ارباب زده بالا عروس برو بخواب زیرش
با بهت گفتم:
_اینجا وسط مهمونی ؟!
_وقتی لباس عروس این طایفه رو میپوشی باید هر لحظه ارباب اراده کرد بری زیرش
گفته بودم ارباب دائم الارضاست
با دیدن هر زنی میزنه بالا
از بهت دهنم باز مونده بود باورم نمیشد هنوز صیغه نخونده باید باهاش میخوابیدم اونم جلو مهمونا
آب دهنمو قورت دادم که دیدم ارباب درحالی که اونجاش تو دستشه داره بهم نزدیک میشه
وای چقدر بزرگه ....
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
551 views11:41
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 14:41:21 _چند سالته کنیز؟
با خجالت گفتم:
_سیزده آقا
ارباب رو به مادرش گفت:
_این دخترو ندیده بودم اینجا از کی اومده؟
_دیروز خشایار بابت محصول از دست رفته آقاش خریدش
آقاش امثال محصولی نداشت
ارباب پوزخندی زد و همزمان قطره اشکی از چشمم چکید
_امشب بفرستش اتاقم بدنه توپری داره
اربابو دوست داشتم از بچگی ولی ازش میترسیدم یعنی امشب با من چکار داشت نکنه به قول سکینه میخواست باهام زن و شوهر بازی کنه؟!
غرق تو افکارم بودم که با پرت شدن سینی تو دستم وسط اتاق از ترس جیغ زدم
ترنم خانم بود زن ارباب فریاد زد:
_این دختره پاپتی رو میخوای ببری اتاقت ارسلان خان
ارباب با خشم بلند شد و فریاد زد:
_این دختر شرف داره به تو هرزه اجاق کور و در مقابل چشم های بهت زده ترنم لباسمو درآورد و....
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
530 views11:41
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 14:40:38
‌بازگشت معشوق یک روزه با ضمانت کتبی

‌ فروش خونه فقط یک روزه
#کارگشا #بختگشا #جذب‌پول
#باطل‌سحر در۲۴ ساعت تضمینی
‌ارسال سه روزه کاملا محرمانه
‌جهت مشاوره دعاو سفارش سریع ‌
@Telesem11

کانال تلگرامd13
https://t.me/+UT0VMvpxeyHuLhKv

@seyed_ahmadhashemi

+989057936026
79 views11:40
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 14:30:52 کارگشا تضمینی ۲۴ ساعته
بختگشا تضمینی ۲۴ ساعته
جذب پول تضمینی ۲۴ ساعته
باطل سحر تضمینی ۲۴ ساعته
فروش ملک تضمینی ۲۴ ساعته
جذب معشوق تضمینی ۲۴ ساعته
با ضمانت نامه کتبی و مهره مغازه
ارسال ۳ روزه کاملا محرمانه
09229164110
@Geregosha
https://t.me/joinchat/AAAAAD9SEPjztQItR84YFw

واسه مشاوره رایگان رو متن آبی بزنید
68 views11:30
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 12:44:07 _ارباب زده بالا عروس برو بخواب زیرش
با بهت گفتم:
_اینجا وسط مهمونی ؟!
_وقتی لباس عروس این طایفه رو میپوشی باید هر لحظه ارباب اراده کرد بری زیرش
گفته بودم ارباب دائم الارضاست
با دیدن هر زنی میزنه بالا
از بهت دهنم باز مونده بود باورم نمیشد هنوز صیغه نخونده باید باهاش میخوابیدم اونم جلو مهمونا
آب دهنمو قورت دادم که دیدم ارباب درحالی که اونجاش تو دستشه داره بهم نزدیک میشه
وای چقدر بزرگه ....
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
678 views09:44
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 12:44:07 _چند سالته کنیز؟
با خجالت گفتم:
_سیزده آقا
ارباب رو به مادرش گفت:
_این دخترو ندیده بودم اینجا از کی اومده؟
_دیروز خشایار بابت محصول از دست رفته آقاش خریدش
آقاش امثال محصولی نداشت
ارباب پوزخندی زد و همزمان قطره اشکی از چشمم چکید
_امشب بفرستش اتاقم بدنه توپری داره
اربابو دوست داشتم از بچگی ولی ازش میترسیدم یعنی امشب با من چکار داشت نکنه به قول سکینه میخواست باهام زن و شوهر بازی کنه؟!
غرق تو افکارم بودم که با پرت شدن سینی تو دستم وسط اتاق از ترس جیغ زدم
ترنم خانم بود زن ارباب فریاد زد:
_این دختره پاپتی رو میخوای ببری اتاقت ارسلان خان
ارباب با خشم بلند شد و فریاد زد:
_این دختر شرف داره به تو هرزه اجاق کور و در مقابل چشم های بهت زده ترنم لباسمو درآورد و....
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
635 views09:44
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 09:11:37 _پدر سوخته اون دامن کوتاه چیه پوشیدی
با بغض گفتم:
_ارسلان خان بخدا تو حیاط نرفتم فقط همین جا تو خونه پوشیدم آخه دوسش دارم
_میدونی اگه کسی پاهاتو ببینه چند نفرو باید تو این عمارت گردن بزنم هااان
با خشونت منو کشید تو بغلش طبع تند شهوتو تو نفساش حس میکردم
_توله سگ تو مال منی جون منی این هیکلو جز من کسی نباید ببینه
از این حس خواستنش لذت میبردم دوست داشتم با کارام تحریکش کنم
گردنو بوسه بارون کرد و رسید به بالاتنم سینه هامو فشار داد و گفت:
_این سینه های تپلو ننداز تو این بلوز تنگ صدبار نگفتم بهت اگه کسی چشمش فقط یه لحظه فقط یه آن بیفته به اینا مجبور میشم چشمشو در بیارم پینارر فهمیدی؟!
با بغض سرمو پایین انداختم که دستش پایین تر رفت زیر دامنم نفس هر دومون به شماره افتاده بود دستشو رسوند به بین پام و فشارش داد
_میدونی اگه دامنت بالا بره و اینجا رو کسی ببینه چی میشه ؟!!
بیشتر فشارش داد که ناله ای کردم
کنار گوشم گفت:
_جوون دلم این صدای ناله ها فقط مال منه مال من
تو یه حرکت خوابوندم رو تخت ک دامنو بالا زد و...
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
328 views06:11
باز کردن / نظر دهید