Get Mystery Box with random crypto!

منــ❤ـو تـــ❤ـو وعشق

لوگوی کانال تلگرام zeendegiii_nab — منــ❤ـو تـــ❤ـو وعشق م
لوگوی کانال تلگرام zeendegiii_nab — منــ❤ـو تـــ❤ـو وعشق
آدرس کانال: @zeendegiii_nab
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 8.52K

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 299

2022-10-07 17:57:15 پارچه سفید را بین واژن خون مرده اش می کشد:

-ارسلان جونم دردم اومد!

- قربونت برم این درد مال خانم شدنته، پاتو باز کن ببینم چقدر زخم شده!

سرش را به نشانه ی مخالفت بالا انداخت و گفت:
- نچ! نمیخوام! بازش کنم وحشی میشی! من میترسم تو میفتی به جونم .
دست مرد که لای پایش نشست، بغض کرده لب برچید:

- درد میگیره ارباب جونم!

مرد کنار گوشش با حرص زیادی که ناشی از خواستنش بود غرید:
- من برا هر کی وحشی باشم برا توئه توله سگ آرومم! نفسم به نفست بنده! جونم در میاد تو یه آخ بگی توله!

لاله‌ی گوشش را با زبان تر کرد و ادامه داد:

- مثل الان که با یه آخ گفتنت عین گنجیشک قلبم میزنه، حالا وا کن ببینم، چند وقت پیش زمین خوردی زخم شدی، دیدی پماد زدم بهش خوب شد؟
همزمان با گفتن حرف‌هایش سعی داشت پاهای چفت شده‌ی دخترک را از هم فاصله دهد:

- بازش کن ببینمش، خوبش میکنم واست!
لب برچیده و با نازی کودکانه لب زد:

- قول میدی کاریم نداشته باشی ارسلان جونم؟

- ارسلان سرش بره قولش نمیره جوجه من، حالا پاهای نازتو باز کن!
قول دادنش خیال خام بود!
حتی در همان لحظه هم بی تاب پاهای خوش تراش و سفیدش شده بود!

پاهای خوش تراشش را از هم فاصله داد و نگاهش بین پای خون مرده و سفیدش را شکار کرد.
از حرص خواستنش شقیقه هایش نبض گرفته بود
دستش میان پای کوچکش به لغزش افتاد و صدای ناله ی پینار بلند شد:

- اخ!

خمار پچ زد:
- جون؟ دردت اومد؟
پینار با معصومیتی کودکانه پچ زد:

- ارباب جونم صدات عوض شده.

مرد تو گلو خندید و گفت:
- نکن توله سگ، با من بازی نکن!

همزمان نگاهش خط سینه‌ی درشت پینار را شکار کرد، دخترک پرسید:

- الان یعنی بین پام خون اومده، یعنی خانم شدم؟ میتونم بچه داشته باشم؟

ارسلان دم گوشش پچ زد:
- تو هنوز خودت کوچولویی نفس ارسلان، بزرگت کنم اونوقت بهت بچه هم میدم!

کم کم انگشت‌هایش نوازش وار میان پای پینار به حرکت در امد و پینار با ناله گفت:
- ارسلان جونم بازم درست گفتی، درد ندارم دیگه! یه جوریم !

کنار گوش کوچک پینار پر از حرص غرید:
- از قصد هی این اسم سگ مصب منو اینقدر با ناز صدا میکنی تو این موقعیت؟

- دعوام میکنی ارسلان؟
از مظلومیتش صدایش پلک روی هم فشرد و با بیچارگی زمزمه کرد:

- ارسلان غلط کنه توئه عروسکو دعوا کنه!
دخترک بی هوا ناله کرد و ارسلان خمار تنش را روی تخت دراز کشاند و پچ زد:

- بیشتر میخوای؟
تنش را به کف دست ارسلان مالید و گفت:

- اره ولی تو قول دادی کاریم نکنی ارسلان جونم!
- توئه توله سگ قبلش درد داشتی الان داری با مالش من ناله میکنی.
خم شد و روی سینه‌اش را پر حرص بوسید و همانجا پچ زد:
- قولم مال زمونی بود که بین اون پای خوشگلت خونریزی داشت نفسم، نه الان که داری از شدت لذت به خودت میپیچی!

همزمان که نوکِ سینه‌اش را به دندان می‌کشید روی تنش خیمه زد.
حرکت دستش را شدت بخشید و به پیچ و تاب خوردنِ بدن کوچک پینار زیر تنش اهمیتی نداد!
دخترک با نگاهی خمار شده پچ زد:

- بد!
خودش را جایگزین انگشت‌هایش کرد و همزمان که با یک ضرب خودش را به اندام تنگ پینار میکوبید خمار گفت:

- جونم! بد به فدات!
حرفش را زده و همزمان که خودش را تکان میداد، حرکت دیوانه وار انگشت هایش را بین پای دخترک به کار انداخت و ...
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
من ارسلانم
ارباب روستایی که یه شب از سر مستی با یه دختر کوچولوی ۱۵ ساله همخواب میشم!
منی که از جنس مونث فراریم واسه آزار دادن اون دختر بچه دست به هر کاری میزنم ولی حواسم نیست که دل و ایمونم بند اون دوتا چشم مشکی رنگش شده!
اینو زمانی میفهمم که دختر کوچولویی که با دستای خودم بزرگش کردم، با بچه ای که از من تو شکمش داره ترکم میکنه و...

https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
240 views14:57
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 12:48:30 09480 سوال :

سلام ...چند باریه که بهتون پیام ناشناس میدم و جوابمو نمیدین...من یه رمان هات میخوام که رابطه زناشویی رو به صورت واضح توضیح داده باشه...میخوام انقدری هات باشه که آبمو بیاره

لطفااا اگه همچین رمانی سراغ دارید معرفی کنید که امثال من بتونن آموزش ببینن و پوزیشن های جنسی جدید و هات یاد بگیرن


جواب: سلام عزیزم
هات ترین رمانی که میشناسمو بهت معرفی میکنم

فقط مواظب باش موقعی که میخونیش کسی دور و برت نباشه چون صحنه هاش انقدر بازه که مجبور به خودار...ضایی میشی
https://t.me/+TWBPiFfPXNljYjFk
615 views09:48
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:59:03
اگه کسی پشت سرت حرف میزنه
خوشحال باش چون داره
اعتراف میکنه
توانایی رقابت با تو رو نداره ..
13 views05:59
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:57:58
عاشق شدی اما #عشقت_یطرفس؟

هرچی بیشترسمتش میری #دورتر میشه؟
دوست داری #عشقتو پیدا کنی؟
خودش میادسمتتا

بیاتابهت بگیم چجوری #جذبش کنی

https://t.me/+UT0VMvpxeyHuLhKv
همسر دلخواهتو جذب کن
16 views05:57
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:55:00 _ لباس زیر مشکی اصلا #اغوا کننده نیست؛ بدن لختت رو ترجیح میدم.

دستش سمت #سوتینم رفت.
_ نمی تونستم تشخیص بدم اینی که پوشیدم چه رنگیه!

پوزخندی زد و #سینه‌م رو فشار داد.
_ اینم شانس منه؛ ساحل نازا و تو هم که کور رنگی داری!

از درد توی خودم جمع شدم.
_ میشه وقتی داریم سک‌س میکنیم از خواهرم حرف نزنی؟

زانوش رو نزدیک واژنم اورد.
_ چیه؟ می ترسی روحش توی اتاق خوابمون باشه بفهمه داری واسه شوهرش #دلبری میکنی؟


https://t.me/+gPNRbyxXIaMwZGU0
29 views05:55
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:55:00 _ زنی که شوهرش رو تمکین نمیکنه چیه؟

شلوارم رو محکم چسبیدم.
_ مادرت ازمون بچه میخواد؛ نمیتونم حامله بشم پس سکس به چه دردی میخوره؟

نزدیک اومد و به چاک سینه‌م که هنوز رد کبودی رابطه شب جمعه‌مون روش بود، خیره شد.
_ سکس فقط واسه ساختن بچه نیست؛ از هفته پیش تا حالا انقدر خودمو نگه داشتم دیگه کمرم نمیکشه.

خودم دلم رابطه می خواست اما نمی تونستم بدون ثمره فقط ارضا بشم.
_ چرا به خودت ور نرفتی؟

پوزخندی زد.
_ زنم اینجاست اون وقت با دست جق بزنم؟ خنده دار نیست؟

سینه راستم رو توی مشتش گرفت که نالیدم.
من با همین حرکت ساده می تونستم شورتم رو خیس کنم.
_ آییی ...حداقل امشب رو رمانتیک شروع کن خسته شدم انقدر بعد از هر رابطه بدنم‌ کبود میشه.

https://t.me/+gPNRbyxXIaMwZGU0
27 views05:55
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:53:34 کارگشا تضمینی ۲۴ ساعته
بختگشا تضمینی ۲۴ ساعته
جذب پول تضمینی ۲۴ ساعته
باطل سحر تضمینی ۲۴ ساعته
فروش ملک تضمینی ۲۴ ساعته
جذب معشوق تضمینی ۲۴ ساعته
با ضمانت نامه کتبی و مهره مغازه
ارسال ۳ روزه کاملا محرمانه
واسه مشاوره رایگان رو متن آبی بزنید
09229164110
@Geregosha
https://t.me/joinchat/AAAAAD9SEPjztQItR84YFw
21 views05:53
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:49:41
همه دنیا تویی
باقی همش یه بازیه!
#شادمهر
36 views05:49
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:49:41 _شورتت رو تخت من چیکار می‌کنه زنداداش؟؟!

خندیدم و براش تایپ کردم:

_دیدم زیاد تو کف منی، گذاشتمش با شورتم جق بزنی!

دیدم که دو تیک آبی خورد ولی دیگه جوابی نداد.

از تصور اینکه الان کامران داره با شورتم ور میره داغ کردم و لباس خواب تورم و تا بالای ناف زدم بالا و دستم و فرو بردم داخل شورتم.

ولی همون لحظه در بی هوا باز شد و کامران وارد اتاق شد!

با دیدن من نیشخندی زد و جلو اومد.

شورتم و پرت کرد رو صورتم و گفت:

_میبینم یکی اینجا زده بالا!! تنت میخاره زنداداش؟!

لب گزیدم و نگاه خمارم و دوختم تو چشمای جذابش.
پاهام و کمی بیشتر از هم باز کردم و با صدای خماری گفتم:

_تنم نه! جای دیگم میخاره!

جونی گفت و زانوش و گذاشت رو تخت.
رو تنم خیمه زد و چنگی به بالا تنه‌م زد

_خودم واست خارشش و میگیرم

محکم لبام و مکید و همزمان دستش و داخل شورتم فرستاد و انگشت و بینش کشید و..

https://t.me/+4zJT8kfi2nJiNTY0
https://t.me/+4zJT8kfi2nJiNTY0

نازگل زن بیوه ی ای که عاشق برادر شوهر مجردش میشه و سعی می‌کنه با اندامش کامران و تحریک کنه تا اینکه یه روز وقتی خونه خالی بود شورتش و رو تخت کامران می‌ذاره و همین میشه آغاز یه رابطه ی داغ و...

#اروتیک
#بزرگسال
359 views05:49
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 08:49:41 -قبلا تا دسته می‌کردم توت آخت درنمیومد الان دوساعت تف میزنم هنوزم عین سگ ناله می‌کنی؟!

روی پایین تنه‌ی سِر شده‌م چند بار ضربه زد که ناله‌م هوا رفت.
موهای بلندمو که دم اسبی بسته بودم، محکم کشید و ضربه‌ی محکمی تو رحمم زد.

-جوووون سگ‌توله باید جر بخوری، اوف که چقدر تنگی تو دختر...
انقدر ناله نکن بی‌شرف.

سیلی به صورتم زد و تن سنگینش رو بین پام کوبید که سرم به تاج تخت برخورد کرد ولی انگار امشب خون جلوی چشماشو گرفته بود که ضجه‌هامو نمیدید.

-بی‌انصاف قبلا برای بار سوم اونجامو ندوخته بودی.

لبمو محکم گاز گرفت و آروم تو تنم تکونش داد. با هربار تکون خوردنش انگار مواد مذاب تو رحمم ریخته میشد.
داشتم از درد می‌مردم.
با یادآوری اون رابطه‌های ملایمش نالیدم:

-هزاربار نازم می‌کردی، منو می‌بوسیدی بعد کارتو می‌کردی

نیشخند ترسناکی زد و یه قطره عرقش رو تن لختم چکید که خم شد و همون نقطه از تنمو بوسید.

-پس توله‌مون هوس سکس با معاشقه کرده؟!

چنگی به بین پام زد که از درد جیغ کشیدم ولی اهمیت نداد.
امشب از همیشه بزرگتر و ترسناک‌تر شده بود و ضرباتش محکم‌تر بود.

-ولی شرمنده‌م عزیزم.
از این خبرا نیست تو باید زیر من جوری جر بخوری که صدای پارگیتو بشنوم

اصلا ملایمت نمیفهمید و داشت شدت ضرباتشو بالاتر میبرد.
مشت تو سینه‌ش کوبیدم و ناله کردم ولی بین صدای برخورد تنمون گم شد.

-آی لعنتی نکن واقعا دارم پاره میشم

ازم بیرون کشید و بین پام نشست. دو طرف رونمو گرفت و با شتاب از هم فاصله داد.
ناله‌ی بلندی کردم که محکم با چهار انگشتش بین پام کوبید.

-جوووون میبینم اونجات اندازه یه بند انگشت باز شده
حالا وقت چیه خوشگلم؟

از ترس به خودم لرزیدم و همه ی عضلاتم منقبض شد ولی به ترسم خندید.
میدونستم همیشه بدترین‌ها رو واسه لحظه‌ی آخر و ارضا شدنش میذاشت.
من دیگه جون نداشتم ولی انگار اون تازه جون گرفته بود.

-وقتشه بریم سراغ خوشگل تنگت که میگه بیا

خودمو کنار کشیدم ولی با یه حرکت مهارم کرد. جیغ زدم.

-نه... توروخدا نکن
نمیتونم تحمل کنم

پشتم قرار گرفت و از داغیش لبمو گاز گرفتم. امشب می مردم.

-عادت میکنی
پاشو ببینم توله سگ
قشنگ قنبل کن که بد شهوتیم

با فرو رفتن ناگهانیش از شدت درد....

https://t.me/+WjvpdUQVjl0xODBk
https://t.me/+WjvpdUQVjl0xODBk
https://t.me/+WjvpdUQVjl0xODBk
324 views05:49
باز کردن / نظر دهید