آوات

2022-07-22 22:40:46 بخواب بچه. چون تو از این دل نازکاش نیستی و اون که داره تیر می‌کشه و دردش از گوشه‌ی چشمت میفته پایین، فقط یه درد عین دردِ معده‌ست و یه چیز دیگه خوبش می‌کنه. بخواب، چون تو صدای رها شده‌ات تأخیر داره و بلد نیستی غصه‌هاتو عین واگیر پرت کنی تو صورتِ کسی. بخواب چون شده حتما. با یه نورِ خیلی کمتر، روی کتاب و قصه‌هاش، شونه‌ی رفیق، بغل کوله پشتیت روی صندلی آخرِ اتوبوس. یه وقتی، نزدیکِ غروبی، تو آخرین پیچ از خیابونِ شبی، یه نفسِ خیلی کوتاه تا مرگ خوابیدی و دوباره به صبحِ فردات جواب دادی.. بخواب. چون ترس‌های خیلی بدتر از اینم دیدی باز کردن / نظر دهید

2022-07-06 08:15:54 دو هفته‌ست که میام دو تا آهنگ رو بذارم اینجا و برم. دو هفته‌ست هرروز پشت میز و موقعِ کار پلی میشن و دستم نمیره براشون بنویسم... ازت ممنونم که جرأت می‌کنی :) باز کردن / نظر دهید

2022-06-15 22:03:25 چرا باز کفِ دستمون هیچی نموند جز دلتنگی؟ باز کردن / نظر دهید

2022-06-02 20:03:39 به لیوان‌های مونده روی میز نگاه می‌کنه و بعد به ساعت.. اولین کادوی تولدش رو گرفته و فکر می‌کنه برای امسال، امشب رو خوشحال‌ترینه باز کردن / نظر دهید

2022-05-28 19:29:22 نمیشه هم عزیز از دست بدی، هم گلوله بخوری.. باز کردن / نظر دهید

2022-05-28 19:24:49 کاش یه راه نزدیک و جوابی برای بیرون ریزیِ خشم و گلایه‌هام می‌شناختم. غمگینم. انگار از پشتِ یه گفتگوی قهوه‌ای که بعدش سکوتِ بلند و بجایی داره برگشتم و همه‌ی سنگ‌های دور و اطرافم رو پرتاب کردم و آخرین سنگی که زخمی می‌کنه رو برای همیشه تو دستام نگه داشتم باز کردن / نظر دهید

2022-04-20 22:10:56 برا حس دردش شعاعِ نازک یه سوزن کافیه روی سر انگشتِ یه دستت.. ولی شادی هميشه میدونِ بزرگتری می‌خواد از آدم برا رقصیدن.
از امشب بالشت و پتومو بغل می‌کنم، رو دستم می‌خوابم باز کردن / نظر دهید

2022-04-11 08:00:34 مرا باقی‌ست خیالش.. باز کردن / نظر دهید

2022-03-15 08:24:18 ما رفتیم خونه، تا بعدِ ۱۳ ^_^ باز کردن / نظر دهید

2022-02-28 22:29:42 بهروز صفدری باز کردن / نظر دهید