از دفتر کارم سمت خانه میرفتم اینبار اما میخواستم این راه طو | دوره های رایگان
از دفتر کارم سمت خانه میرفتم اینبار اما میخواستم این راه طولانی را پیاده طی کنم نمیدانستم چرا این تصمیم را گرفته بودم، ذهنم درگیر بود، بیجهت به راه افتادم فقط میخواستم در یک خیابان شلوغ یا روی یک زمین خاکی قدم بزنم و وقتی پاهایم را به زمین بگذارم غمها و دردهایی که در دلم پنهان شده بود نیز به زمین فرو برود اما نمیدانستم که این زمین عمریست رنج همهی مردم را به جان میخرد و اندوه آدمها را به سینهاش جا میدهد و بیآنکه خطی بر جبین بگذارد قدمهای پر درد آدمها را تحمل میکند. آنروز فکر میکردم از همه غمگینترم و چیزی که ذهنم را زیاد درگیر کرده بود این بود که چرا من همیشه با مشکلات مواجه میشوم؟ چرا مشکلات پشتم را رها نمیکنند؟ در همین حال چشمم به پیرمردی افتاد که با کمر خمیده چکُّش را بر آهن سرخ میکوبید و عرق غیرت از پیشانیاش قطره قطره زمین را بوسه میزد و شهامت در چین و چروکهای صورتش موج میزد و از دل و جان کار میکرد تا شب نان حلال را به خانهاش ببرد و در کنار خانوادهاش خوشحال باشد؛ به چهرهی منبسط آن پیرمرد زل زده بودم و اوج خستهگی را در او به نظاره نشسته بودم طوریکه اندوه در سینهام لحظه به لحظه جای بیشتری را احاطه میکرد. به راهم ادامه دادم؛ در مسیر راه رانندهی تاکسی را دیدم که با یک دستش عرق پیشانیاش را پاک میکرد و با دست دیگرش رانندهگی میکرد و از دست نور خورشید که به صورتش میتابید اذیت بود اما با مسافرهایش بگوبخند داشت ؛ کمی آنطرفتر مادری را دیدم که فرزند زیبایش را در بغل گرفته و با شتاب به سمت بیمارستان در حرکت بود؛ در حالی که از خستهگی حتی به مشکل راه میرفت نگاه غمانگیزی به چشمهای طفل معصومش انداخت نگاهی که قلب انسان را از سینه بیرون میکشید اما فرزندش لبخندی زد و گفت مادرجان نگران نباش حالم خوب میشود، اشک در چشمان مادرش حلقه زد و دوباره به راهش ادامه داد تا بتواند زودتر فرزندش را مداوا کند و لبخندهای زیادی را از او به نظاره بنشیند. خلاصه مردمان زیادی را دیدم که هر کدام به کاری مصروف بودند و واضع بود که هر کدام ازخود مشکلاتی داشتند و سعی شان بر این بود تا مشکلات را از سر راه بر دارند و بر آنها غلبه شوند. دیگر ناراحت نبودم چون دانسته بودم که زندگی را میتوان زیبا دید مانند لبخند طفل کوچکی برای مادرش.
آری زندگی زیباست حتی با وجود تمام مشکلاتش زندگی زیباست چون ما زیبا میسازیمش