2022-09-16 05:31:17
تجربیات میلاد عزیز از تلاش برای اجرای آموزه های استاد عباس منش در «روزشمار تحول زندگی من»:
بنام خداوند بخشنده مهربان .
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان .
هرچقد این فایل ۱۴ دقیقه ای رو در روزشمارِ تحول زندگی من | روز چهارم گوش کنم بازم کمه
چون استاد به صورت کاملا ماهرانه ای این بحث توجه رو توضیح داده که هربار گوشش میدی یه چیز دیگه ای میشنوی که مُهر تایید میزنی بر اینکه من خودم خالق زندگیمم و توجه همه چیزه .
واقعا توجه ما داره همکار میکنه . قبل از اینکه بخوام این فایل رو گوش کنم هدایت شدم به راهکار دوره جهان بینی توحیدی
یه قسمتی خانم شایسته داره توضیح میده که عیناً این متن رو آورده که میگه:
((هنوز نتوانسته ایم مانند وحی مُنزل باور کنیم که ورودی های ذهنی مان یعنی تمام آنچه که به وسیله توجه کردن بر آن، وارد ذهن ما می شود، باورهای ما را می سازد و باورهای ما شرایط زندگی ما را خلق می کند.
✓صحبت کردن،
✓نوشتن،
✓تصور کردن،
✓گفتگوی های درونی،
✓گله و شکایت کردن درباره چیزی یا سپاسگزار بودن درباره آن،
✓ترس از یک اتفاق یا احساس آرامش نسبت به یک موضوع،
✓نگران بودن یا مطمئن بودن درباره موضوعات مختلف، ✓ناامیدی ها و امیدها،
✓حسادت ورزیدن یا تحسین کردن چیزی
و… مثالهایی ملموس از توجه کردن هستند. ))
که با خوندن این پاراگراف، یه لحظه یه تلنگری به من داد که توجه واقعاً همه چیزه و نمیشه به سادگی ازش عبور کرد و باید راه های نشتی رو با تمام وجود بستش که نتونه نفوذ کنه و خیلی از ماهایی که به اون نتایج ملموس نرسیدیم فقط به این دلیله که مفهوم توجه که در واقع همون کنترل ورودی ذهن هستش رو اولاً باور نکردیم مثل استاد و دوماً مثل وحی مُنزل کنترل نمیکنیم و به سادگی ازش رد میشیم،
انگار نه انگار که این توجه ما هستش که زندگی ما رو میسازه
و یه چیز خیلی باحال میدونیم ولی قلباً باورش نکردیم
و
توی همون حین که داشتم این مطلب رو میخوندم
توی محل کارم بودم که توی پاسیوی اتاق یه گربه با بچه اش اومده بودن و همکارم براش دنبال یه کارتن بودش که بذاره اینا برن داخلش بمونن و
بعد حین حرف زدن بودیم که یهو من گفتم فردا روزی بارون میاد کارتن خیس میشه و خراب میشه و بعد همکارم گفت حالا تا اون موقع بزرگ شده
بعد که همکارم رفت من ازونجایی که داشتم این متن راهکار رو میخوندم یه لحظه گفتم من چی گفتم به همکارم؟؟
گفتم فردا روزی بارون میاد کارتن خیس میشه و خراب میشه
اون وقت چرا من این حرف رو زدم؟ به چه دلیلی؟؟ یعنی چی واقعا؟
دیدم ذهنم گفتم آره چون وضعیت معلوم نیس
همه چی خراب میشه
مملکت رو نگاه کن صاحاب نداره
فردا روز هم بنزین گرون میشه
خب جا کمه
همه چی کمه
و شروع کرد وراجی کردن
منو داری فقط داشتم اینجوری نگاهش میکردم
و گفتم تو کجاها بودی که سر از خاک در آوردی اینا رو گفتی یهوو
که هیچی نگفت!.
ولی من فکر کردم
فکر کردم
فکر کردم
تا رسیدم به این که
توی محل کارم یکی از بچه ها همش حرف از قیمت دلار میزنه و بنزین گرون میشه و خراب همه چی و برجام هستش و از ین جور حرفا و با اینکه من به محض شنیدن این حرفا فورا هنذفری میذارم تو گوشم و یا محل رو ترک میکنم ولی باز این ذهن چموش دوست داره همیشه توجه کنه به منفی ها و کمبود ها
و به خودم گفتم نگاه کن میلاد،
توجه همه چی هستش و گفتگو های درونی خیلی خیلی مهمه که داره کار خودشو میکنه و بیشتر سعی کن که توجه ات رو بذاری رو هر چیزی که احساستو خوب میکنه و تو رو به مسیر صراط مستقیم میبره
و
اینو خوب فهمیدم که اصلا مهم نیس که چجوری داری توجه میکنی به چیزی در هر صورت اگه بر روی خواسته تمرکز نکنی خیلی بد ضربه میخوری و اتفاقات بد میفته که راهی براش نیست که در امان باشی و
فقط باید توجه به خوبی ها باشه
و یاد یه جمله شما میفتم که توی جلسه ۴ قدم دوم در مورد ثروت میگید که(( باید فلسفه ذهنتون رو در مورد پول عوض کنید))
دقیقاً این جمله برای کانون توجه و احساس خوب داشتنِ همیشگی، صادقه و ما باید فلسفه ذهنمون رو عوض کنیم فقط به نکات مثبت
نه این که ده روز کنترل ذهن داشته باشیم و یه روز ولش کنیم
نه نه نه این کار سمّ هستش ،
یعنی اینکار واقعاً باید بشه جزیی از وجودمون و فقط توجه به نکات مثبت کنیم فقط
میدونی استاد ما تعهد نداریم به توجه به نکات مثبت که همیشه این کارو کنیم
ما تعهد نداریم به تغییر
ما تعهد نداریم به اعراض کردن
ما تعهد نداریم به قانون .
ولی از همین لحظه من یکی، منِ میلاد آمای تعهد میدم که ۱۰۰٪ با تمام وجودم فقط تمرکز کنم روی نکات مثبت خودم و زندگیم و اطرافم
7.3K viewsMaryam Shayesteh, edited 02:31