Get Mystery Box with random crypto!

غزل تازه چه برفِ بی‌شکوهی! می‌شکوفد باز هم عیدی مبارک‌ باد بر | دردِ جاودانِگی

غزل تازه

چه برفِ بی‌شکوهی! می‌شکوفد باز هم عیدی
مبارک‌ باد بر اهلِ شب، استغنایِ نومیدی

نگاهت کردم و با گریه گفتم: عشق، عادت نیست؟
همان‌وقتی که وقتش بود و زیرِ لب تو خندیدی

دلم تنگ است و می‌دانی تو؛ مدت‌هاست، مدت‌هاست...
ولی چیزی نپرسیدی، ولی چیزی نپرسیدی

کسی که رفته، هرگز برنخواهد گشت! آه ای ابر!
تمام عمر بر گوری تهی، بیهوده باریدی

جهان، خُنیاگرِ زیبایی و شورِ حقیقت بود
ولی تو در هیاهوی درونت هیچ نشنیدی!

نه مجنونی‌ست در وَهمِ بیابان و نه لیلایی
تماشا می‌کند در چشمه، خود را شاخه‌ی بیدی...

#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei