فشار معیشتی و اقتصادی به مردم مدتهاست که از مرز بحران رد شده | عبدالرضاسلطانی
فشار معیشتی و اقتصادی به مردم مدتهاست که از مرز بحران رد شده، اما چند مساله اصلی اجازه نمیدهد این فشار، ولو شدید و حداکثری، به آنچه دشمنان بیرونی دنبال میکنند، مبدل شود. من جمله:
۱- نبود رهبر اعتراضی و مورد توافق مردم معترض ۲- عدم وجود برنامه اصلاحیِ مورد تایید یا قابل عرضه و پذیرفته شده به اجتماع از سوی مخالفان در حوزه تئوریک ۳- بیاعتمادی مردم به افراد، جریانات و گروههای اپوزیسیون و معترض داخلی و خارجی ۴- نبودِ افق روشن از فردای جدی شدن موضوع اعتراضات و تغییرات عمیق ۵- نتایج تلخ اعتراضات در مقاطع مشخصی چون دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ که به تخریب اموال عمومی و تلفات انسانی منجر ش ۶- ترس از گسترش ناامنی و دخالت خارجی در پس اعتراضات؛ همچون ترور شهید حاج قاسم سلیمانی پس از وقایع تلخ آبانماه ۱۳۹۸ ۷- نامشخص بودنِ افق کلی اعتراضات و نتایج آن؛ مردم از تلاطم و گردابِ اتفاقات بیسرانجام یا غیر مشخص، بیش از وضع فعلی هراس دارند ۸- پا پس کشیدن یک بدنه موثر جامعه در موعد اعتراض واقعی، که این بدنه موثر تحت حمایت یا پشتیبان حاکمیت بوده و هست، و در وضعیت جدی شدن اعتراضات، از حالت اعتراضی، به بیتفاوتی و در صورت جدیتر شدن اعتراضات، حتی به بدنه حامی تبدیل میشود ۹- و سست، کماثر، سطحی، بیهدف، بدون سازماندهی بودن و بسنده کردن به نِق و غُر زدن، یا در نهایت، اغتشاش کور و خشن و زودگذر تا مرزِ تخلیه روانی فردی یا جمعی معترضان، موضوع دیگریست که مساله اعتراضات در ایران را بیسرانجام یا بد فرجام میکند. و متاسفانه تنها خروجی این فشار سخت معیشتی علیه مردم توسط دشمنان بیرونی، اتفاقا هرچه محافظهکارتر کردن مردمیست که برای حفظ وضعیت حتی نامطلوب فعلی خود، دست از اعتراض واقعی کشیده و بعضا حتی از حداقلهای درخواستی خود هم دست میکشند. و نکته دیگر آنکه اتفاقا بررسی همه دگرگونیهای اساسی ایران بهخوبی نشان میدهد مردم ایران نه در موعد سختی معیشت، که در مقاطعِ فراخی و بیدغدغه شدن نسبت به وضعیت اقتصادی و سفره خود، بهفکر اصلاح شرایط میافتند، و همین مساله ساده که بعید است مورد غفلت اغیار باشد، نشان میدهد هدف دشمنان مردم ایران، نه انقلاب و یا حتی ایجاد اغتشاش گسترده و ...، که تضعیف و مرگ تدریجی جامعه ایران است.