@AdabSar در چیستیِ ادبسار(ادبیات) امروزه بسیاری از روشنان | ادبسار
@AdabSar
در چیستیِ ادبسار(ادبیات)
امروزه بسیاری از روشناندیشان در چیستی ادبسار دچار آشفتگی و سراسیمگی دشوار شدهاند. آیا ادبسار یکی از راستینگیهای زندگی است؟ اگر در گذشته چنین بوده است؛ آیا امروزه نیز با آنکه فنآوری روز چهرهی زندگی را دگرگون ساخته است و جایی در جهان به جز فنآوری و راستیها و درستیهای دانش نیست؛ ادب همان جایگاه پیشین خود را نگاه داشته است یا نه؟ آیا ادب یک نیاز مردمی است یا جستاری(مسئلهیی) خودی؟
در پاسخ به این گمانها و نمایاندن پوشیدگیها بایستی گفت که ادب یک ساختار به هم پیوسته است. ادب، تنها پیرایشگر روان یا فرابُرد(تربیت) آدمی بر پایهی نیکیها و برتریها نیست؛ ونکه(بلکه) با اینهمه یک آیین دادگرانهی میانکاری(اقتصادی)، سامانهی چپیره(نظام اجتماعی)، دادگزاری شهری(مدنی) و راهنمایی اندیشگانی(فکری)ست. پس ادبسار سودمندیها و کارکرد خود را از دست نداده است.
به یارست(جرأت) میتوان گفت که ادبسار تنها بخشی از ماندههای کهن و دور گذشته نیست تا آن را در گنجخانهی اندیشهها، باورها و آیینها گذاشت. ونکه اکنون روشی است زنده و شالودههای بنیادین پایداشت و پیگرفت زیستن در آینده را دارد. به همین دستاویز برخی از اندیشمندان بر این باورند که اگر چرخش کارهای جهان در دست کسانی میبود که دارای فرهنگ بودند، بهراستی جهانی جز از آنچه داریم، میداشتیم.
ریشهی بسیاری از دریافتهای نادرست و ناسازگاریها از بیفرهنگی است؛ زیرا فرهنگ نباشد، خواهشهای ناسنجیدهی درون در پیوند میان مردمان فرمان میرانند و سرشتها و خواهشهای خویشیک همواره از سودجویی و خودپرستی پیروی میکنند. پس ادب را ارج نهید که نه تنها نمایشگر فرهنگ است؛ ونکه خودِ فرهنگ است.