Get Mystery Box with random crypto!

تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی

لوگوی کانال تلگرام adnanfallahi — تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی ت
لوگوی کانال تلگرام adnanfallahi — تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
آدرس کانال: @adnanfallahi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 1.97K
توضیحات از کانال

درباره: اسلام‌شناسی، تاریخ، اندیشه‌ی سیاسی
* صفحه‌ی من در سایت آکادمیا:
http://independent.academia.edu/AdnanFallahi
* لینک نخستین مطلب کانال:
https://t.me/AdnanFallahi/2

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-31 22:06:59 غرب در آینه‌ی تراث قرون ابتدایی اسلام: نمونه‌ روم شرقی (بیزانس)

برای مسلمین قرون نخستین که در غربِ جغرافیایی خود، مجاور با امپراتوری روم شرقی یا همان بیزانس بودند، مفهومی به نام "تمدن غربی" ـ در معنای امروزی‌اش ـ هنوز متولد نشده بود. البته چنان‌که پیش‌تر هم گفتیم، ظهور و بروز اسلام بیش از اینکه در جفرافیای سیاسی امپراتوری‌های شرقی باشد، در محیط امپراتوری روم رخ داد و از این حیث، پر بیراه نیست اگر که اسلام را ـ مانند مسیحیت ـ یک دین غربی بدانیم.
اما مسلمین در عصر عباسی ـ و چه بسا پیش‌تر ـ رومیان را چگونه می‌دیدند؟ آیا در آن دوران هم نظریاتی مشابه با آنچه که امروزه گفتمان "غرب‌ستیزی" نامیده می‌شود وجود داشت یا اینکه نگاه مسلمین به روم (یا همان غربِ جغرافیایی خود) نگاهی پدیدارشناسانه بود؟
طبعاً پاسخ به این پرسش‌های کلان، نیاز به پژوهش‌های تاریخی دقیق و مفصل دارد، اما در منابع معتبر حدیثی قرن سوم ـ مانند مسند احمد حنبل(241هـ) و صحیح مسلم(261هـ) ـ گزارش جالبی منسوب به یکی از صحابه‌ی پیامبر اسلام (ص) به نام المُستورِد بن شدّاد آمده است که در آن، مهم‌ترین و برجسته‌ترین ویژگی‌های رومیان از منظر این صحابی بیان می‌شود:
«... همانا در آنان [= رومیان] چهار خصلت وجود دارد: آنها خویشتن‌دارترین افراد در هنگام آشوب و بلوا، سریع‌ترین افراد در بازسازی خویشتن پس از مصیبت، برق‌آساترین افراد در حمله [مجدد] به دشمنی که از او فرار کرده‌اند، و بهترین افراد برای مسکین و یتیم و ضعیف‌اند؛ و خصلت پنجمی هم دارند که زیباست: آنها بازدارنده‌ترین مردم نسبت به ظلم پادشاهان‌اند»[1].
در نتیجه به نظر می‌آید در اوج دوران اقتدار امپراتوری‌های مسلمین در عصر عباسی و پیش‌تر از آن، و در دوره‌ای‌که جنگ‌های تمام‌عیار بسیاری میان مسلمین و رومیان در می‌گرفت، مسأله‌ای به نام "روم‌ستیزی" و ارائه‌ی تصویر کاملا سیاه از این دشمن بزرگ، دست بالا را نداشته است.
ـــــــــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. این روایت با الفاظ گوناگونی در منابع آمده است از جمله: «... إن فيهم لخصالا أربعا إنهم لأحلم الناس عند فتنة وأسرعهم إفاقة بعد مصيبة وأوشكهم كرة بعد فرة وخيرهم لمسكين ويتيم وضعيف وخامسة حسنة جميلة وأمنعهم من ظلم الملوك» (احمد حنبل، مُسند، ش18022؛ مسلم، صحیح، ش2898)

عدنان فلّاحی


https://t.me/AdnanFallahi
271 viewsedited  19:06
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 06:36:32سلف متخیل: صفت کلام الهی بین ابن تیمیه و "سلف"

   جدال بر سر کیفیت کلام الهی، یکی از مهم‌ترین سرفصل‌های تاریخ اندیشه‌ها در تراث مسلمین است که در رخداد آزمون خلق قرآن (موسوم به المحنة) متجلی شد. بسیاری از مفاهیم مبهم و چندپهلویی که بعدا و پس از تاسیس و تصلب ارتدکسی سُنّی در کتب کلام و عقاید و حتی فقه رسوخ کرد، برآمده از این جدال مهم و سرنوشت‌ساز تراث مسلمانان است‌.
    د. رائد سمهوری ابن‌تیمیه‌شناس و سلفیه‌پژوه برجسته‌ی جهان عرب، در این سخنرانی - به مثابه درآمدی بر انتشار جلد دوم از چهارگانه‌ی "السلف المتخیل" - به واکاوی نظام مفاهیم از منظر ابن تيميه می‌پردازد. او نشان می‌دهد که چگونه مفاهیمی مثل "سلف" و "اجماع سلف" دچار چرخش‌ها و پیچ و تاب‌های آشکار و نهان نزد ابن تیمیه شده است. سمهوری نهایتا سیر دگرگونی عقاید احمد حنبل در موضوع خلق قرآن را بررسی کرده و آشکار می‌کند که چطور "تاریخ" نقش بی‌بدیل خود را در تأسیس و رنگ‌آمیزی بسیاری از "ارتدکسی"ها بازی کرده است.
   ذکر این توضیح لازم است که این سخنرانی، به زبان عربی ایراد شده است.


@AdnanFallahi
620 views03:36
باز کردن / نظر دهید
2022-08-22 17:22:14 مورخان یهودی و افسانه‌ی کشتار بنی قریظه

بحث از اسلام نخستین(Early Islam)، چگونگی تکوین و تثبیت انواع و اقسام ارتدکسی‌های دینی و مذهبی در عصر عباسی اول و دوم، تاریخ‌نگاری گسست‌های معرفتی حاصل شده در تاریخ مسلمین، کتیبه‌ها و سنگ‌نوشته‌ها و نسخه‌های خطی، و نیز رجوع به آثار مورخان غیرمسلمانِ معاصر با عصر اسلامِ نخستین و... حقیقتاً مثنوی هفتاد مَن است. امروزه با گسترش مطالعات بین رشته‌ای و ظهور نسل جدیدی از پژوهشگران و تاریخ‌نگاران و اسلام‌شناسان در آکادمی‌های غربی و جهان عرب، می‌توان به دهها آثار مکتوب و غیرمکتوب در این حوزه‌ها ارجاع داد و مدخل‌های متعددی را برای تقریب به "اسلام نخستین" گشود.
ماجرای قتل‌عام مردان بنی قریظه ـ مانند بسیاری از مشهورات دیگر مثل افسانه‌ی غرانیق (یا همان آیات شیطانی) و... ـ یکی از همین محصولات تاریخ‌نگاران عصر عباسی است که ما پیش‌تر از زوایای گوناگون و مفصلی آن را تجزیه و تحلیلی کردیم. اما جالب است که پژوهش‌های نوین تاریخی، چنان بنیاد بسیاری از این قبیل مشهورات را سست کرده است که حتی برخی از برجسته‌ترین مورخان یهودی ـ که شاید روزگاری در نقل و تأیید افسانه‌هایی مثل کشتار بنی قریظه از هم سبقت می‌گرفتند ـ هم امروزه معترفند که دلایل متقنی برای اثبات این وقایع در دست ندارند و تردیدهای جدی‌ای در این موضوعات ابراز می‌کنند.
برای مثال مِئیر بَر اَشِر ـ یکی از برجسته‌ترین استادان و پژوهشگران یهودی حوزه‌ی مطالعات اسلامی ـ در آخرین کتاب خود با عنوان "یهودیان و قرآن" ـ که انتشارات دانشگاه پرینستون آن را منتشر کرده است می‌نویسد:
"...با این وجود، قرآن کشتارهایی که هدف آنها یهودیان بوده است را شرح نمی‌دهد و فقط مختصرا به سرنوشت یهودیان مدینه اشاره می‌کند. این موضوع، در اختلاف با ادبیات تاریخی مسلمین و روایات سیره (زندگی‌نامه‌ی پیامبر اسلام) ـ مانند سیره‌ی مشهور محمد بن اسحاق (768م) که بعدا مورد بازبینی عبدالملک بن هِشام (834م) واقع شد ـ قرار دارد"[1].
ــــــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. “Yet the Qur'an does not describe massacres to which they were subjected and only briefly alludes to the fate of the Medina Jews. This is in contrast to Muslim historic literature and works of Sira (“biographies” of the Prophet), such as the well-known Sira by Muhammad Ibn Ishaq (d. 768), revised by ‘Abd al-Malik Ibn Hisham (d. 834)…”
(Meir M. Bar-Asher, Jews and the Qur'an, pp25,26, Princeton University Press, 2022)

عدنان فلّاحی


https://t.me/AdnanFallahi
1.5K views14:22
باز کردن / نظر دهید
2022-08-17 12:28:55 ناسازه و دشواره‌ی اِشراف بر احادیث صحیح

چه کسی و چه نسلی، احادیث نبوی بیشتری در اختیار داشتند و آگاه‌تر به سنت بودند؟ علمای قرن اول؟ علمای قرن دوم؟ علمای قرن سوم؟ یا علمای قرن چهارم و پنجم؟
بررسیِ آثار علما و فقهای پس از دوره‌ی تدوین تراث مسلمین و دوران ارتدکسی (قرن سوم به بعد)، ما را به این پاسخ می‌رساند که به دلیل فضلِ سَلَف(نسل‌های نخست مسلمین)، لاجرم فقها و محدثینِ مثلا قرن اول و دوم، بیش از هم‌قطاران خود در قرن سوم و چهارم بر سنت و احادیثِ صحیح اشراف داشتند. این چیزی است که متکلم و فقیه بزرگ حنابله ابن تیمیه می‌گوید:
«کسانی که پیش از گردآوریِ این مجموعه‌های احادیثی بودند، بسی بیشتر از متأخرین بر سنت آگاه بودند... چراکه مجموعه‌های حدیثی آنها، سینه‌هایشان بود که چند برابرِ احادیث این مجموعه‌ها[ی موجود] را در بر داشت. و هر کسی که این موضوع را بداند، در این گفته شک نمی‌کند»[1].
نیز ابوحامد غزالی(505هـ)، فقیه متکلم و اصولدان ذوعلوم شافعیان، همین مسأله را به زبان دیگری بیان کرده است. غزالی ضمن بیان لوازم و شروط ضروری اجتهاد، آگاهی به سنت نبوی و علم به تمایز بین احادیث صحیح و غیرصحیح را یکی از شروط بدیهی مجتهد برمی‌شمارَد. غزالی چنین اِشراف و آگاهی‌ای را منوط بر شناخت احوال راویان حدیث می‌داند. البته وی متذکر می‌شود که با وجود تقلید از بخاری و مسلم در تصحیح احادیث، این شرط از دوش مجتهدین برداشته شده است چراکه دست‌شستن از تقلید از بخاری و مسلم، و شناخت خودبنیادِ راویان در زمانه‌ی او (قرن پنجم و ششم) بسیار دشوار است: «چنین کاری دوردست، و در زمانه‌ی ما با وجود کثرت واسطه‌ها [برای شناخت راویان قرون اولیه] دشوار است»[2]. غزالی در ادامه توضیح می‌دهد که دلیل لزوم تقلید از بزرگانی چون بخاری و مسلم، این است که مشاهده‌ی احوال راویانی که سال‌ها قبل فوت شده‌اند امری غیرممکن است[3]. غزالی در ادامه مجددا تکرار می‌کند که اگر قرار باشد کسی در دوره‌ی او، بدون توجه به احادیث کتب صحیح، رأسا و شخصا به دنبال کشف و روایت احادیث صحیح باشد، چنین کاری ـ به دلیل «کثرت واسطه‌ها» ـ دشوار است و: «با گذر زمان، این کار همواره دشوارتر خواهد شد»[4].
نتیجتاً توضیحات غزالی هم مؤیدی بر توضیحات و استدلالات ابن تیمیه است که اِشراف و اطلاع پیشینیان(سَلَف) در موضوع سنت نبوی و احادیث، بسی بیشتر از پَسینیان(خَلَف) است.
نتیجتا بر اساس این سخن غزالی و ابن تیمیه، و در مقام تئوری، قاعدتاً می‌بایستی کسانی مانند مالک بن انس(179هـ) یا ابوحنیفه(150هـ) بسی بیشتر از متاخرینی مانند احمد حنبل(241هـ) یا محمد بن اسماعیل بخاری(256هـ) بر احادیث صحیح آگاهی داشته باشند. اما وقتی ما از چهارچوب نظریه فاصله می‌گیریم و پا در جهان واقع می‌گذاریم، با تصویری کاملا معکوس و گسستی چشمگیر روبرو خواهیم شد. چراکه مثلاً تعداد احادیث صحیحِ محدّث شهیری چون حاکم نیشابوری(405هـ) در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، افزون از ده هزار حدیث بوده که دهها برابر احادیث صحیح محدثی چون مالک بن انس(179هـ) در دویست سال پیش از حاکم نیشابوری در مدینه‌ی نبوی است؛ چنان‌که احادیث صحیح مدنظر بخاری در اواسط قرن سوم هم دهها وصدها برابر احادیث صحیح مد نظر ابوحنیفه در صد سال پیش از بخاری بوده است.
البته می‌توان این دشواره را با یک قید، توجیه کرد؛ و آن اینکه مراد از اِشراف بیشتر قدما بر احادیث نبوی به نسبت متأخرین، برآیند و مجموع تمام علمای سلف است و نه یک مورد خاص. البته این قید نیز، خود معضل و دشواره‌ی دیگری را پدید می‌آورد: اگر مجموع احادیث کل علما و محدثین قرن اول، از همین تعداد برای علما و محدثین قرن دوم بیشتر بوده باشد، و به همین ترتیب اگر مجموع احادیث کل علما و محدثین قرن دوم از همین تعداد برای علما و محدثین قرن سوم بیشتر بوده باشد و بدین ترتیب الخ.. آن‌گاه نتیجه‌ی منطقی این استدلال چنین است که با مرور زمان و گذر قرن‌ها، تدریجا بخشی از احادیث و سنت نبوی به فراموشی و امحا رفته‌اند و نتیجتاً رویه‌ی انتقال منظومه‌ی «اسلام» و یا دستکم «فهم صحیح اسلام»، با نقصان و کاستی مواجه شده است[5].
ــــــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. ابن تیمیة، رفع الملام، ص18، الرئاسة العامة لإدارات البحوث العلمية والإفتاء والدعوة والإرشاد، الرياض.
[2]. «وَذَلِكَ طَوِيلٌ وَهُوَ فِي زَمَانِنَا مَعَ كَثْرَةِ الْوَسَائِطِ عَسِيرٌ»(الغزالی، المستصفی، ص344)
[3]. همان‌جا
[4]. همان‌جا
[5]. گفتنی است کسانی چون ابن تیمیه متوجه این دشواره بوده‌اند. ابن تیمیه تصریح کرده که احدی از مجتهدین امت نیست که بر تمام احادیث صحیح نبوی آگاهی داشته باشد(رفع الملام، ص18). البته ابن تیمیه اِشکالی در این نقصان ندیده است و گویا امت را در این مسأله معذور می‌داند.

عدنان فلّاحی


https://t.me/AdnanFallahi
1.4K views09:28
باز کردن / نظر دهید
2022-08-14 20:33:03 مطالعات ابن تیمیه: ابن تیمیه و دشواره‌ی "اقامه‌ی حجت"

ـ قسمت یکم
ـ قسمت دوم


@AdnanFallahi
812 views17:33
باز کردن / نظر دهید
2022-08-12 21:47:28 د. معتز الخطیب (استاد فلسفه‌ی اخلاق و مطالعات اسلامی دانشگاه حَمَد در قطر)، در مقاله‌ی پیوست، مهم‌ترین مسائلی که تحت عنوان کلی "فقه دولت" در گفتمان معاصر اسلامگرایانِ موسوم به جریان "الوسطیة الإسلامیة"(میانه‌روی اسلامی) مطرح می‌شوند را مورد بررسی و بازخوانی عمیق قرار داده است. الخطیب، نوشتار خود را با ابهام در مصادیق و معنای "الوسطیة" آغاز می‌کند که به گفته‌ی او طیف‌های وسیعی از محمد عبده و یوسف قرضاوی گرفته تا سید قطب و جماعة الجهاد و... را در بر می‌گیرد. او در ادامه گزارشی از دیدگاه‌های بزرگان این جریان درباره‌ی مفاهیم فقه سیاسی ارائه داده و ضمن مقایسه‌ی آنها با متون قُدما، ابهامات و احیاناً تناقضات مندرج در این دیدگاه‌ها را برجسته می‌کند. نوشتار پرمحتوای الخطیب، شامل انبوهی از ارجاعات به آثار کسانی چون حسن بناء، یوسف قرضاوی، عبدالقادر عوده، راشد غنوشی، محمد رشید رضا، برهان غلیون، فهمی جدعان، علی عبدالرازق و... است و از این حیث، می‌تواند مدخلی مهم برای ورود به مباحث این افراد تلقی شود.
پژوهشگران حوزه‌ی مطالعات اسلامی، اندیشه‌ی سیاسی، مطالعات خاورمیانه و جهان عرب، از مطالعه‌ی این نوشتار الخطیب ـ که با عنوان «الوسطية الإسلامية وفقه الدولة:قراءة نقدية» به زبان عربی و در مجله‌ی تَبَیُّن (فصلنامه‌ی ناظر بر مطالعات فلسفی و انتقادیِ اندیشکده‌ی قطری المرکز العربی للأبحاث ودراسة السیاسات(Arab Center for Research and Policy Studies)) منتشر شده است ـ بهره خواهند برد.


@AdnanFallahi
1.2K viewsedited  18:47
باز کردن / نظر دهید
2022-08-09 08:36:22 ارجاعاتِ فرسته‌ی قبل :

[1]. «أَنَّ الْمُفْتِيَ إذَا تَبَيَّنَتْ لَهُ الْأَدِلَّةُ الشَّرْعِيَّةُ فَإِنْ تَبَيَّنَ لَهُ الصَّوَابُ وَإِلَّا كَانَ لَهُ أُسْوَةُ أَمْثَالِهِ مِنْ الْعُلَمَاءِ الَّذِينَ يَقُولُونَ قَوْلًا مَرْجُوحًا. وَمَعْلُومٌ أَنَّ هَؤُلَاءِ لَا يَسْتَحِقُّونَ الْعُقُوبَةَ وَالْحَبْسَ وَالْمَنْعَ عَنْ الْفُتْيَا مُطْلَقًا بِإِجْمَاعِ الْمُسْلِمِينَ وَهَذَا الْحُكْمُ بَاطِلٌ بِإِجْمَاعِ الْمُسْلِمِينَ»(ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، 27/307،308)
[2]. نک: عدنان فلّاحی، "ابن تیمیه علیه ابن تیمیه: تدابیر تناقض‌آفرین"، پذیرفته شده در ژورنال علمی‌پژوهشی جستارهایی در فلسفه و کلام دانشگاه فردوسی مشهد (نسخه انگلیسی این مقاله نیز تألیف شده و نسخه‌ی عربی آن هم در دست داوری است)
[3]. «نحن دُعينا إلى الكفر بالله» (حنبل بن اسحاق بن حنبل، ذکر محنة الامام احمد بن حنبل، صص40،41، طـ2، 1983)
[4]. «ثُمَّ إنَّ الْإِمَامَ أَحْمَد دَعَا لِلْخَلِيفَةِ وَغَيْرِهِ. مِمَّنْ ضَرَبَهُ وَحَبَسَهُ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ ...»(ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، 12/489)
[5]. همانجا
[6]. «مَعَ أَنَّ أَحْمَد لَمْ يُكَفِّرْ أَعْيَانَ الْجَهْمِيَّة وَلَا كُلَّ مَنْ قَالَ إنَّهُ جهمي كَفَّرَهُ»(ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، 7/507)
[7]. «النَّسْطُورِيَّةُ وَهُمْ نَشَئُوا فِي دَوْلَةِ الْمُسْلِمِينَ، مِنْ زَمَنِ الْمَأْمُونِ»(ابن تیمیة، الفتاوی الکبری، 6/586)
[8]. «وَمَنْ تَرَبَّى عَلَى مَذْهَبٍ قَدْ تَعَوَّدَهُ وَاعْتَقَدَ مَا فِيهِ وَهُوَ لَا يُحْسِنُ الْأَدِلَّةَ الشَّرْعِيَّةَ وَتَنَازُعُ الْعُلَمَاءِ لَا يُفَرِّقُ بَيْنَ مَا جَاءَ عَنْ الرَّسُولِ وَتَلَقَّتْهُ الْأُمَّةُ بِالْقَبُولِ بِحَيْثُ يَجِبُ الْإِيمَانُ بِهِ وَبَيْنَ مَا قَالَهُ بَعْضُ الْعُلَمَاءِ وَيَتَعَسَّرُ أَوْ يَتَعَذَّرُ إقَامَةُ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ وَمَنْ كَانَ لَا يُفَرِّقُ بَيْنَ هَذَا وَهَذَا...»(ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، 26/202)


@AdnanFallahi
1.2K viewsedited  05:36
باز کردن / نظر دهید
2022-08-09 08:35:38 مطالعات ابن تیمیه: ابن تیمیه و دشواره‌ی "اقامه‌ی حجت"(قسمت دوم و آخِر)

در قسمت قبل گفتیم که ابن تیمیه در ردیه‌ی خود علیه فقهای اهل سنت معاصرش در مسأله‌ی مسافرت به نیت زیارت قبور انبیا (شَدّ الرّحال)، این فقها را متهم می‌کند که نتوانسته‌اند بر او اقامه‌ی حجت کنند؛ و از همین‌رو حکم زندان خود را غیرمشروع می‌داند. البته ابن تیمیه برغم اینکه در مواضع متعددی حکم به مجازات مجتهدین دگراندیش (مبتدع) داده است، حاضر نیست که همین حکم از سوی فقهای اهل سنت معاصرش بر وی تطبیق شود و می‌نویسد: «...مشخص است که چنین علمایی به اجماع مسلمانان، مطلقا سزاوار مجازات و زندان و منع از فتوا نیستند»[1]. گفتنی است در اینجا و در مساله مجازات مجتهدینِ دگراندیشِ قائل به آرای شاذ یا مرجوح، ابن تیمیه دچار نوعی دوگانگی و تضاد شده که خارج از مبحث اقامه‌ی حجت است و ما در مقاله‌ی مجزایی به شکل مفصل آن را واکاوی کرده‌ایم[2].
با این تفاصیل روشن است که ابن تیمیه، بیان تفصیلی ادله و حتی مناظرات طولانی و... را مصداق اقامه‌ی حجت نمی‌داند وگرنه باید انبوه ردیه‌ها و نوشته‌های متکلمین اشعری و فقهایی مثل سُبکیِ شافعی، اِخناییِ مالکی و... علیه خودش را مصداق اقامه‌ی حجت می‌دانست. گزارش‌های ابن تیمیه از ماجرای فشار عقیدتی بر احمد حنبل(موسوم به محنت خلق قرآن) در دوران خلفای سه‌گانه‌ی عباسی مامون، معتصم و واثق نیز مؤید همین مطلب است. حنابله‌ی متقدم با سندهای متصل و صحیح از احمد حنبل نقل کرده‌اند که او رفتار این خلفا در مسأله‌ی محنت خلق قرآن را "دعوت به کفر" می‌دانست[3]. بنابراین از نگاه احمد حنبل، این خلفا نه تنها از مرحله‌ی کفر عقیدتی عبور کرده بودند بلکه دعوت‌گر و مُبلّغ و اجبارگر به کفر بودند. با این وجود احمد حنبل هیچ‌یک از این خلفا را تکفیر نکرد، دولت آنها را دارالکفر نخواند و حکم به قیام مسلحانه علیه حاکمان مرتد صادر نکرد. این چیزی است که ابن تیمیه تقریر می‌کند:
«امام احمد برای خلیفه و سایر کسانی که او را کتک زدند و به زندان انداختند، دعا و استغفار کرد و ظلم و دعوتشان به سخن کفر را حلال کرد. پس اگر اینها مرتد بودند استغفار برای آنها جایز نبود چراکه بر اساس کتاب و سنت و اجماع، استغفار برای کفار جایز نیست»[4].
ابن تیمیه در ادامه می‌گوید که این سخنان و رفتار احمد حنبل و سایر امامان صریحا نشان می‌دهد که آنها جهمیه را علی‌التعیین تکفیر نکرده‌اند و اگر روایتی خلاف این گزارش‌ها نقل شده، صحتش محل تردید است و یا اینکه نیاز به توضیح و تفصیل دارد[5]. ابن تیمیه تاکید می‌کند که احمد حنبل سران جهمیه را تکفیر نکرده است[6]. اگر برخی از روایات منقول از احمد حنبل درباره‌ی تکفیر مأمون خلیفه‌ی عباسی و قاضی القضات حنفیِ معتصم و واثق یعنی ابن ابی دؤاد(240هـ) را صحیح بدانیم، ابهام در مسأله‌ی اقامه‌ی حجت، دوچندان می‌شود؛ چراکه فی المثل مأمون هیچگاه با احمد حنبل گفتگو نکرد و او را شلاق نزد و وی را به زندان نینداخت، در حالی‌که برادر و جانشین وی معتصم، هم احمد را شلاق زد و هم مناظرات طولانی‌ با وی ترتیب داد و هم او را به زندان انداخت. با این وجود بسیار عجیب است که احمد حنبل لب به تکفیر مأمون گشوده باشد که هرگز با وی مناظره نکرد، اما معتصم و پسرش واثق را ـ برغم مناظره و تحمل شلاق و حبس ـ خلیفه‌ی مسلمین بداند و برایشان استغفار کرده باشد. صدالبته موضع اکثریت قریب به اتفاق علما و مورخین اهل سنت این است که مامون از زمره‌ی مسلمین بوده و نه کفار یا مرتدین. حتی بزرگان حنابله مثل خود ابن تیمیه نیز حکومت مأمون را «دولة المسلمین» خوانده‌اند و نه دولة المرتدین یا دولة الکفار[7]. نیز تمام مورخان و علمای اهل سنت ـ از جمله خود احمد حنبل ـ معتصم و واثق را مسلمان و خلیفه‌ی مسلمین می‌دانستند. پس اگر این دو خلیفه‌ی مسلمان برغم آن همه مناظره با احمد حنبل همچنان دعوت‌گر به کفر (عقیده خلق قرآن از نظر اردوگاه حنابله و اکثر اهل حدیث کفر است) بوده باشند، آیا احمد حنبل نتوانسته بر آنها اقامه‌ی حجت کند و از همین رو از تکفیر آنها ابا داشته است؟
اما نهایتا ابن تیمیه در یکی از منحصربفردترین بیاناتش، ابهامات و پرسش‌ها درباره‌ی دشواره‌ی اقامه‌ی حجت بر مخالفین را به اوج می‌رساند. ابن تیمیه تصریح می‌کند که گاهی به سبب ظروف تاریخی و زیست‌جهان اجتماعی و نیز موانع معرفت‌شناسی، اساساً اقامه‌ی حجت به امری مُحال و ممتنع تبدیل می‌شود:
«هرکسی که بر مذهبی تربیت شده باشد که بدان خو گرفته است و بدان باور دارد، و ادله‌ی شرعی و تنازع علما را نمی‌شناسد... و اقامه‌ی حجت بر وی بسیار دشوار یا مُحال است...»[8].
با این توضیحات، به نظر می‌رسد که هیچ معیارِ محل وفاق و جهان‌شمولی برای سنجش اقامه‌ی حجت در دست نیست، جز اِخبار غیبی از باطن انسان‌ها و یا تصریح و اقرار خود اشخاص.

ارجاعات در فرسته‌ی بعد


@AdnanFallahi
1.1K viewsedited  05:35
باز کردن / نظر دهید
2022-08-07 20:44:45 غرب‌شناسی(علم الإستغراب) شیخ سید محمد رشید رضا:

- قسمت نخست
- قسمت دوم


@AdnanFallahi
869 views17:44
باز کردن / نظر دهید
2022-08-05 15:21:18گزارشی از یک کتاب: دیدگاه‌های روایی ناصر سبحانی (قسمت دوم و آخِر)

"اگر منظور [از عدالت صحابه] این باشد که تمام افرادی که ظاهرا مومن هستند دارای عدالت هستند این سخن بی‌دلیلی است بلکه مخالف بسیاری از آیات قرآن و واقعیت‌هایند. در این صورت بایستی جهت تمییز مومن راستگو و صادق از اشخاصی که به زبان ایمان آورده اما قلبا مومن نیستند تحقیق و پژوهش انجام دهیم"
(محمود زمناکویی، دیدگاه‌های روایی استاد ناصر سبحانی، ترجمه کیومرث یوسفی، ص51، نشر احسان تهران، 1396)

"بجز استاد احمد مفتی‌زاده که همین دیدگاه و نظر را دارند کسی را همچون سبحانی ندیده‌ام که با این جرات و جسارت در مبحث و موضوعی ورود پیدا کند که دهها قرن است معارف بدیهی فقهی درباره آن تولید شده و می‌شود... استاد ناصر سبحانی می‌گویند:
"و الحكمة المتطورة في حياته ـ صلى الله و بارك عليه ـ كما ذكرنا من اقتصاره في مجال اخذ الزكاة على ذكر بعض الاموال، و ما قام به من الانصبة و تبيين مقادير الزكاة التي تؤخذ" (سبحانی، رسالة في علوم الحدیث)
در موضعی دیگر این مساله را تبیین می نماید و میگوید: «... در آن عصر، بیان کننده حکمت قرآن (پیامبر) با نگاه به وضعیت جامعه عربی، متوجه شد که در عربستان، از یمان درختان و محصولات، زکات تنها به خرما و انگور تعلق میگیرد زیرا این دو محصول به حد غنا میرسند. زیرا برخی درختان اصولا در آن محیط وجود ندارند یا اگر هم وجود اشته باشند به حدی نیستند که زکات به محصول آنها تعلق گیرد - به علت قلیل بودن محصول آنها - در حالیکه اصل قرآنی در این زمینه عام است: "اخرجنا لکم من الارض"... یا از قوت و غذاها چند مورد را بیان نموده، از اموال نیز چند مورد را بیان و براساس وضعیت زندگی آن عصر، حد نصاب آنها را تعیین نموده است... یک عشر، نصف عشر، ربع عشر. این موارد جزء حکمتهای متغیر بوده و متاسفانه فقها آنها را جزء حکمت ثابت و لایتغیر تلقی نموده اند حال آنکه حکمت ثابت همان انفاقِ "عفو" است و در هر عصر و دوره ای به گونه ای تطبیق داده می شود. امروز در سرزمین ما خرما وجود ندارد. احتمال دارد انگور در بسیاری از سرزمینها وجود نداشته باشد اما با گردو، توت فرنگی، سیب، پرتقال، هندوانه و... میتوان به تطبیق آن اصل پرداخت. این موارد تبدیل به حکمت امروز خواهند شد. همچنین حد نصاب باید بر اساس وضعیت جامعه تعیین شود»(سبحانی، بانگه واز و قوناغه کانی بانگه واز کردن، ص84، با اندکی تلخیص. مقایسه کنید با: سبحانی، شرح الاربعین
(محاظرات مفرغة)، صص44،45)" (همان، صص29ـ31)

"سبحانی معتقد است حکم خداوند برای هدایت انسان که شامل "تصور و عقیده" و "احکام و ارزش‌های عالی" است، بطور کامل در قرآن ذکر شده است" (همان، صص۲۱،۲۲)

"[ناصر سبحانی:] هیچ چیزی در زمینه ی هدایت وجود ندارد مگر آنکه در قرآن آمده باشد و همین نیز اقتضای عدم استدلال به احادیث را می‌رساند مگر بعد از ارجاع آن به قرآن(سبحانی، اصول الفقه(دست‌نوشته)، ص۲۳)" (همان، ص15)

آنچه پس از بررسی این کتاب و جمع‌بندی دیدگاههای اسلام‌شناسانه‌ی ناصر سبحانی می‌توان گفت این است که اندیشه‌های ناصر سبحانی در حوزه روایات و سنت نبوی، هیچ نسبتی با قواعد مرسوم و ارتدکسی سُنّی ـ خاصه قاعده‌ی مشهور اوزاعی (الكتاب أحوج إلى السنة من السنة إلى الكتاب) ـ ندارد. بلکه دیدگاه‌های سبحانی بیشتر از همه، به دیدگاه‌های قدمای اهل رای کوفه و سلف فقهای معتزله نزدیک است.


@AdnanFallahi
2.1K views12:21
باز کردن / نظر دهید