Get Mystery Box with random crypto!

...وقتی کارش تمام شد و پوست ایوا را جدا کرد، حیوان را در دو تک | اگر تو مرا نبینی

...وقتی کارش تمام شد و پوست ایوا را جدا کرد، حیوان را در دو تکه بهم بازگرداند. بدنش را تو کیسه‌ی کشدار پلاستیکی برایم آورد و پوستش را آویخته به انگشت سبابه‌اش روی شانه، مثل سیاست‌مداری که برای جمع کردن رأی از روستاییان رفته و کتش را روی دوش انداخته و در جشن روستا می‌گردد.
پوست را توی کمد راهرو آویزان کردم و از آن به بعد هر وقت می‌رفتم کت مهمانی‌ام را آویزان کنم، با دیدنش دلم پایین می‌ریخت.»
@agartomaranabini