Get Mystery Box with random crypto!

خواهرها گلایه داشتند چرا در روز مادر سکوت کردم و از او هیچ ننو | محمدآقازاده

خواهرها گلایه داشتند چرا در روز مادر سکوت کردم و از او هیچ ننوشتم ، از آن چشم های میشی اش ، از آن روزهای بی قراریش وقتی شاهپور به عنوان سرباز جبهه بود ، چرا نگفتم برادرم عزیز دردانه مادر بود ، روزگاری با او می رفتیم سر مزارش تا با بغض و اشک جای خالی اش را شاید درمان کنیم ، امسال چه بنویسم تنها برادرم را بعنوان هدیه روز مادر به او سپردم و چه غم انگیز بر سر قبری بروم که مادر و پسر در آغوش هم خفته اند، کنار هم ، از کدام تنهایی ام بنویسم ، از مادری بنویسم که پشت و پناه زنان مظلوم بود و از برادری بنویسم که دل شکسته بی بضاعت ها بود و بچه یتیم ها ، مادر از دست ات رنجیده ام ، چرا از خدا نخواستی او را کنارم نگهدار دارد، چرا نگفتی بدون تو ، بدون پدر و برادر چطور شبها تمام جهان را تیر و تار نیابم ، تمام شب کابوس نبینم و روز با بغض ، آه و حسرت بگذزد ، مادر روزت مبارک ، مراقب عزیزت باش و برای من دعا کن طاقت بیاورم و تنها به قبری خیره بمانم که شما را از من پنهان می کند ، روزهای غم انگیزی دارم ولی هیچوقت شما در جان و دل من این قدر نبودید
@aghazadehmohammad