Get Mystery Box with random crypto!

عقیق شعر

لوگوی کانال تلگرام aghighpoem — عقیق شعر ع
لوگوی کانال تلگرام aghighpoem — عقیق شعر
آدرس کانال: @aghighpoem
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 4.66K
توضیحات از کانال

کانال ویژه شعر آیینی سایت عقیق
ادمین
@haadipoem
@aghigheditor
کانال عقیق
@aghigh_ir
کانال عقیق مادحین
@madehin
کانال عقیق واعظین
@vaezin

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-07-19 22:56:27 #عقیق_شعر



ای کلیم‌اللَه تماشا کن کلام الله را
بر فراز دست خورشیدِ ولایت، ماه را
نور انوار نهم، هفتم چراغ راه را
در زمین و آسمان‌ها رهبری آگاه را

روح رحمان، جان قرآن، نخل طور است این پسر
گوهر رخشندۀ شش بحر ‌نور است این پسر

این پسر بدرالمنیر و این پسر شمس‌الضحاست
این پسر باب‌الکرم، باب‌الولا، باب‌العطاست
این پسر باب‌المرادِ انبیا و اولیاست
این پسر هم مصطفی هم مرتضی هم مجتباست...

صاحب خلق و خصال و خوی احمد کیست؟ او
نفس پاک صادق آل محمد کیست؟ او

ماه ذی‌الحجه‌ست محو آفتاب روی او
جنس آدم قبضه‌ای از خاک پاک کوی او
چشم عیسی از فراز آسمان‌ها سوی او
عروة الوثقای ارباب کرامت موی او

آیۀ عفو الهی بر لب خندان اوست
کشور ایران زیارتگاه فرزندان اوست

ای جمال چهارده معصوم در رخسار تو
وحیِ ساعد خیزد از لب‌های گوهربار تو
آفرینش در پناه سایۀ دیوار تو
روح پاک انبیا و اولیا زوار تو

آسمان چشم انتظار ذکر یارب یاربت
حضرت معبود مشتاق مناجات شبت...

ای دُرِ شش بحر و بحر پنج دُر! روحی فداک
آسمان در صحن تو بنهاده پیشانی به خاک
با غبار کاظمینت روحِ هر ناپاک، پاک
بی‌ولایت می‌شود رحمت، عذاب دردناک

میثم آلوده‌ای عبد و ثناگوی شماست
هر که بوده هر که باشد سائل کوی شماست


#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#مدح_ولادت
#غلامرضا_سازگار

عقیق شعر
@aghighpoem
456 views19:56
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 22:55:30 #عقیق_شعر



از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری...

بال وا كن لحظه‌ای در زیر باران شهود
از فراز عرش می‌بارد سحاب دیگری

بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر
یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری

ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن
دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری

ما خدا را در جمال چارده تن دیده‌ایم
خوانده‌ام این حرف‌ها را در كتاب دیگری

جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند
این یكی هم می‌رسد از خاك و آب دیگری

بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق
بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری

حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار
با وجود او ندارد انتخاب دیگری

شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان
وصف او را می‌كند با آب و تاب دیگری

ماه كی بعد از نگاهش آفتابی می‌شود؟
می‌رود از شرم، شب‌ها در حجاب دیگری

شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود
از كتاب معرفت، فصل‌الخطاب دیگری

یا نمی‌داند بلندای مقامش تا كجاست
یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری...

یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد
نام او حیف است بردن با خطاب دیگری

#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#مدح_ولادت
#عباس_شاهزیدی

عقیق شعر
@aghighpoem
444 views19:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 08:08:19 #عقیق_شعر


خدا کلید در خانه را به دست تو داد
امور ملک ملوکانه را به دست تو داد

نگاه کرد به مستان بی حد و عددت
بساط ساغر و پیمانه را به دست تو داد

گره فکند به زلف وجود و بعد از آن
به پیش چشم ملک شانه را به دست تو داد

اراده کرد جهان جلد مصطفی بشود
نشست گوشه ای و دانه را به دست تو داد

ردیف و قافیه ها صف شدند سجده کنان
که رزق شاعر دیوانه را به دست تو داد

#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#غدیر
#رباب‌_کلامی

عقیق شعر
@aghighpoem
521 views05:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 06:44:41
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی  
#محمد_حسین_شهریار
#استوری
#عید_غدیر

عقیق استوری
@aghighstory
485 views03:44
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 20:36:38 #عقیق_شعر



چشمه‌ها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر

فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن
خنده، گل می‌کرد بر لب‌های صحرا در غدیر

بود پیدا در زلال جاری تکبیرها
نقطۀ پایان عمر تشنگی‌ها در غدیر

جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زان‌که نیست
این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر

رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند
خطبه‌ای شورآفرین و شورافزا در غدیر

تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ
کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر

عرشیان، در اشتیاق خاکیان می‌سوختند
تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر

«گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست»
کرد گل، گل‌نغمۀ احمد چه زیبا در غدیر...

دستِ رد بر سینه اغیار می‌زد آشکار
«عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر

گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنه‌ها
خیمه می‌زد در کنار آرزوها در غدیر

خشم‌های شعله‌ور، پژواک کینِ جاهلی
خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر...

یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی
از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟!

کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی
از طلوع آفتابِ عالم‌آرا، در غدیر

طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود
شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر...

#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#غدیر
#محمدعلی_مجاهدی

عقیق شعر
@aghighpoem
459 views17:36
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 20:05:37 #عقیق_شعر



زبان قاصر ما مانده در بیان على
چقدر فاصله داریم با جهان على

على که بود؟ نفهمیده هیچ کس هرگز
نه در زمانه حالا ، نه در زمان على

نکرد سجده به درگاه جز خدا همه عمر
رواست سجده ی عالم بر آستان على

کدام رای به ناحق؟ کدام حرف خلاف؟
کدام تیر خطا رفته از کمان على؟!

به جستجوی کدام آیه ای؟ کدام دلیل
که آیه آیه خدا هست بر زبان على

دو پیکرند به یک جان، تفاوتی نکند
قسم به جان محمد ص، قسم به جان على

"غدير" درس بزرگی ست، درس این که مباد
که سربلند نباشی در امتحان على

#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#غدیر
#میترا_سادات_دهقانی

عقیق شعر
@aghighpoem
370 views17:05
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 18:13:13
علی از هر مسیری بگذرد میخانه خواهد شد ...

شعرخوانی #مجتبی_حاذق در مدح مولا امیرالمومنین علی علیه السلام


عقیق شعر
@aghighpoem
2.5K views15:13
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 18:01:30 #عقیق_شعر


قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را
من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را

گروهی‌ باعلی‌ مشغول و جمعی باعلی عاشق
مسلمان جای‌خود دارد چه سازم هندوانش‌ را

علی را بی خدا اصلاً - خدا را بی علی هرگز
نه‌ میخواهم‌ چنینش را - نه‌ میخواهم‌ چنانش‌ را

نه تنها مجلس خود را بنا بر گفته‌ی احمد
مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را

به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست
چنان‌ میخواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را

خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است
و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را زمانش را

بگویم‌ فاش‌حیدر کیست‌ ممسوس‌ خداوند است
زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را

همیشه از خودم می‌پرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را

ضریحش که‌ به‌جای‌خود دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است
کسیکه یاعلی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را

زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌ اوسخنران‌ نه‌ سخندانست
که منبر می‌برد حظ شیوه‌ی فنّ بیانش را

خدا خود را اگر مومن‌صداکرده‌‌است‌ میخواهد
که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را

قسیم نار والجنه-علی-تنها علی بوده‌است
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را

به‌قدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد
نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانش‌را

خداآغاز خلقت یاعلی گفت‌است پس حتماً
به پایان می‌برد با "یاعلی" کار جهانش را

#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#غدیر
#محمدحسن_بیات‌لو

عقیق شعر
@aghighpoem
351 views15:01
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 17:54:14 روی پیشانی این شعر نوشتم "حیدر"
سر ذوق آمده از حسن شروعم دفتر

چه بگویم که علی کیست؟ علی کیست دگر!
چه بگویم؟ که خدا نیست ، خدا نیست اگر؟!

چه بگویم؟ که علی بود نبی سر تا پا
چه بگویم؟ که نبی بود علی پا تا سر

پله در پله به معراج خدا مهمان بود
داشت می رفت به دیدار خدا پیغمبر

نفس عرش به تنگ آمده بود از حیرت
عرش آذین شده بود از قدمش سرتاسر

با نبی داشت خداوند تکلم می کرد
من در این مرحله لالم چه بگویم دیگر؟!!...

" که بشر می شود اینگونه مگر؟!" حیرانم
آنکه می گفت سخن جای خدا آن چه بشر؟!

چرخش ارض و سماء ، چرخش تسبیحش بود
کهکشان هم به اشارات علی فرمانبر

پس بپرسید از او راه فراسوها را
پس بپرسید نشسته است علی بر منبر

از منایا و بلایا و نسب ها نه فقط
از نگنجیده ترین مسئله ها در باور

صد دریغآه "سلونی" به زمین ماند زمین
صد دریغآه "سلونی" به هدر رفت هدر

صد دریغآه کسی قدر علی را نشناخت
علی از مخزن اسرار جهان داشت خبر

نه فقط راه زمین ، راه سماء را مولا
چون کف دست بلد بود ز دنیا بهتر

آه گهگاه فقط چاه غمش را فهمید
چقدر خورد شب و روز علی خون جگر

علی آن کس که همه در نظرش یکسانند
آشنا ، دوست ، برادر همه حتی قنبر

نیست شایسته ی کرسی عدالت جز او
کرده اقرار مسلمان و جهود و کافر

شک ندارم که به جز طرز تراز ابروش
نیست بر داد و قضاوت کفه ای در محشر

نعره اش سوره ی زلزال تلاوت شده است
صف به صف می شکند لشکریان را صفدر

چه کسی شد سپر جان نبی؟ می دانی؟
آن شب فتنه، شب حادثه را یادآور

چون علی جان نبی بود و نبی جان علی
پس علی خفت فقط جای نبی در بستر

یک‌تنه خوانده علی فاتحه ی بلوا را
علی آن شیر خدا فاتح بدر و خیبر

ولی والی والا نه بگو والاتر
رتبه ای هست که باشد ز علی بالاتر؟!

مدح اوصاف علی کار من ابتر نیست
پس چه بهتر که به حیرت بنشیند ابتر


#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#هادی_قاسمی

عقیق شعر
@aghighpoem
348 viewsedited  14:54
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 15:36:29 #عقیق_شعر

گرفته ای تو جهان را به روی دامانت
بهشت چیست بجز کوچه باغ چشمانت؟

جهنمی شده هر کس ز چشم تو افتاد
جهنمی شده هر کس نشد مسلمانت؟

غدير سهم زمین بود از آسمان ، اما
چه چترها که گشودند زیر بارانت

چه گامها که به سمتت دوید و لنگ زدند
چه دستهای دروغی است سمت دستانت

شب مبيت ، احد ، بدر ، آیه ی تطهیر ...
چقدر کفر در آورده باز ایمانت !

چنان ز باده ی توحید جرعه نوشیدی
که از ازل خود حق شد پیاله گردانت

گدای توست زمان ، سالهاست پشت در است
برای دیدن تو رو زده به دربانت

میان این همه بن بست راه خانه تویی
بگیر دست مرا تا ته خیابانت

قسم به اشهد ان علی ولی الله
نمازمان شده مهری به پای پیمانت

#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#الهام_صفالو

عقیق شعر
@aghighpoem
366 viewsedited  12:36
باز کردن / نظر دهید