جلسۀ هفتگی آقایان اهل ولاء در روز سهشنبه ٢١ تیرماه ١٤٠١ د | کانال اهل ولاء
جلسۀ هفتگی آقایان اهل ولاء در روز سهشنبه ٢١ تیرماه ١٤٠١ در مهدیۀ اهل ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش اوّل
پس از تلاوت آیات ٢٥ تا ٢٩ سورۀ بقره در آغاز جلسه، استاد دربارۀ آموزههای مطرح شده در آیۀ ٢٥ توضیحات مبسوطی دادند که به اختصار بیان میشود.
آيۀ ٢٥ سورۀ بقره با بشارت آغاز میشود: وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ: به کساني كه هم ايمان آوردند، هم عمل صالح انجام دادند، بشارت بده! هر دو فعل منسوبِ به مؤمنان است؛ يعني ايمان يك امر اختياري است؛ انسان ميتواند ايمان بياورد یا كفر ورزد. عمل صالح هم يك امر اختياري است؛ انسان ميتواند عمل صالح پيشه كند یا كار ناصالح انجام دهد. به كساني كه اين دو ويژگي در آنهاست، بشارت دادهاند؛ يعني کسی که قلب مؤمن او با ظاهر عامل به صالحاتش هماهنگ و يكدست است و دوگانگي و تعارض بين باطن و ظاهر او وجود ندارد. کسی كه قلبش مؤمن است و عملش ناصالح است، يا به عكس، در ظاهر عمل صالح انجام ميدهد، امّا درونش باور محكمي وجود ندارد، يك نوع شكاف، نفاق، و تعارض بين ظاهر و باطن اوست.
توحيد يعني يكدست شدن؛ يكی و يكرنگ شدن ظاهر و باطن. اصلاً مسير بندگي و عبوديّت حقّ متعال همين است كه انسان تعارض ظاهر و باطن را از بين ببرد و يكدست شود. كسي كه قلبش ايمان آورد و عمل صالح انجام داد، يك انسان موحّد و به توحيد رسيده است. لذا اشتباه است که بگوییم دلت پاك باشد، ظاهرت خيلي مهم نيست! اگر دلت پاك است و ظاهرت ناپاك، اين نفاق است. مضافاً بر اينكه از دل پاك جز عمل پاك ناشی نميشود. چگونه ميشود از دل پاک، عمل ناپاك سر بزند؟! از كوزه همان برون تراود كه در اوست! نميشود داخل كوزه گلاب بريزيد و از جدارهاش بوي تعفّن بیرون بزند! اگر گلاب ايمان داخل كوزۀ دل شخص است، آنچه بيرون ميزند هم عمل صالح است. قرآن فرمود به كساني كه هم قلب سرشار از ايمان، هم پيكر عاملِ به صالحات دارند، بشارت بده كه: أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ: براي ایشان بهشتهايي وجود دارد كه از زير آنها نهرهايي عبور ميكند. اینکه جنّات چيست و نهر چيست، بماند برای فرصتی دیگر؛ امّا در ادامه، قرآن پرده را کاملاً كنار زد: كُلَّما رُزِقُواْ مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قالُواْ هٰذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ: هرچه از طعامهاي بهشتي به آنها داده ميشود، ميگويند قبلاً در دنيا همین روزیها به ما داده شد!
اين همان است که ميگفتيم بهشت نقد است! ما حواسمان نيست و چشم دوختهايم كه بميريم، برزخمان طي شود، برسيم به پل صراط و از آن رد شويم و وارد بهشت شويم، سپس از نِعَم بهشتی استفاده كنيم. قرآن اينجا پرده را كنار زد! گفت هرچه در بهشت به آنها ميدهند، ميگويند اينها چيزهاي تازهاي نيست! ما در دنيا هم همينها را داشتيم! يعني مؤمنيني كه عاملِ به صالحات هستند، همۀ نِعَم بهشتي را با همۀ جذّابيّتهايش همينجا تجربه ميكنند. اينكه فرمود: أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ، نشان ميدهد كه همين الآن بهشت از آن ایشان است. منتها وقتي فرد حواسش پرت است یا خواب است، جايي را كه در آن است، احساس نميكند؛ ولي اگر هشيار، بيدار و اهل توجّه و تذكّر شد، همينجا ميبيند. باور كنيم افرادي هستند که در دنیا بهشت را ميبينند و همينجا بهشتشان برپاست. كُلَّما رُزِقُواْ مِنْها مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هٰذَا الَّذِی رُزِقْنا مِن قَبْلُ: اين روزيها ثمره و ميوۀ ايمان و عمل صالح آنهاست. وَ أُتُواْ بِهِ مُتَشابِهاً: شبيه چيزهايي كه در دنيا داشتند، در آخرت به آنها ميدهند.
وَلَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُّطَهَّرَةٌ: و براي آنها ازواج پاكي وجود دارد. هميشه وقتي ميگويند ازواج بهشتی، ذهنمان میرود سراغ همسران يا حوريان بهشتی؛ امّا شاید بتوانیم ذهنمان را به این سمت هم جهت دهیم که زوج و قرین یعنی کسی که همتا، همدل و همروحیّۀ انسان است. در سورۀ واقعه دربارۀ ازواجی که از سابقون و مقرّبانند، فرمود، عَلىٰ سُرُرٍ ... مُتَقابِلِينَ.