«در گرگومیش برجام»! مهدی تدینی بخش دوم و اما طرف ایرانی | فراسوی سیاست
«در گرگومیش برجام»!
مهدی تدینی
بخش دوم
و اما طرف ایرانی هم با آنکه با لحن جدی میگوید «ما دیگر معیشت مردم را به برجام گره نمیزنیم»، خوب میداند با این حلوا حلوا گفتنها، کام تلخ اقتصاد ایران شیرین نمیشود و معیشت ــ و جیب دولت ــ بیش از پیش رو به ویرانی است. ممکن است ایران بخواهد تضمینهایی بگیرد و طرف مقابل هم قبول کند، اما این نیز نمیتواند سرنوشت توافق آتی را عوض کند یا بهتر از توافق قبلی کند. کسی که با یک امضا کل تعهدات خود را فسخ میکند، وقعی به دو تعهدِ مازاد و دو بند الحاقیِ جدید نخواهد نهاد. کسی که یک پرونده را پاره میکند، دو کاغذ کمتر و بیشتر داخل پرونده برایش فرقی نمیکند. اما ایران هم پیداست با موقت بودن توافق جدید مشکلی ندارد ــ چهبسا از این آینده نامعلوم خرسند هم باشد!
فقط میماند رضایت روسیه که دفعۀ قبل در دقیقۀ نود پیش از احیای برجام به اکراین حمله کرد. برگشت ایران به توافق در آن مقطعِ زمانی به ضرر روسیه بود و نفت و گاز ایران مایه دهنکجیِ غرب به روسیه میشد. روسیه به چند ماه زمان نیاز داشت تا فروش محصولات انرژی خود را روی شرایط جدید سوئیچ کند. امروز این جابجایی کموبیش صورت گرفته و اگر ایران تا چند ماه بعد به بازار برگردد، دیگر تهدیدی برای بازارهای جایگزین روسیه نیست. تنها خطری که میتوانست وجود داشته باشد این بود که روسیه تصمیم میگرفت دامنه جنگ اکراین را به سایر مناطق نیز بسط دهد تا فشار به غرب را افزایش دهد. این سناریو میتوانست برای ایران بسیار خطرناک باشد، زیرا تنها جای پای مطمئن برای توسعۀ جبهۀ روسیه خاک ایران بود؛ به ویژه به این دلیل که با درگیر شدن ایران، نفس انرژی جهان کامل بند میآمد. اما از ماه دوم جنگ، روسیه سیاستی واقعبینانه در پیش گرفت و با حداقلسازیِ اهداف جنگ ــ یعنی تمرکز بر دونباس ــ کوشید جنگ را در کوچکترین ابعاد پیش برد تا آن را در اسرع وقت با حداقل دستاورد به پایان رساند. دیگر از بلوفهای جنگ جهانی سوم و جنگ هستهای که در ابتدا وِرد زبان کرملین و کرملیندوستان در غرب بود، خبری نیست. بنابراین، روسیه هم دیگر اختلالی ایجاد نخواهد کرد.
برجام احیا خواهد شد، اما اینبار همه از اول به آن به دیده پلی موقت نگاه میکنند، برای عبور از رودخانۀ متلاطمِ همین آینده نزدیک... و همه با این پنداشت که «چو فردا شود فکر فردا کنیم...» پای میز امضا خواهند رفت.
اما بیایید فرض کنیم این اتفاق رخ ندهد. مذاکرات به هر دلیلی به بنبست برسد و تعطیل شود. آنگاه چه خواهد شد. تصور عمومی و برداشت عموم تحلیلگران این است که کار زار خواهد شد... اسرائیل دست به عملیات نظامی خواهد زد و پاسخ ایران نیز مسیر را به ناگوارترین جهات ــ یعنی حتی بدترین گزینهها، از جنگی گسترده تا آزمایش هستهای ــ هدایت خواهد کرد. اما در این مورد هم پیشبینی من چیز دیگری است. نه، چنین نخواهد شد.
حالت محتملتر دیگری وجود دارد: همهچیز منجمد خواهد شد. یعنی ایران فعالیتهای هستهای خود را ادامه خواهد داد، اما به شکل مشهود و ملموسی به سمت گزینههای نظامیسازی حرکت نخواهد کرد. یعنی صرفاً همچنان مانند گذشته «توان بالقوۀ» خود را تقویت خواهد کرد. دلیل آن هم این نیست که از غرب یا از اسرائیل میترسد. قطعاً اگر قرار باشد تحریمهای گستردۀ بینالمللی به طور جدی و سفتوسخت علیه ایران اجرای شود، کار برای ایران بسیار دشوار خواهد شد، اما بزرگترین عامل بازدارنده برای اینکه ایران آن گام آخری را که کابوس غرب است، برندارد، دوستانش است! روسیه و چین نیز نمیپذیرند ایران به جمع باشگاه دارندگان تسلیحات اتمی اضافه شود؛ به ویژه روسیه که همیشه به ایران به دیدۀ یک خطر بالقوه مینگرد. روسیه میداند که نمیتواند در بلندمدت ایران را از غرب دور نگاه دارد ــ کاری که چند دهه است انجام داده. همانطور که آمریکا یک روز صبح از خواب بیدار شد و دید ایران نه تنها دیگر متحدش نیست، بلکه به جدیترین دشمنش بدل شده، روسیه نیز میداند هیچ بعید نیست سیاست خارجی ایران از این حالت ضدغربی خارج شود و تضاد منافع ایران و روسیه به عنوان دو کشور همسایه بالا بگیرد.
حال ایران چه میتواند بکند؟ اصلاً یکی از دلایلی که ایران همچنان پای برجام مانده همین است که گزینۀ عدمِ مذاکرات و عدمِ توافق عملاً پس از فرسایشی طولانی به بنبست میرسد. ایران میتواند با داشتههای هستهای خود معاملۀ خوبی با غرب کند، اما از این بیشتر را حتی دوستانش اجازه نمیدهند ــ به عبارت دیگر، از این بیشتر باعث میشود دوستانش هم به صف دشمنانش بپیوندند و همان توان چانهزنی قبلی را هم از دست بدهد. همین ابهامهاست که باعث میشود، توافق هستهای یگانه گزینۀ ممکن باشد، و اگر هم نشد، همچنان همین مسیر و وضعیت فعلی به شکل منجمد، یعنی بدون تغییر کیفی، تا آیندهای نامعلوم ادامه مییابد...