2022-06-08 17:05:11
"راز بزرگ"
زيان كسان از پى سود خويش
بجویند و دين اندر آرند پيششاهنامه فردوسی
بيتى شگفت است
از سرمشقهای بدیع فصاحت.
و آن به صراحی فاخری مانَد
که شرابی هفت هزار ساله
از دیرینهترین اندیشهها را
در خود جای داده است.
و عجبا که در همین یک بیت کوتاه
سه جفت از سرکشترین
معانی جنگآفرین را در کنار هم نهاده
تا نهاد اهریمنی انسانِ کجنهاد را
به نمایش آورد.
جفت نخست،
دو اندیشه رویاروی سود و زیان است
که جمله آدمیان در حلقه زنار او گرفتارند.
و دیگر یک جفت دشمن دیرینه
با نامهای آشنای"من" و " تو" است
كه بى هيچ شرمگينى يكی دیگری را گويد:
سود از آنِ من
و زيان از آنِ تو و همه كسان ديگر
و اگر پرسند
اين به كدام سیرت و سان راست مىآید،
جفت سوم را در میان میآورد،
و آن کفر و ایمان است؛
ایمان آن چیزی است که «من میگویم»
و کفر هر آن چیز که «تو میگویی».
و این است خوشترین بهانه غارتگری
و این است پروانه تاختن بر جان و مال مردمان.
و چه بسیار نسلها و عصرها آمدند و رفتند
و این بهانه خوشآیین را بر فرق یکدیگر کوفتند
تا سود خود جویند و زیان کسان خواهند.
و راز بزرگ این است
که در این سوکنامه
دین و آئین تنها یک بهانه است
و بزهکار سترگ،
همان نفس بیشیخواه
و سیریناپذیر آدمی است،
که هزار بهانه دیگر در آستین دارد
و چون گرگ با گوسفندی
که در بخش فرودین رودخانه آب مینوشد،
گوید چرا آب را گلآلود میکنی،
بر من واجب است تو را هم بدرم
و طعام خود کنم.
این است فصاحت فردوسی
که چنین سفسطه روشن و شفاف
و چنین جدال گسترده اهریمنی را
تنها در ده کلمه گنجانیده
و در عین حال ضرباهنگ عروضی
و انسجام و همآهنگی کلمات را
با تردستی دستنشانده خود کرده است.
#استاد_حسین_الهی_قمشهای
#آکادمی_زندگی_عالیش
◣@AlishLifeAcademy◢
43 viewsedited 14:05