تئاتر روی آورد. از «رکنالدین خسروی» در این خصوص بسیار بهره بر | Amir Maddah امیرمداح
تئاتر روی آورد. از «رکنالدین خسروی» در این خصوص بسیار بهره برد و ایفای نقش و آوازخوانیِ هم زمان مداح در چند اجرای صحنهای، در کارنامه هنری او از آن ایام به یادگار مانده است.
اما از آن پس و از ابتدای دهه شصت بهصورت جدی بهآواز و فراگیری و اجرای آن پرداخت. «چندآموزی» و تأثیر آن در خصوص امیر مداح، کاملاً آشکار و مبرهن است. نخست بهرهگیری کوتاهمدت از محضر «نصراله ناصحپور» و پس از آن ورود به رادیو و آغاز همکاری با گروه معارفِ این رسانه شنیداری و بهخصوص آشنایی با شخصیت تأثیرگذار، شادروان «حسین صبحدل» که در خصوص مباحث «شعرشناسی» و «تلفیق شعر و موسیقی»، توفیقِ تلمذ و بهرهگیری را برای وی بههمراه داشت. مداح در همان سالها یک دوره ردیف عالی و تکمیلی را در محضر «کریم صالحعظیمی» پشت سر گذاشت.
¤اجرای خوب امیر مداح در سومین نشست «آیین آواز»
در سومین نشست آیین آواز، حضار شاهد هنرنمایی هنرمندی بودند که شنیدن صدا و دیدن اجرایش فارغ از بهرهمندی و حظّ وافر از آواز او، اندوه و حسرت فراوانی را هم بهقلب راقم این سطور و اقلیتی دیگر فزون آورد. امیر مداح در این نشست، آواز و اجرای متفاوتی را برپایهی سرودهای از شاعر گرامی «سهیل محمودی» و همراه با تار هنرمند جوان و خوشآتیه «رامتین راستی» بهنمایش گذاشت که با آوازها و اجراهای مرسوم در این روزگار کاملاً متمایز و متفاوت جلوه مینمود.
بهزعم نگارنده، اصلیترین و یکی از مهمترین عوامل موفقیت امیر مداح بهغیر از کانون خانوادگی و تعلیمات پدر بزرگوارش، پایگاهی تعزیه بوده است. تعزیه، شبیهخوان را میسازد و هم فُرم خوانش و هم حرکات بدن را در حین ایفای نقش بهحالتی هماهنگ و موزون در میآورد. حُسن صوت و خودسازی در زمان فعالیت در حوزهی تعزیه، سبب شد که امیر مداح در سن بیست سالگی خوانندهی رادیو شود و با شخصیت مشکلپسند و سختگیری چون حسین صبحدل همکاری نماید.
در اینجا لازم است ذکر خیری از حسین صبحدل صورت پذیرد. در مورد این مرد بزرگ (حسین صبحدل) که در جهت اعتلای موسیقی مذهبی در رادیویِ بعد از انقلاب زحمات و خدمات بسیاری را متقبل شد باید بسیار سخن گفت و نوشت ولی افسوس که مجال نوشتار اندک و موضوع آن در خصوص بحث دیگری است.
¤کوتاه در خصوص بیانِ آوازی امیر مداح
امیر مداح صاحب صدایی است که بهلحاظ مباحث کمی و کیفی صدا، حایز مؤلفههای مطلوب و مطبوعی است. اما مبحث مهمتر در مورد ایشان، بهرهگیری از صدا و توانمندیهای صوتی اوست. زیرا حُسن صوت ودیعهای الهی است و هُنرِ خواننده و آوازخوان این است که از این زیبایی، بهترین بهرهبرداری را بهعمل آورد. اجرای امیر مداح در سومین نشست «آیین آواز» اجرای روایتگونهای در آواز بود که شاید بتوان آن را «آواز روایی» نام نهاد.
آواز مداح براساس سرودهی زیبایی از سهیل محمودی، روایتگر یک داستان بود، داستانی که قصه زندگی آدمی، از تولد تا مرگ را با توجه به مضامین بلند عرفانی، اما بهزبان محاوره و فارغ از کلمات ثقیل و بسیار ساده و بیپیرایه بهنمایش گذاشت. در اجرای مداح، «حس و حال» حاکم بود نه «قیل و قال»، «تجربه» حاکم بود نه «آزمون و خطا»، «تفکر» حاکم بود نه «تفنن» ! متأسفانه بیشتر اجراهای امروزی حتی در آواز کلاسیک ایرانی حالاتی شبیه بهژانگولر و شعبدهبازی بهخود گرفته است.
ردیف موسیقی ملی که سرچشمهی لایزال «ایده» و «ملودی» است، حایز حالات متنوع و بیشماری است. بیشتر حالاتِ بشری در رپرتوار موسیقی ایران قابل درک و لمس است و اما بهحالت مطبوعِ موسیقایی آن؛ بهعنوان نمونه «مویه»ی ردیف، همان مویه و گریه است ولی موسیقایی است؛ «نهیب»ِ ردیف، همان نهیب و تشر است ولی موسیقایی است؛ «معربد»ِ ردیف، همان عربده و نعره است ولی موسیقایی است! جالب است حالتی چون «نعره» هم در حالات نغمات موسیقی ایرانی مسموع و محسوس است ولی حالت مطبوعِ موسیقایی دارد. این نشان از لطافت نهانیِ این نوبت و ترتیب و زنجیرهی الحان است، حال این انصاف است که با «جیغ» و «فغان» و تولید صداهای عجیب و غریب از گلو که گاه با عرض پوزش از ساحتِ محترم خوانندگان این سطور، به باد گلو و آروغ شبیه مینماید، حالات متعالی موسیقی ایرانی را زشت و ناپسند و گوشخراش جلوه نماییم؟! نوآوران و نوپردازانِ امروزی، خلاقیت را در چه میبینند؟! در «جیغ» و «سکسکه»؟! ... ای کاش که این جیغها لااقل قدری موسیقایی میبود! و افسوس که این عده، اسب مراد را هم سوارند و میداندارانه، یکهتازی میکنند.
اما در اجرای امیر مداح و اقلیتی چون او، متانت و وقار حاکم است. حُسن صوتی و بهخصوص هنرِ بهرهگیری از صدا و تفکر حاکم و غالب در خصوص ملودیپردازی در آواز و شعرگزینی، آواز وی را دلچسب و گیرا ساخته است. جالب اینکه در حین اجرای زنده، کوچکترین حالت عجیب و غریب در حالت بدنی او نمایان نمیگردد و البته اینها بهغیر از تسلط همهجانبهی
@momtazvahed