Get Mystery Box with random crypto!

تنها موسسه اطلاعات غول دوم مطبوعات ایران موفق شد ماهنامه عربی | Amir Taheri امیر طاهری

تنها موسسه اطلاعات غول دوم مطبوعات ایران موفق شد ماهنامه عربی خود را به عنوان «الاخا» به سردبیری نذیر فنسه، دولت‌مرد تبعیدی سوری، برای سال‌ها، با نویسندگان و خوانندگان غیر ایرانی، زنده نگاه دارد -آن هم با دریافت «یارانه» سخاوتمندانه از وزارت اطلاعات شاهنشاهی.
هر زبانی که زبان مادری یک تبعه ایران باشد، زبان ایرانی به حساب می‌آید و شایسته آن است که از احترام و نتیجه لازم برخوردار باشد. در سال‌های اخیر با حضور صدها هزار ایرانی به عنوان دانشجو در غرب، در زمان شاه و سپس استقرار میلیون‌ها ایرانی تبعیدی در چهار دهه گذشته، ازدواج ایرانیان با اتباع دیگر ملل، زبان‌های مادری بسیاری را با ایران پیوند داده است. حتی پیش از انقلاب نیز ما مدارسی به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، ارمنی و ترکی استانبولی داشتیم که علاوه بر فرزندان دیپلمات‌ها و بازرگانان خارجی، بسیاری از کودکان ایرانی را نیز تعلیم می‌دادند.
در بعضی موارد گروه‌های زبانی کوچک‌تر، از نظر تعداد، با تکیه بر انرژی مثبت خود مدارس و مطبوعات دیرپای به وجود آوردند. روزنامه «آلیک» (موج) به زبان ارمنی و آشوری به مدیریت ویلسون بیت منصور، به زبان کلدانی همواره از احترام ویژه‌ای برخوردار بودند.
کسانی که بر اثر نادانی یا اغراض شخصی زبان فارسی و حتی ایرانی بودن را دشمن می‌دانند، بیش از آن چه به فارسی و به ایران صدمه می‌زنند به خود و زبان مورد نظرشان لطمه وارد می‌کنند. در ایران دیروز یا امروز یا آینده، اگر می‌خواهید به زبانی جز فارسی بنویسید یا حرف بزنید کسی مانع‌تان نمی‌شود. چطور است که هیچ یک از شوونیست‌های پر سر و صدا به جای سخنرانی در این یا آن سمینار یا حضور در وسایل ارتباط جمعی ضدایرانی در پی خلق آثار ادبی نیستند؟ چرا به عربی یا ترکی یا کردی یا قیچاقی شعر نمی‌گویند و رمان نمی‌نویسند؟ در دنیای بی‌مرز امروز آثار ادبی قابل عرضه به هر زبان که باشند جای خود را پیدا می‌کنند. بسیار نویسندگان ایرانی با زبان مادری فارسی ترجیح داده‌اند به فرانسه، انگلیسی یا آلمانی شعر بگویند و رمان بنویسند -از جمله فریدون هویدا، فریدون رهنما، سرژ رضوانی، تقی مدرسی، مصطفی فرزانه، یاسمن رضا، شهردخت جوان و ده‌ها آفریننده جوان‌تر از آنان -مانند سالار عبده- در ایالات متحده.
با کینه و عناد و دروغ نمی‌توان زبان مادری را حفظ کرد چه رسد به پیش برد. من از هم‌وطنانی که زبان مادری‌شان زبانی غیر از فارسی است، خواهش می‌کنم که اگر فکر می‌کنند فارسی نمی‌تواند نیازهای ادبی، فلسفی و علمی آنان را برآورده کند، به زبان مادری خودشان بنویسند و نتیجه را به بازار باز جهانی، از جمله خود ایران، عرضه کنند. افزودن بر فضای ادبی هر ۱۸ زبان مادری ایرانیان، افزون بر ثروت فرهنگی تمامی ایران است – ایران زادگاه، خاستگاه و میهن ماست و همه ما را به یکسان دوست می‌دارد.
دشمنی با زبان فارسی تاریخی طولانی دارد -از کوشش امویان برای نابودی زبان عجم تا تلاش مذبوحانه امپراتوری عثمانی که پس از قرن‌ها پذیرفتن فارسی به عنوان زبان ادبی و اداری، ناگهان به بهانه اختلاف شیعه و سنی فارسی‌زبانان را دشمن معرفی کرد. در قرن نوزدهم نیز کمپانی هند شرقی برای تثبیت تسلط خود بر هندوستان طرحی بزرگ را برای حذف زبان فارسی، که طی سه قرن زبان ادبی و سیاسی آن سرزمین بود، به مرحله اجرا درآورد و با حمایت امپراتوری خورشید زبان انگلیسی را بر دومین کشور پرجمعیت جهان مسلط کرد.
دشمنی با ایران سابقه‌ای باز هم طولانی‌تر دارد – سابقه‌ای که نزدیک به چهار قرن نبرد میان ایران و امپراتوری روم را در بر می‌گیرد. در این نبرد طولانی و الاکلنگی گاه ایران بالا بود، گاه روم. بسیاری از نامدارترین ژنرال‌های رومی، از جمله پمپی، کراسوس و مارکوس آنتونیوس در جنگ با ایران شکست خوردند. کراسوس مانند امپراتور روم جولیانوس مرتد در جنگ با ایرانیان کشته شد.یک امپراتور دیگر، والرین، به اسارت ایرانیان درآمد.
اکتاویوس اگوستوس که به گمان بسیاری بزرگ‌ترین امپراتور روم بود، در بستر مرگ به جانشین خود تیبریوس گفت: «من تنها یک نصیحت برای تو دارم: با ایران در نیافت!»

@AmirTaheri4