گفتم: بله ، ولى شما از كجا مى دانيد؟! گفت: براى اينكه اين آيه پنجاه كلمه است و صد و هفتاد و پنج حرف دارد. من از حافظه و زيركى او تعجب كردم! آنگاه گفت: هر كس اين آيه را بخواند سكرات مرگ بر او آسان مى شود. (۴۲) جهت فقر مردى خدمت با كرامت ( (حضرت رسول خدا) ) (ص) مشرف شد و از فقر شكايت كرد. آن حضرت فرموند: وقتى كه داخل خانه ات شدى سلام كن، كسى در خانه بود، جواب سلامت را مى دهد و اگر كسى خانه نبود در آن سلام كن و يكبار ( (سوره قل هواللّه احد) ) را بخوان. آن مرد رفت و هر چه را كه حضرت فرموده بود، عمل كرد. خداوند متعال رزقش را بر او سرازير كرد كه حتى همسايهها هم از آن بهرمند شده بودند. (۴۳) قل هو اللّه... ( (انس) ) مى گويد: يك روز با ( (حضرت رسول (ص) ) ) در ( (تبوك) ) بوديم، آن روز آفتاب با نور و شعاعى كه تا بحال مثل آن را نديده بوديم در آمد. گفتم: يا رسول اللّه، اين چه نورى است كه برخورشيد غلبه كرده؟! آن حضرت متفكر شد!؟ ( (حضرت جبرئيل (ع) ) ) تشريف آوردند و فرمودند: