شاه ايران بارخود رابست ورفت پايههاي سلطنت از بيخ ريخت عاقبت | جنود الشيعة.
شاه ايران بارخود رابست ورفت پايههاي سلطنت از بيخ ريخت عاقبت ازكشور ايران گريخت شاه رفت، آمد خميني با شتاب ظلمت شب رفت وآمدآفتاب شاه رفت و شادی آمد بر وطن عزّت وآزادی آمد بر وطن بس که خون بیگناهان ریخت شاه بهررفع خستگی بگریخت شاه شاه رفت و شاهپور آمد به کار ای دوصد لعنت براین بد بختيار گفت من چون مرغ طوفانم قوی بهر یاری رژیم پهلوی ناگهان آمد ز پاریس این پیام سوی ایران میشود عازم امام اين بشارت چون كه به ايران رسيد گوئيابرجسم مرده جان رسيد بردرو ديوارشداين شعار مرگ برشاه وسپس بختيار شدبه تهران سيل جمعيت روان ازتمام شهرهاپير وجوان اشكها از چشم ما ميشد نثار در ره آن رهبر والاتبار كف زنان پير وجوان ونو نهال پاي كوبان كودكان خردسال بهر استقبال آن عالي مقام ازسرشب كردملّت ازدحام شهر تهران كه با دستور شاه زآتش توپ ومسلسل شد سياه آن چنان غرق سرور ونور شد چشم شاه ودوستانش كورشد