Get Mystery Box with random crypto!

هسته سخت توسعه راحت‌ترين بخش تلاش برای نوازنده موسيقی شدن، خر | کانال آنان که می دانند | آموزش کارآفرینی و مدیریت کسب و کار علی خادم الرضا alikhademoreza.ir

هسته سخت توسعه

راحت‌ترين بخش تلاش برای نوازنده موسيقی شدن، خريدن ساز است. شما سازهای زيادی ديده‌ايد که گوشه خانه اين و آن افتاده‌اند، اما خريدار هيچ وقت نوازنده نشده است. راحت‌ترين بخش ورزشکار شدن هم خريدن لوازم ورزشی است.

داستان را میشود در چهار کلمه خلاصه کرد:
«سخت و سهل؛ نرم و سخت»

ساز که میخريد، سخت‌افزاری است که براي خريد بهترين نوع آن فقط پول خيلي بيشتری احتياج داريد، اما اگر پول داشته باشيد، سهل است. نوازنده شدن اما نيازمند کار نرم‌افزاری است. نرم نرم بايد بدن و ذهن را با ريتم هماهنگ کنيد، تئوری موسيقی بياموزيد و زحمت بکشيد. همين بخش نرم خيلی سخت است.

پول که داشته باشيد، میتوانيد کارخانه وارد کنيد، جاده بکشيد، هواپيما و کشتی بخريد، وزارتخانه تأسيس کنيد و مدرسه‌های زياد بسازيد. اين‌ها همه لُجستيک يا پشتيباني و تمهيد کردن وسيله است. اين‌ها کار سخت‌افزاری اما راحت توسعه يا همان بخش «سخت و سهل» و البته گران توسعه است.

مسأله از وقتی آغاز میشود که قرار است صدها هزار معلم به ميليون‌ها دانش‌آموز درس بدهند. مدرسه (ساز) هست، روش مناسب آموزش، در نظر گرفتن ويژگيهای يادگيرنده، خلاقيت نوآموز و ... همه نرم‌افزاری هستند و فناوری مشخصی هم ندارد. ساخت مدرسه فناوری مشخص ساخت‌وساز دارد، اما فناوری آموزش مشخص نيست.

ساخت هواپيما فناوری مشخصي دارد اما رساندن شرکت هواپيمایی به نقطه‌ای که هواپيماهای چند ده يا چندصد ميليون دلاری اش بيشترين ساعات پرواز با نرخ اشغال صندلی بالا داشته باشند و به سوددهی برسد، فناوری مشخصی ندارد. يادگيری در دانشگاه، سياست‌گذاری در وزارتخانه، اصلاح رانندگی مردم و خلاقانه کار کردن در کارخانه نيز همگی «نرمِ سخت» هستند.

خريد هواپيما (سخت و سهلِ گران) نيازمند مذاکره وزارتخانه يا شرکت هواپيمايی با شرکت هواپيماسازی و تأمين مالی يک بانک است؛ اما بالا بردن ساعات پرواز و کيفيت خدمات هواپيمایی، نيازمند ارتباط‌گيری با هزاران کارمند، ميليون‌ها مسافر، يادگيری مهارت‌های بسيار از خلبانی تا ميهمانداری توسط هزاران نفر، و تصميم‌های متعدد است. کار انسانی، نيازمند هماهنگی، خلاقيت و توأم با عدم قطعيت‌های متعدد است.

دانشگاه ساختن سخت و سهلِ گران، اما توسعه علمی نيازمند کار نرم‌افزاری صدها عضو هيئت علمی، انگيزه دادن به آن‌ها، انگيزه‌دار ساختن هزاران دانشجو، هماهنگ کردن دانشگاه، صنعت، مراکز تحقيقاتی خصوصی، تأمين مالی، تضمين آزادی علمی و استقلال دانشگاه است. اين‌ها با پول تنها حاصل نمي‌شوند و فناوريی هماهنگ کردن دانشگاه با صنعت هم ثابت شناخته‌شده‌ايی نيست و در هر محيط اجتماعی، سياسی و اقتصادی تغيير ميکند.

نتيجه‌گيری:
ما در سال‌هایی که پول نفت زياد داشتيم و با بهره‌کشی مخرب از طبيعت ايران، هزينه کار «سخت و سهلِ گران» ايجاد خيلي زيرساخت‌های سخت را فراهم کرديم. اين سخت‌افزارها به ما توهم توسعه داده‌اند.

همه ابزارهای زندگی ما - خودرو، گوشی، وسايل خانگی، وسايل حمل‌ونقل، مواد ساختمان‌ها، جاده‌ها، شبکه اينترنت، ساختمان دانشگاه‌ها و مدارس و ... - به‌طور ميانگين نه در همه کشور، بهتر از آن چيزهایی هستند که در دهه‌های گذشته داشتيم، اما احساس ميیکنيم کاری پيش نمي‌رود و ظرفيت حل مسأله زياد نيست. انگار به جای سفت خورده‌ايم.

ما «ساز خريده‌ايم» اما نوازنده شدن دانش، رويکرد، مهارت و جهت‌گيری ديگری میخواهد. يک پله بالاتر میروم. ساختن ساز نجاريی می طلبد، اما نوازندگی و توليد موسيقی خوب از جنس ساخت‌وساز نيست؛ نظريه، ريتم‌خوانی، هماهنگی بدن و ذهن، پرورش احساس، غليان عواطف؛ و هماهنگی بسيار زياد بين چندين نوازنده در قالب يک گروه موسيقی را می طلبد.

کلنگ‌ به دست‌ها و دست به آچارهايي که جاده و هواپيما مي‌سازند، استاتيک و مقاومت مصالح که به‌کار ساختن ساختمان و سازه می آيند، و پول و جرثقيل که براي تهيه سخت‌افزارها ضروری اند؛ همه لازم‌اند اما نه برای مرحله «نرمِ سخت» توسعه.

ما به جای سفت توسعه رسيده‌ايم؛ مرحله‌ای که بايد کار «نرم سخت» کرد. انديشه‌های نو (عمدتاً از جنس فلسفه، سياست، علوم اجتماعي، مديريت و ...)، مهارت‌های جديد (از جنس گفت‌وگو، مذاکره و هماهنگي و قابليت‌سازی)، جلب مشارکت و ... میخواهيم.

ادامه اين مسير کلنگ انديشی، بتن محوری و آچار به دستی، يعنی ماشين‌ها، موبايل‌ها و وسايل زندگی بهتر میشوند اما ناراضی تر شده و احساس ميی کنيم سخت گير افتاده‌ايم، کاری پيش نمی رود.
محمد فاضلی

کانال آنان که میدانند
کارآفرینی و مدیریت کسب و کار
@anan_ke_midanand
Https://alikhademoreza.ir