اینکه یک دزد که دزدیش بر همه آشکاره، نماز جمعه رو اقامه کنه، ک | Anarchonomy
اینکه یک دزد که دزدیش بر همه آشکاره، نماز جمعه رو اقامه کنه، کوچکترین اهمیتی نداره. چون قبلا قاتل بودن همین دزد آشکار بود، و بش افتخار هم کرده بود، و بارها اقامه کرد، و کسی مشکلی نداشت، جز اونهایی که با کل این جماعت مشکل داشتهاند. لذا وامحمدا سر دادن مذهبیهای دلواپس، به این معنیه که ارزش زمینهای شمال شهر تهران، بیشتر از ارزش جان کسانیه که توسط این آدمخوارها اعدام شدهاند! و حکم اخلاق و دین اینه که ازین مذهبیها دوری کرد. اما طرز برخورد حکومت با همین دلواپسی بیاهمیت مذهبیها، یک موضوع دیگهست. اگه قرار باشه مطالبی که این چند ساله دربارهش نوشتم رو تقسیمبندی کنم، دو دسته ازش درمیاد. دسته اول یک نوع انتقال تجربهست، که به عنوان کسی که از دل نجاست عبور کرده، نصایح شخصی دارم پیرامون اینکه «آقا از من بشنوید که اینها اینطوریاند..». و دسته دوم درباره منطق تشکیلات خلافکاره، که دیگه ربطی به تجربیات شخصی نداره و برای همه قابل محاسبهست. این جالبه که از هر دو دسته چیزهای زیادی نوشتهم، و عده زیادی ازونهایی که همه رو خوندن، هنوز ازینکه یک دزد نماز جمعه رو بخونه تعجب میکنند. جالب ازین جهت که این سوال رو ایجاد میکنه که «شما دقیقا به چه دیتا یا توضیح دیگهای نیاز داشتی که بتونی از قبل پیشبینی کنی به ملت دهنکجی خواهند کرد؟». که بعد یه سوال دیگه رو ایجاد میکنه که «برای چی چیزهایی که دیگران مینویسند رو میخونی وقتی هیچ افکتی روت نداره؟».