Get Mystery Box with random crypto!

- روایت یکی از پرشمار قربانیان بی‌نام‌ونشان آبان ۹۸ این روای | اندیشه

- روایت یکی از پرشمار قربانیان بی‌نام‌ونشان آبان ۹۸


این روایت یکی از کسانی است که در آبان ۹۸ کشته نشد ولی آسیب‌هایی بسیار شدید و ماندگار دید. هیچ‌جا هیچ خبری در موردش نیست و من هم همان موقع خیلی اتفاقی در جریان ماجرایش قرار گرفتم و بعد ماجرا را دنبال کردم. از صحت جریان مطمئنم و به دلایل واضح ترجیح دادم روایت را بدون نام منتشر کنم.

این خانم جوان ساعت ۱۰ صبح جمعه ۲۴آبان ۹۸ و در حالی که از گران‌شدن بنزین بی‌خبر بود وارد شهر نه‌چندان بزرگشان شد. وقتی رسید دید مردم ماشین‌هایشان را وسط خیابان خاموش کرده‌اند و فهمید چه خبر شده. او هم به گفتهٔ خودش در این ترافیک گیر کرد و همین‌طور نشست. بعد از مدتی یگان ویژه آمد و با بلندگو از مردم خواست متفرق شوند که نشدند. بعد مأموران یگان ویژه با باتوم به جان ماشین‌ها افتادند و شروع کردند به شکستن آینه‌ها و شیشه‌ها و .... یکی از مأمورها به ماشین او رسید و از او خواست پیاده شود. او هم گوش نکرد و سر جایش نشست. مأمور در ماشین را باز کرد و با باتوم چند ضربه به سمت چپ بدن او کوبید که باعث شکستن کتف و آرنج چپش شد. بعد هم می‌خواست به سرش ضربه بزند که او دستش را روی سرش گذاشت و پنج انگشت دست چپش هم شکست. بعد مأمور او را از ماشین پیاده کرد و چند ضربه دیگر زد که در اثر این ضربه‌ها سه دنده‌اش ترک خوردند.

ماشین‌ها کم‌کم متفرق شدند. او را هم به بیمارستان بردند و دستش را عمل کردند. بعد از چند روز برای عمل‌های تکمیلی به یک شهر بزرگ رفت و آنجا هم یکی دو عمل دیگر رویش کردند؛ اما اوضاع رو به وخامت بود. ضرباتی که به کتف و گردنش زده بودند باعث فشار به جمجمه و نخاعش شده بود و درنهایت حدود یک ماه بعد از ضربهٔ اولیه مجبور شدند او را به کمای مصنوعی ببرند تا بتوانند معالجه را ادامه دهند. در طول این کما، مادر ۵۱ ساله او سکته (بخوانید دق) کرد و از دنیا رفت. دو نفر از بستگان نزدیکش هم در شلیک به هواپیمای اوکراینی کشته شدند (خودش می‌گفت وجدانش برای این دو مرگ هم معذب است، چون آنها در آن زمستان قصد سفر به ایران را نداشته‌اند و به خاطر اتفاقی که برای او افتاده بوده تصمیم گرفته‌اند بیایند و پیش خانواده باشند).

چند ماه بعد او از کما بیرون آمد و با این فجایع روبه‌رو شد. چند ماه هم روی ویلچر بود و الان مدتی است می‌تواند با واکر راه برود.

به همین سادگی زندگی چند خانواده ویران شد. حتی اگر از دید حکومت هم نگاه کنیم، حداکثر خطای این فرد این بوده که به حرف مأمور یگان ویژه گوش نکرده و ماشینش را حرکت نداده است. همین. فقط همین.


- بهمن دارالشفاعی
ـــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe