- فدرالیسم؛ دمیدن شیپور از سر گشادش! مشکل بسیاری از خارجنشی | اندیشه
- فدرالیسم؛ دمیدن شیپور از سر گشادش!
مشکل بسیاری از خارجنشینانی که در کسوت خبرنگار و فعال سیاسی و اپوزیسیون و... اظهارنظر میکنند این است که متوجه قدمت و عظمت هویتیِ تاریخ ایران نیستند. چیزهایی را در کشورهای محل سکونتشان میبینند و همان را برای ایران و ایرانیان تجویز میکنند.
تلاش برای اسطورهسازی با مثلاً برجسته کردن یک سخنرانی بهعنوان بخشی از پروژهٔ تاریخسازی برای مردمی که ملت شدنشان زورکی بوده و عمر کوتاهی دارد، قابل درک است. همانند رفتن سراغ کتابی تازه تألیفشده که نویسندهاش تاریخ و اساطیری دروغین اما جذاب آفریده و تبدیل آن به فیلم یا سریال برای ایجاد باور (یا وهم) داشتن ریشههای مشترک در مردمی که پدران و مادرانشان در گذشتهای نهچندان دور هریک مهاجری از سرزمینی دیگر بودهاند.
فدرالیسم هم گاه برای مردم چنین سرزمینهایی جواب میدهد که اینچنین کنار هم ساکن شدهاند و بعد برای ملت خوانده شدن، خود را به هم دوختهاند. تکهتکه کردن ملت و سرزمینی هزاران سال یکپارچه با فدرالیسم دقیقاً دمیدن شیپور از سر گشادش است.
مردمی که انبوهی متن تاریخی و سنگنوشته دارند که در آنها نام کشورشان آمده و ملت نامیده شدهاند، نیازمند این قبیل نسخهها نیستند. آنها ریشههای هزارساله دارند و کارنامهٔ ملیشان انباشته از آموزههای فکری و سیاسی و فرهنگی و آیینهای کهن است. دلیل بیاعتنایی ایرانیان به آن دسته از اپوزیسیونی که فکر میکند حرف تازهای برای زدن دارد، همین است. ملتی با عمری طولانیتر از تاریخ نهایتاً میتوانند به کسانی که با پیشنهاد ارائهٔ تعریف تازه از سرزمین و هویتشان وارد عرصه میشوند، پوزخند بزند و از کنارشان رد شوند.
عکس هم مربوط به بخشی از طاق بستان کرمانشاه است. بنایی که قدمتش به قریب دوهزار سال پیش میرسد و نام «ایران» بر دیوارهاش نگاشته شده است.
پوریا ذولفقاری، نویسنده و روزنامهنگار ــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید: @andiiishe