ذهن ما به طور کلی راجع به خیلی از موارد بایاس دارد، بایاس را م | اندیشه ناب
ذهن ما به طور کلی راجع به خیلی از موارد بایاس دارد، بایاس را میشود به صورت قضاوت متعصبانه به نفع یا علیه یک گروه خاص تعریف کرد، به شکلی که قضاوت ما در مورد آن گروه، ناعادلانه باشد.
مثلا این تصور که سیاهپوستها بیشتر مرتکب جرم میشوند، افراد مسن خلاقیت کمتر دارند، فقرا بهره هوشی پایینتری دارند یا زنها قادر نیستند مدیران موفقی باشند، سوگیری به حساب می آید.
در مورد زنها سوگیریها و پیشداوریهای زیادی وجود دارد، مثلا:
رانندگی زنها خوب نیست.
زنها از پس کارهای سخت بر نمیآیند.
زنها از خشونت و بیتوجهی خوششان میآید.
زنها به دستمزد کمتر قناعت میکنند.
زنها در انجام کارهای منزل تواناتر هستند.
مشکل اینجاست که در موارد زیادی، زنها خودشان این سوگیریها را میپذیرند و در مورد خودشان چنین قضاوتهایی میکنند.
مثلا باور میکنند که اگر یه مرد همراهشان هست، حتما آن مرد راننده بهتریست. برای همین لازم است که قبل از مردها، خانمها باور کنند که این پیشداوریها درست نیستند.
اما شکستن سوگیری فقط به قضاوتهای منفی ختم نمیشود، خیلی وقتها جامعه با سوگیریهای به ظاهر مثبت، ذهنها را برای پذیرفتن سوگیریهای منفی آماده میکند. اینجا است که مبارزه با سوگیری جنسیتی دشوار میشود، مثلا میگویند:
زنها زیباتر هستند.
زنها بیشتر احساساتی هستند.
زنها طاقت بیشتر دارند و بعد از یک روز سخت، بیشتر از مردها میتوانند ادامه روز را تحمل کنند.
زنها بیشتر به جزئیات توجه میکنند.
زنها وفادارتر هستند.
زنها رنگها را بهتر تشخیص میدهند.
دقت کنید که اینها هم سوگیری هستند و برخلاف ظاهرمثبتشان، آثار مخربی دارند. مثلا این تصور که زنها زیباتر هستند، باعث شده که زنها سالانه مقادیر زیادی پول و انرژی را برای آرایش از دست بدهند؛ و مدام در مورد ظاهر خود مضطرب باشند.
یا این که زنها احساساتیتر هستند، منجر به این شده که مردها از گفتگوی مستقیم و منطقی با زنها پرهیز کنند.
یا معنای دیگر طاقت بیشتر زنها، این است که بعد از یه روز کاری سخت، مرد باید استراحت کند و زن باید غذا آماده کند.
به عنوان حرف آخر، وقتی میگوییم سوگیری جنسیتی باید شکسته شود یعنی هر نوع پیشداوری، چه مثبت و چه منفی، برای هر جنسیت، چه مرد چه زن، غیرقابلپذیرش است و باید در مقابلش ایستاد.
پوریا بختیاری
@andisheh_naab12