گردا لرنر (2013-1920) مورخ آمریکایی و از پایهگذاران رشته دانشگاهی «تاریخ زنان» است و در اثر پژوهشی خود به نام «تکوین پدر سالاری» در واقع با رویکرد انتقادی به نظریاتی پرداختهاست که تاکنون دربارهی نقش و جایگاه فرودست زن در تاریخ وجود داشته است. لرنر ابراز میکند که زنان از تدوین و تفسیر گذشتهی خود باز مانده و برای رهایی آنان تاریخ نگاری باید به گونهای باشد که زنان در آن مفروض نباشند، بلکه بهعنوان عنصرهای ضروری و مرکزی در جامعه حضور داشته باشند.
لرنر در نخستین گام نقدش را با نظریهی به زعم خودش عامه پسندانهی فروید آغاز میکند. «آناتومی سرنوشت زنان است» و در ادامه به بررسی نظرات افرادی چون باخوفن دربارهی مادرسالارها و نگاه سنتگرایانهی موجود میپردازد. و به تاثیر نظر باخوفن برروی لوی استراوس که به مطالعهی نظامهای نمادی و معنایی پرداخته اشاره میکند. بهعقیدهی استراوس «مبادلهی زنان» در جوامع قبیلهای علت اصلی فرمانبری زنان بوده. لرنر نقدهایی به دوبووار به دلیل تا حدودی پذیرش نگاه سنتگرایانه موجود به جایگاه زن وارد میکند.
اما آن چه بر جذابیت کتاب افزوده است طرح پرسش اساسی لرنر بود. هرگونه نظریه پردازی در باب گذشته را باید با این فرض اساسی شروع کرد که مردان و زنان مشترکاً تمدن را ساختهاند. پس به جای جستجوی خاستگاهی تکعلتی برای مسالهی فرمانبری زنان، کار را با پرسش متفاوتتری آغاز میکند. مردان و زنان چگونه جامعهشان و آنچه امروز تمدن غرب مینامیم را بنیان نهادند و در موقعیت فعلی قرار گرفتند؟ باید تصور زنان در مقام قربانیان تاریخ - قربانی مردان جبار «نیروهای راز آمیز و نهادهای اجتماعی» را کنار گذاشته و معمای اصلی (مشارکت زنان در ساختن نظامی که آنان را فرمانبر کرد.) را حل کنیم.
ناگفته نماند زنان پس از تغییراتی که در قرن ۱۹ و ۲۰ در وضعیت سوادآموزی جامعه بشری حاصل شد نگاه نقادانهای به مسئله مردسالاری داشتند و اکنون این توانایی را یافتند که نقش زنان در تاریخ را مفهومسازی کنند و از این رهگذر آگاهی بیآفریند تا هم زنان و هم مردان را از پیامدهای ناخواسته و نامطلوب نظام سلطهی مردانه برهانند. دو فصل از این کتاب به همت مهدی حسینی و در سایت پروبلمتیکا منتشر شده است اما متاسفانه هنوز ترجمهی کاملی از این اثر به فارسی موجود نیست.