عزاداری محرم به روایت دیگران فورو کاوا عضو هیئت ژاپنی که برای | برگی از تاریخ
عزاداری محرم به روایت دیگران فورو کاوا عضو هیئت ژاپنی که برای گسترش روابط تجاری به ایران آمدند(1880 میلادی):
اقامتم در مازندران مصادف با ده روز اول محرم بود و ديدم كه در مدت اين ده روز مردم چنانكه گويى از خود بىخود شدهاند، هرچند ده نفر از بزرگسالان و بچهها دستهاى به راه انداخته، چيزى را كه مانند نيزه بود [علامت] بالا برده بودند و مىرفتند. اين علامت را با چراغ و چيزهاى نذرشده آراسته و آن را با اين آويزهها برداشته و به راه افتاده بودند و روز و شب در خيابانها مىرفتند و مردم دسته به صداى بلند همسرايى مىكردند و همه به آن آهنگ به سينه خودشان مىزدند. مخصوصا در مورد شديدتر، با شمشيرى كه در دست داشتند سر و بدنشان را زخمى كرده بودند كه خون بسيار مىريخت.
موردى هم بود كه خون گوسفند را به بدن خود مىماليدند تا نشان دهند كه خون ريخته شده است. اين صحنهها كشته شدن امام حسين را در جنگ نشان مىدهد. مىگويند كسى چندان به بدنش زخم زد تا سرانجام از همان زخمها مرد. اين نهايت سادگى را مىرساند.
در اين روزها اينجا و آنجا تعزيه شهادت امام حسين در جنگ را نمايش مىدادند.
در محوطه باغ شاهى [ارگ] عمارت بزرگى هست به شكل گرد [همان تكيه دولت] كه معمولا فقط تيرهاى [برهنه] سقفش را از دور مىبينيم. اما در ايام عزادارى عاشورا بر تيرهاى سقف چادر سفيد مىكشند و داخل اين عمارت را با چند ده هزار چراغ روشن مىكنند و در آنجا روضهخوان معتبرى به منبر مىرود. شاه و اعيان و اشراف و زنان حرم همه مىآيند و موعظه آخوند را مىشنوند. ورود مشركان به اينجا ممنوع است.