Get Mystery Box with random crypto!

حقیقت و دموکراسی: نگاهی به نمایش دشمن مردم در اردبیل محمد زین | یاداشت

حقیقت و دموکراسی: نگاهی به نمایش دشمن مردم در اردبیل

محمد زینالی اُناری
«دشمن مردم» تئاتری بود که اخیراً در صحنه ی فرهنگی و هنری اردبیل به تصویر کشیده شد. اما چرا یک تئاتر با نمایشنامه ی خارجی باید در اردبیل اجرا شود و اصلا سنخیت آن با جامعه ما چیست؟ متون ادبی و هنری ارزشمند، متونی هستند که صدای زیادی در دنیا می کنند، شاید به دلیل این که در دوره ی معاصر که این تولیدات فرهنگی پدید می آیند، سنخیت زیادی با جامعه ی خود و حتی جوامع سایر کشورها دارند. وقتی مسئله حقیقت به بند افتاده در دام ساختارهای اقتصادی درد و مرض بسیاری از کشورها، مخصوصا مناطق در حال توسعه امروزی است، اثر ایبسن درباره دموکراسی می تواند ارتباطی با صحنه ی هنری و ادبی استان اردبیل پیدا کند.

بر عکس روش های قدیمی نمایش قومی رایج اعم از شمرهای شمشیر به سر، مژمعی جئران و تکم گردان های دوره گرد که راه مناسک تهییجی و عاطفی را طی می کنند، از جمله نمایش های جهان مدرن، می توان به آثار شکسپیر اشاره کرد که در اردبیل چندان شناخته شده نیست! موضوع اساسی نمایش های شاه لیر و هملت، حقیقت درون قلب انسان ها و اعمال شان بود. در این آثار شاعرانه که آغازگر انسان مدرن بود، سوژگی و میلی خارج از حکم و قدرت بزرگان- که از زمان داستان ادیپ موضوع و مسئله ی انسان ها با قدرت بود- در ادبیات مدرن آغاز می شود. در داستان ادیپ، زنان یا اگر بهتر کاویده شود، امول و مستغلات، از آن پدر قوم، به عنوان ساختار حاکم بر مال و اموال بوده و فرزندان بر آن می شورند و تصاحب می کنند. اما در اثر این شورش، اتفاقاتی مأیوس کننده هم می افتد که نمایش های مدرن تلاش برای گذاری دیالوگ محور از تراژدی به توسعه اخلاقی جامعه بودند. بعد از مدرنیزاسیون و توسعه نهادهای آموزشی در ایران، دیالوگ توانسته پیش از تخریب های اساسی به درد مفاهمه ساختار و کنشگران رسیده و امیدوار است با سرمایه گذاری روی بلوغ و پیشرفت فرزندان، سرنوشت بهتری را رقم بزند.

اما همیشه این طور نیست، چرا که موضوع به خانواده ی کوچکی محدود نمی شود. در ساختارهای کلان استان، تصمیم گیری های اقتصادی گاه با نادیدن شهروندان پیش می رود، تا جایی که همانند نمایش دشمن مردم، ممکن است مردم حقایقی را کشف کنند که با سیاست تصاحب مستغلات که در اردبیل اشتباهاً به آن «توسعه» می گویند. همراستا نباشد. به جهت همین سیاست های تصاحب مستغلات بود که مردم ایران هم با فئودالیسم قاجاری و هم با مدرنیزاسیون اقتدارگرای پهلوی تعارض پیدا کرده و ساحت سیاسی را دگرگون کردند.

با تئاترهای انتخابات و دموکراسی، به نظر می رسد که راه و رسم سوژگی جستن مردمان امروز با زمان ادیپ فرق داشته و گفتگو جای خشونت را گرفته، اما ایبسن در این نمایش می گوید که گفتگو و حتی دموکراسی چطور به دستان صاحبان قدرت و تشخص هرز می رود تا حقیقتی که از مجرای تخصص و به عنوان دانش تجربی کشف بیماری ها و امراض صنایع کاربری گفته می شود، به میل یا سلیقه شخصی تعبیر شود یعنی قدرت حاکم بر اجرای توسعه سوژگی و دانش کاشف بیماری را به میل شخصی متخصص تعبیر می کند. امیل دورکیم از مدرنیته اروپایی می ترسید و می گفت که در جامعه صنعتی مردم به جهت غرق شدن در دانش تخصصی، امکان دیالوگ را از دست می دهند، اما در اینجا که بخشی از دانش صنعتی عاملیت توسعه جامعه را به دست گرفته و مسئله را از ناتوانی فردی هم فراتر می برد چرا که یکی از صنایع نوین با تمامیت بخشیدن به خود در امر توسعه، سایر صنایع مانند کشف بیماری را سرکوب می کند.

نمایش ایبسن در اردبیل بی تناسب نیست، وقتی توسط کارشناسان تخصصی و اساتید دانشگاه بارها گفته می شود که محیط زیست و به تبع آن تنفس انسانی در استان اردبیل در معرض خطر چشمه های صنعتی است، ولی گوش دنباله گیران صنایع نوین که از محل ساخت و ساز و تزریق آسفالت و بتن کارخانه ها سیراب می شوند، به این حقایق بدهکار نیست!

حقیقت برای گفته شدن نماینده و جایگاهی در جامعه ندارد و قدرت گفته شدن را پیدا نمی کند. چرا که هزینه هایی که در روزهای تبلیغات انتخاباتی انجام شده، پیگیر احداث صنایعی است که با نگرانی ها و اضطراب های مردم درباره محیط زیست و کیفیت زندگی شان سازگار نیست. در این میان یک دموکراسی کالایی به راه افتاده و امکان ظهور حقیقت، که همان سخنرانی مقام های دانشگاهی درباره ی راهکارهای غلبه بر این نگرانی است، وجود نداشته و حقیقت در پس هیاهوی تبلیغاتی پرطمطراق تحت عنوان های نامسمای توسعه صنعتی و سراب اشتغالزایی و خلق ثروت گم می شود.

@ardabilnote