Get Mystery Box with random crypto!

آرزوهای زیبا

لوگوی کانال تلگرام arezohayeziba — آرزوهای زیبا آ
لوگوی کانال تلگرام arezohayeziba — آرزوهای زیبا
آدرس کانال: @arezohayeziba
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 24.98K
توضیحات از کانال

ما به آرزوهايمان يك رسيدن بدهكاريم✔

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 4

2023-06-10 09:55:45
اگر اول صبح
با شکم خالی آب بنوشیم...


پ.ن
یک سنت فراگیر ژاپنی است
که شبها حدود دو لیوان اب داخل ی ظرف دربدار در محیط میگذارند و
صبحا به محض بیدار شدن ، مینوشن
و اعتقاد دارن درمان بیماری هاست

البته این سنت ژاپنی ، از منابع علوم کهن ایران زمین کسب شده و پس از سالها تحقیق در موردش ، به سنت تبدیل شده

♡ @arezohayeziba ♡
2.6K views06:55
باز کردن / نظر دهید
2023-06-09 22:13:59 #داستان_شب

یه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ازدواجشون رفته بودند بیرون كه یه جشن كوچیك دو نفره بگیرن.

وقتی توی پارك زیر یه درخت نشسته بودند یهو یه فرشته كوچیك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: به خاطر اینكه شما همیشه یه زوج فوق العاده بودین و تمام مدت به همدیگه وفادار بودین من برای هر كدوم از شما یه دونه آرزو برآورده میكنم.

زن از خوشحالی پرید بالا و گفت:
اوه! چه عالی!
من میخوام همراه شوهرم به یه سفر دور دنیا بریم. فرشته چوب جادوییش رو تكون داد و پوف!
دو تا بلیط درجه اول برای بهترین تور مسافرتی دور دنیا توی دستهای زن ظاهر شد!

حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه.
مرد چند لحظه فكر كرد و گفت:
خب… این خیلی رمانتیكه.
ولی چنین بخت و شانسی فقط یه بار توی زندگی آدم پیش میاد.
بنابراین خیلی متاسفم عزیزم…
آرزوی من اینه كه یه همسری داشته باشم كه ۳۰ سال از من كوچیكتر باشه!

زن و فرشته جا خوردند و خیلی دلخور شدند. ولی آرزو آرزوئه.
و باید برآورده بشه.
فرشته چوب جادوییش رو تكون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد!
.
.
.
 نتیجه ی اخلاقی: 
مردها ممكنه زرنگ باشند ،
ولی فرشته ها زن هستند!

♡ @arezohayeziba ♡
2.7K views19:13
باز کردن / نظر دهید
2023-06-05 13:01:48
#ﻓﻮﺍﻳﺪ_ﺧــر

ﺗﻮ ﺯﻧﺪگی ﺍﮔﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍی ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎشی
ﺑﺎﺱ ﺧﺮﺕ ﺑﺮه …
ﺧﺮﺕ ﺑﻴﺎﺩ …
ﺧﺮﺷﺎﻧﺲ ﺑﺎشی …
ﺧﺮﺧﻮﻥ ﺑﺎشی …
ﺧﺮﭘﻮﻝ ﺑﺎشی …
ﺧﺮﺕ ﺑﺮﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ …

ﺍﺻﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮبی ﺍﻳﻦ ﺧﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺴﺘﺶ ﺑﺎ ﺧﻮشبختی ﺍﻭﻥ ﻓﺮﺩ
ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺩﺍﺭه

ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ...
ﺧﺮ ﻣﺎ ﺍﺯ ﮐﺮه گي ﺩُم ﻧﺪﺍﺷﺖ ،
ﺧﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ...!؟


♡ @arezohayeziba ♡
1.7K views10:01
باز کردن / نظر دهید
2023-06-04 20:09:13 خانمی که به شوهرش شک داشت، نصف شب بیدار شد. گوشی شوهرش رو برداشت و اسامی مخاطبینش را چک کرد؛

در میان اسامی مخاطبین به این اسامی بر خورد:
۱) دارنده آغوش نرم
۲) دارنده اشک لطیف
۳) سلطان رویاهام

شدیدا از این موضوع عصبانی شد؛
به شماره اول زنگ زد، مادر شوهرش جواب داد
به شماره دوم زنگ زد، خواهر شوهرش جواب داد
به شماره سوم زنگ زد، گوشی خودش زنگ خورد

از خدا طلب مغفرت کرد تا از گناهش بگذرد، چون به شوهرش شک کرده بود؛
تصمیم گرفت برای جبران، حقوق این ماه خود رو به شوهرش هدیه کند
مادرشوهر که موضوع رو شنید، یکی از النگوهاشو به پسرش هدیه کرد
خواهرشوهر هم با شنیدن خبر انگشتر خودشو به برادرش هدیه داد

شوهر هم هر سه هدیه رو گرفت و آنها رو به پول تبدیل کرد؛
و برای دوست دخترش که در مخاطبین تلفن "رضا جوشکار" ثبت شده بود، هدیه ای مناسب و در خور شان خرید

♡ @arezohayeziba ♡
2.2K views17:09
باز کردن / نظر دهید
2023-06-04 09:43:11
‍ گویند :
مرغیست به نام « آمین » !
مرغی آسمانی
در بلندترین نقطهٔ آسمان
آنجا که بخدا نزدیکتر است میپَرَد
و سخن میگوید
او شنواترین موجود ِجهان ِهستی است
هرچیز را که میشنود
دوباره بنام فرد ِگوینده
آنرا تکرار میکند و آمین میگوید

این است که همهٔ آیین ها میگویند
مراقب کلامت باش !
این است که میگویند
تنها صداست که میماند
این است که میگویند
دیگران را دعا کنید !
این است که اگر دیگرانی را ؛
نفرین کنیم ؛ روزی خود ِما
دچار آن خواهیم بود

مرغ آمین
هر آنچه که بگوئیم را
با اسم خود ِما ، جمع میکند
و به خداوند اعلام میکند
آنگاه در انتهای جمله
آمیـن میگوید
پس همیشه برای همه
خیر و خوبی بخواهيم

زندگيتون سرشار از حضور ناب خداوند

♡ @arezohayeziba ♡
2.5K views06:43
باز کردن / نظر دهید
2023-06-03 20:24:57
‏وقتی موعد اعدام سقراط رسید،
زنش را دید که داشت گریه میکرد،
نزدیکش شد و پرسید:
"چه چیزی باعث گریه ات شده عزیزم؟"
زن در حالی که گریه میکرد گفت: "ظالمانه کشته خواهی شد."
سقراط گفت: "یعنی اگر عادلانه کشته میشدم گریه نمیکردی؟!"
‏زن گفت: منظورم اینست که بیگناه
کشته می شوی!
سقراط گفت: یعنی دوست داشتی گناهکار باشم؟!
زن خود را از آغوش او رها کرد و گفت: "الهی زیر گل بری که موقع مردن هم
دست از فلسفه و منطق برنمیداری!!"

♡ @arezohayeziba ♡
2.5K views17:24
باز کردن / نظر دهید
2023-06-02 14:10:10 گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر
نقل مکان کند، خیمه‌ای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمی‌کنم
تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.

به سوی خیمه رفت و دید گاوی به
میخی بسته شده و زنی را دید
که آن گاو را می‌دوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.

با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.

مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی
شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.

شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.

سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!

فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟!

ابلیس گفت:
کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.

بیشتر مردم فکر می‌کنند کاری نکرده‌اند، در حالی که نمی‌دانند چند کلمه‌ای که می‌گویند و مردم می شنوند، سخن چینی است.

مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند.
آتش اختلاف را بر می‌افروزد.
خویشاوندی را بر هم می‌زند.
دوستی و صفا صمیمیت را از بین می‌برد.
کینه و دشمنی می‌آورد.
طراوت و شادابی را تیره و تار می‌کند.
دل‌ها را می‌شکند.

بعدا کسی که اینکار را کرده فکر می‌کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!

قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !


♡ @arezohayeziba ♡
3.4K views11:10
باز کردن / نظر دهید
2023-05-31 13:36:48
گفتگوی کبوتر بقیع با کبوتر امام رضا:

آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرم به روی خاکا میزارم

اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه
اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه

اونجا خادما با زائرا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن

تو که هر شب میسوزه صدتا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو تویی غریب یا مادرت؟

ولادت امام رضا (ع) مبارک

♡ @arezohayeziba ♡
3.7K views10:36
باز کردن / نظر دهید
2023-05-30 21:49:02 #داستان_شب
در زمانهای قدیم مردمی بادیه نشین زندگی میکردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار آلزایمر و نسیان بود و میخواست در طول روز پسرش کنارش باشد.
و اين امر مرد را آزار ميداد فكر ميكرد در چشم مردم کوچک شده است. هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت مادرم را نیاور بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار تا اینجا بماند و از شرش راحت شوم تا گرگ او را بخورد یا بمیرد. همسرش گفت باشه آنچه میگویی انجام میدهم! همه آماده ی کوچ شدند؛ زن هم مادر شوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد و کودک یک ساله ی خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند.
آنها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود و مرد به پسرش علاقه ی فراوانی داشت و اوقات فراقت با او بازی میکرد و از دیدنش شاد میشد. وقتی مسافتی را رفتند تا هنگام ظهر برای استراحت ایستاند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردن شدند مرد به زنش گفت پسرم را بیاور تا با او بازی کنم.
زن به شوهرش گفت او را پیش مادرت گذاشتم، مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا اینکار را کردی همسرش پاسخ داد ما او را نمیخواهیم زیرا بعد او تو را همانطور که مادرت را گذاشتی و رفتی خواهد گذاشت تا بمیری.
حرف زن مانند صاعقه به قلب مرد خورد و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ همیشه گرگان بسمت آنجا می آمدند تا از باقی مانده ی وسایل شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند.

مرد وقتی رسید دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگان دور آنها هستند و پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب میکند و تلاش میکند که کودک را از گرگها حفظ کند. مرد گرگها را دور کرده و مادر و فرزندش را بازمیگرداند و از آن به بعد موقع کوچ اول مادرش را سوار بر شتر میکرد و خود با اسب دنبالش روان میشد و از مادرش مانند چشمش مواظبت میکرد و زنش در نزدش مقامش بالا رفت.

انسان وقتی به دنیا می آید بند نافش را میبرند
ولی جایش همیشه می ماند تا فراموش نکند
که برای تغذیه به یک زن بزرگ وصل بود


♡ @arezohayeziba ♡
4.1K views18:49
باز کردن / نظر دهید
2023-05-30 17:31:04
یک عده آدم هستند ...
که میفهمن که نفهمن!
اما ...
نمیفهمن که میفهمیم نفهمن...!
به این جور آدما ؛
باید گفت :
من دستم بنده
5 دقیقه احترام خودت و نگه دار!

#فامیل_دور


♡ @arezohayeziba ♡
3.3K views14:31
باز کردن / نظر دهید