Get Mystery Box with random crypto!

آرزوهای زیبا

لوگوی کانال تلگرام arezohayeziba — آرزوهای زیبا آ
لوگوی کانال تلگرام arezohayeziba — آرزوهای زیبا
آدرس کانال: @arezohayeziba
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 24.98K
توضیحات از کانال

ما به آرزوهايمان يك رسيدن بدهكاريم✔

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 6

2023-05-23 20:48:03 #داستان_شب

خدا خر را آفرید و گفت: تو بار خواهی برد از زمانی که آفتاب بدمد تا شب و 50 سال عمر خواهی کرد.
خر گفت: میخواهم خر باشم اما فقط بیست سال عمرکنم. خدا پذیرفت.


خدا سگ را آفرید و گفت: تو نگهبان خانه ی انسان خواهی شد و هرچه دادند خواهی خورد و سی سال عمر میکنی.
سگ گفت: میخواهم سگ باشم اما 15سال برایم کافیست. خدا پذیرفت.


خدا میمون را آفرید و گفت: تو مدام از شاخه ای به شاخه ای میپری و 20 سال عمر میکنی. میمون گفت میخواهم میمون باشم اما 10سال عمر کافیست...

و خدا انسان را آفرید و گفت: تو اشرف مخلوقاتی سرور تمام زمین و 20 سال عمر میکنی!
انسان گفت: می خواهم انسان باشم اما آن سی سالی که خر نخواست، پانزده سالی که سگ نخواست و ده سالی که میمون نخواست به من بده.

و اینچنین شد که ما فقط بیست سال مثل آدم زندگی میکنیم.( که این 20 سال هم با مشکلات اقتصادی باید فراموش کنیم) بعد ازدواج میکنیم و سی سال مثل خر کار میکنیم و پانزده سال مثل سگ نگهبان خونه و بچه هامون میشیم و آخرش هم مثل میمون از خونه ی دختر به خونه ی پسر و از خونه ی پسر به خونه ی دختر میدویم و واسه نوه هامون شکلک در میاریم...!

♡ @arezohayeziba ♡
4.1K views17:48
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 14:10:59 شعر بانمک درباره دخترا

دختری با مادرش در رختخواب
درد و دل می کرد با چشمی پر آب
گفت: مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم
سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
مادرش چون حرف دختش را شنفت
: خنده بر لب آمدش آهسته گفت
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر و سینا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا
یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی

♡ @arezohayeziba ♡
1.7K views11:10
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 09:05:07
رفیق می دوني فرق تو با بنزین چیه؟
بنزین چن سال هست که عزیز شده ؛
ولی تو واسم یه عمره كه عزیزی

رفیق مي دوني فرق تو با فرغون چیه؟
فرغون گل میبره ولی تو دل میبری

رفیق می دوني فرق تو با ابر چیه؟
از ابر بارون میباره ولی از تو معرفت

رفیق می دوني فرق تو با انار چیه؟
انار هزار تا دونس ولی تو یه دونه ای

رفیق می دوني فرق تو با جوراب چیه ؟
جوراب لنگه داره ولی تو لنگه هم نداری

رفیق مي دوني فرق تو با عزرائیل چیه؟
اونو اگه ی روز ببینم میمیرم ؛
ولی تورو اگه ی روز نبینم میمیرم

رفیق می دوني فرق تو با ماه چیه؟
ماه سه تا حرف داره ولی تو حرف نداری

بفرس واس رفيقاي گلت

♡ @arezohayeziba ♡
1.9K viewsedited  06:05
باز کردن / نظر دهید
2023-05-17 22:35:38 #داستان_شب
مسافرت استثنایی (باحاله)

یه زن وشوهر که بیست ساله با هم ازدواج کردن تصمیم گرفتن که تابستون رو کنار دریا بگذرنونن و به همون هتلی برن که بیست سال پیش ماه عسلشونو اونجا گذروندن. ولی خانومه مشغله کاری داشت و بهمین دلیل توافق کردن که شوهره زودتر تنهایی بره و زنه دو روز بعد بهش ملحق بشه...
مرده وقتی وارد اتاق هتل شد دید یه کامپیوتر اونجاست که به اینترنت هم وصله. پس تصمیم گرفت که یه ایمیل به خانومش بفرسته و اونو از احوالش مطمئن کنه. بعد از نوشتن متن، تو نوشتن حروف آدرس ایمیل زنش نا غافل یه اشتباه جزیی کرد و همین اشتباه باعث شد که نامه ش به آدرس شخص دیگه ای بره که از بد حادثه بیوه ای بود که تازه از دفن شوهرش برگشته بود....
خلاصه بیوه هه کامپیوترو که روشن میکنه و میره سراغ ایمیلش تا پیامهای تسلیت رو چک کنه بحالت غش روی زمین میوفته. همزمان پسرش از راه میرسه وسعی میکنه مادرشو به هوش بیاره یه هو چشمش به کامپیوتر میوفته و پیامو میبینه که اینطوری نوشته:

همسر عزیزم....بسلامت رسیدم. و شاید از اینکه از طریق اینترنت باهات ارتباط برقرار کردم شگفت زده بشی چرا که اینجا هم به اینترنت وصل شده و هر کسی میتونه اوضاع و اخبار خودشو روزانه به اطلاع بستگان و دوستاش برسونه.
من الآن یه ساعتی میشه که رسیدم و مطمئن شدم که همه چی رو آماده کردن و دو روز دیگه منتظر رسیدنت به اینجا هستم.....
خیلی مشتاق دیدارتم و امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من سریع رخ بده.
راستی!نیازی به آوردن لباسهای ضخیم نیست چون اینجا جهنمه و هوا خیلی گرمه


♡ @arezohayeziba ♡
2.9K views19:35
باز کردن / نظر دهید
2023-05-17 19:01:18
«یه لنگه دستکش یخ زده‌ام رو می‌فروشم یه دلار، کسی نمی‌خواد؟»

گاهی دنیا به ما ایرانیای مهاجر و تنها هم لبخند می‌زنه
علی هرجا هستی دمت گرم اون هزار دلار هم نوشششش جونت

گویا «علی از اصفهان» تنها کسی بود که بهش نه نگفت. البته گفت پول نقد همراهم نیست ولی به جاش غذاش رو داد بهش!
بعد وقتی داشت می‌رفت آقاهه بهش گفت اون یکی لنگه دستکش رو ازم نگرفتی.
علی گفت من خودم یک جفت دستکش دارم و فقط محض ثبت خاطره‌ای از این گفت‌وگو اون لنگه رو گرفته بودم.
پسره لنگه دوم دستکش رو هم بهش داد که توش هزار دلار پول بود.

ضاین آقا همیشه از غریبه‌ها یه درخواست می‌کنه و وقتی کسی بهش محبت می‌کنه یه پول درشت بهش‌ کمک میکنه. ویدیوهاش رو همیشه می‌بینم و برام جالبن. این یکی هم بخاطر علی اهل اصفهان جالب بود.

وسط این همه زشتی و درد اگه می خواین یکم دلتون باز شه اینو ببینین. واقعا دمت گرم علی جان هر جا هستی که دلمون رو گرم کردی.
2.7K views16:01
باز کردن / نظر دهید
2023-05-17 16:05:46
جنین چند دقیقه بعد از سقط شدن!

قدرت پروردگار رو ببینید
از چی ساخته شده ایم

‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎
♡ @arezohayeziba ♡
483 views13:05
باز کردن / نظر دهید
2023-05-16 22:28:30 #داستان_شب
#دل‌نوشته‌يك‌زن

بعد از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم
روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره

خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم

البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن
ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه
( این جمله رو نمیدونم چیه )

عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم
دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد

تو راه بهم گفت : من خواستم بیام ببرمت اما تو لج کردی
منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم
و طبقه بالای خونمون جاش دادم

تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد :
اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا
مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم

وقتی وارد خونمون شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت

همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش
چیزی که خونمو بجوش می اورد صدای کفشش بود

یعنی 24 ساعته بخاطر همسرم بخودش رسیده و تو خونه راه می ره

دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه

بهترین لباسامو پوشیدم و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در

در همین حین تا شنید کسی در رو داره باز میکنه اومد سمت در
منم که صدای کفشش رو. شنیدم داره میاد
تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم

به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه صدام کرد و گفت پاشو ببین
وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه

گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی

فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه

گوسفند بیشعور این همه وقت یه صدا نداد بگه بعععععععع

♡ @arezohayeziba ♡
1.6K views19:28
باز کردن / نظر دهید
2023-05-16 20:27:13
پس از انتشار اثری ساخته «شادمهر عقیلی» که توسط هوش مصنوعی با صدای «مهستی» منتشر شدهداست، شادمهر بار دیگر در یک ویدئوی خبرساز بصورت لایو با پیانو این قطعه را اجرا کرد و صدای مرحوم «مهستی» روی این اثر پخش شد.

♡ @arezohayeziba ♡
1.6K views17:27
باز کردن / نظر دهید
2023-05-16 09:02:00
ی کم شارژ شیم

♡ @arezohayeziba ♡
2.0K views06:02
باز کردن / نظر دهید
2023-05-15 10:44:34 آرزوهای زیبا pinned « اطلاعیه درود به همه همسفران عزیز تور گردشگردی ایران ۳۶۰ خیلی خوشحالیم که با شما همسفریم برنامه این‌هفته تور * فیلبند * یک روزه جمعه مورخ ۱۴۰۲/۰۲/۲۹ ساعت حرکت ۴ صبح از سه‌راه تهرانپارس و برگشت همان شب حدود ساعت ۲۳ لوکیشین دقیق در گروه گذاشته خواهد…»
07:44
باز کردن / نظر دهید