شد کربلا چو منزلِ طفلانِ فاطمه تا عرش رفت ناله و افغانِ فاطمه از شدّتِ عطش به بیابانِ ماریه لعلش کبود گشت سلیمانِ فاطمه گشتند جمله تشنه لب از عُمر ناامید از صبح تا به ظهر جوانانِ فاطمه شد دیدگان سیّد لولاک پر ز خون چون بنگریست دیده گریانِ فاطمه اندر تنورِ مطبخِ خولی نمود جا آن سر که بود زینتِ دامانِ فاطمه https://t.me/Articles_Hussainy 53 views06:58