2022-08-17 10:06:49
دون خوان سه راهی که قصد به ما مرتبط می شود را برایم خاطرنشان کرد. بینندگان سرآمدترین آن را چون «قصد نخستین حلقه اقتدار» می شناسند. این قصد کوری است که با بخت به سوی ما می آید. گویی سر راه ما بود.ناگریز خود را افتاده در دامش می یابیم بدون کمترین نظارت بر چیزی که بر ما می گذرد.
دومین راه هنگامی است که قصد خودش به سوی ما می آید. این نیازمند تصمیمی بزرگ و عزمی جرم از سوی ماست. تنها با توانایی مان همچو جنگاور می توانیم خودمان را به طیب خاطر در راه قصد بگذاریم؛ به اصطلاح، آن را احضار کنیم. دون خوان برایم تشریح کرد که پافشاری وی برای جنگاوری بی عیب و نقص بودن، چیزی بیش از تلاشی برای آگاه کردن قصد از گذاردن خود در راه آن نیست.
دون خوان گفت که جنگاوران این پدیده را «اقتدار» می نامند.
از این رو هنگامی که جنگاوران از داشتن اقتدار شخصی حرف می زنند، به قصدی اشاره دارند که به طیب خاطر به سوی ایشان می آید.
او به من گفت، پیامد را می توان، همچو مهارتی برای یافتن راه حل های تازه، یا مهارتی برای تاثیر گذاشتن بر مردم یا رویدادها توصیف کرد. گویی، امکانات پیش از این ناشناخته، برای جنگاوران، ناگهان آشکار می شوند. در این روش، جنگاور بی عیب و نقص هرگز چیزی را پیشاپیش تدارک نمی بیند، بلکه کردارهایشان آن چنان استوارند که به نظر می رسد جنگاور هر جنبه از عملکردش را از پیش محاسبه کرده است.
سومین راه یافتن قصد که نادرترین و پیچیده ترین آن سه است؛ هنگامی رخ می دهد که قصد به ما اجازه ی هماهنگی با خود را می دهد.
دون خوان این حالت را چونان لمحه ای واقعی اقتدار توصیف کرد: نقطه ی اوج عمری تلاش در تکاپوی بی عیب و نقصی، تنها والاترین جنگاوران آن را فراچنگ می آورند و تا هنگامی که در چنین حالتی هستند، قصد به ایشان اجازه می دهد به دلخواه آن را به کار گیرند. گویی قصد در آن جنگاوران گداخته می شود و با این کار ایشان را، بدون پیش انگاشتی به نیروی ناب دگردیس می نماید. بینندگان این حالت را «دومین حلقه اقتدار» یا «اراده» می نامند.
از کتاب هدیه عقاب
@asatidebateni
390 views07:06