Get Mystery Box with random crypto!

میگم صبحه نمازت دیر میشه؛ اشک می ریزه میگم گریه‌ت شبیه نم نم ب | شعرانه(عطیه انتظام)

میگم صبحه نمازت دیر میشه؛ اشک می ریزه
میگم گریه‌ت شبیه نم نم بارون پاییزه

خدا !نامهربونی کردناتو دیده بودم قبل
خدایی کردنت این روزا خیلی شبهه انگیزه

منو دلتنگ میخوای؟ باشه دلتنگم دلم تنگه
منو دلتنگ میخوای ؟شیشه میشم قلبت از سنگه
تموم کن دیگه اینجا جای ما دوتا نمیشه کوچه باریکه
برو اونجا که هر روز آسمونش آبیه _آبی خوشرنگه_

من و تاریکی و گریه تو با تنهائیات خوش باش
رو تو برگردونو با خنده های بی صدات خوش باش
روتو برگردون و چشماتو محکمتر ببند امشب
خدا باش و نبین روزای ما رو با شبات خوش باش

میگن کفره ولی می گم که این رسم خدایی نیس
دیگه تو قلب ما ادم بدا واسه تو جایی نیس
خودت خواستی بری جاش درد دادی؛ درد بی درمون
خودت بستی درو رومون و امید رهایی نیس

بشین هی با خودت از نو بخون تقدیر ماهارو
بگیر فریاد ما رو از خودت _ما بی صداها رو _
بیا اصلا برات ما قصه های غصه بنویسیم
ببین تا کی میشه طاقت بیاری این بلاها رو

داره میبینه خورشید و ولی شب مونده تو خونه
دیگه حتی قضاهای نمازاشو نمیخونه
نگاش درده صداش درده تموم لحظه هاش درده
میخواد با گریه درداشو بگه اما نمیتونه
#عطیه_انتظام
#دردنوشت
#محاوره
#شبگریه_هایم_شعرهای_بی_سرانجام_است
@atie_entezam