از نوشتههای بدون فکر: هرکاری میکنم نمیتوانم بنویسم. حتی معر | تلخ همچون چای سرد
از نوشتههای بدون فکر: هرکاری میکنم نمیتوانم بنویسم. حتی معرفی کردن یک کتاب که نیازی به دخیل کردن احساسات ندارد، از توانم خارج شده است. از ساعت 12 امروز لپتاپ روشن است تا مقالهای را که قرار بوده بنویسم تکمیل کنم، نتوانستم. برای نوشتن به خواندن پناه بردم اما باز هم نتوانستم. انگار بخشی از وجودم خوابیده است و من نیاز دارم باور بکنم برای بیدار شدن بخشهای بزرگتر روحم است که این بخش فعلا خوابیده است!