دوست عزیزم ف ک... اول این را عرض کنم که بنده اگر داعیه ی رهبری | " ایمضا "
دوست عزیزم ف ک... اول این را عرض کنم که بنده اگر داعیه ی رهبری نظری و غیر نظری حرکت ملی را داشته باشم باید خیلی احمق باشم، این از این... البته نوجوان که بودم و البته دقیقتر بگم اول و دوم راهنمایی این احساس رو در قالب آرزو داشتم که برای جوانی مثل من عیب نبود اما در مورد ادامه ی مطلب باید عرض کنم که: ما که مدعی نیستیم یک معلم در حد خدا میتواند برای دانش آموزش موثر باشد، نه، هر معلم در حد و اندازه ی خودش ما ازش انتظار داریم، خدایان مدرنیته هم بلاشک تاثیر فراوانی بر انسانها دارند، مهم این است که اگر امروز "روز جهانی خدایان مدرنیته" بود بنده مینوشتم وظیفه این خدایان تزریق حس ملی به اصحاب ملت خود هستند و در روز پدر هم باز بزرگترین وظیفه ی پدر آشنایی فرزندان با هویتشان است، پس ما انتظار صد در صدر شعور ملی رو از معلمان نداریم و از آنها هم اندازه ی خودشان توقع داریم... ولی خب اینکه چرا همه چیز را با عینک ملیت میسنجیم این خود بحث دیگریست... شاید شما جور دیگری بنگرید ولی باید دقت کنید که پاراگراف مربوطه ی نوشته ی بنده با کلمه ی " کشوری مثل ایران" شروع شده است... یعنی یک معلم در کشوری مثل ایران اگر شاگردش را با هویتش آشنا نکند خائن است، یعنی بنده فقط در ایران اینگونه دیده ام نه کشورهایی که خدایان پست مدرنیزم آنجا را مدیریت میکنند... حال چرا کشوری مثل ایران را ما این اندازه درگیر مسائل هویتی میدانیم دلیلش را طی سالهای آتی خواهیم دید که این مملکت در دریای خون غرق خواهد شد و ما زمانی که جوانانمان شعور ملی داشته باشند از این دریا خواهیم گذشت...
