درباره ارتداد! (بخش دوم) آیا انکار برخی احکام اسلامی باعث ارتد | مدرسه آزادفکری
درباره ارتداد! (بخش دوم) آیا انکار برخی احکام اسلامی باعث ارتداد میشود؟
در بخش اول به فتوای ارتداد اشاره کردیم و گفتیم که ارتداد به اظهار کفر صریح یک مسلمان محدود نمیشود و اگر یکی از باورهای قطعی اسلامی انکار شود، از منظر اکثر فقها همان حکم ارتداد را دارد. قابل توجه است که بسیاری از دگراندیشان به دلیل انکار ضروری دین با اتهام ارتداد مواجه بودهاند.
مثلاً گفته شد که شیخ فضل الله نوری درباره مدافعان مشروطه حکم ارتداد صادر کرده بود. جالب آنکه ریشهری از آیت الله بهجت نقل کرده: «پس از شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای به امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی میخواند که در آن نوشته شده بود: «برکسانی که داخل مشروطه شدهاند، باید احکام مرتد فطری را جاری کرد.» آخوند خراسانی پس از شنیدن این مطلب میگوید: من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متاثر شدم ولی اکنون از تاثرم متاثرم!» (زمزم عرفان، ص۳۴۴)
یا آیت الله مصباح با اشاره سخن مجتهد شبستری که دائمی بودن احکام اسلام را منتفی دانسته و بسیاری از احکام را مقتضای عدالت در عصر پیامبر تحلیل کرده بود، اعتقاد داشت: «پذیرش جاودانگى احكام اسلام با پذیرفتن اصل اسلام مساوى است. انكار جاودانگى احكام اسلام به معناى انكار اصل اسلام و كفر صریح است. جز چند حكم منسوخ كه در زمان خود پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نسخ شد ـ مانند مسأله قبله ـ سایر احكام اسلام قابل تخصیص زمانى نیست؛ یعنى قید زمانى ندارد و از ضروریات اسلام است كه انكار آن مساوى با انكار اصل اسلام و موجب ارتداد خواهد بود.» (تعدد قرائتها، ص۴۹)
اما آیت الله شبیری زنجانی از استاد خود سید محمد محقق داماد نقل کرده که او هرگونه انکار ضروری دین را باعث ارتداد نمیدانسته است. طبق این مبنا در انکار یک باور دینی لازم است تا اظهار نظر شخص به صورت متعارف دلالت بر تکذیب پیامبر کند. مطابق نقل آقای شبیری، مرحوم محقق داماد اعتقاد داشتند: «يک مرتبه اين است كه گفته اين مطلب پيغمبر اكرم است ولى من قبول ندارم، اين مصداق تكذيب النبى مىشود و كفر مىآورد. و يک مرتبه اين است كه خودش مىداند كه پيغمبر فرموده است، ولى مىگويد اين را به پيغمبر نسبت دادهاند، خودش مىداند كه حجاب را پيغمبر آورده است و قبلش هم معتقد است كه هر چه كه پيغمبر فرموده، من الله تعالى است، شهادتين هم مىدهد، منتها مىگويد حجاب را پيغمبر نياورده، اين را آخوندها درست كردهاند و به پيغمبر نسبت دادهاند.»
آیت الله شبیری طبق این مبنا میگوید: «خيلى از مباحثاتى كه با افراد لجوج و بى انصاف انجام مىشود و طرف مىداند كه طرف مقابلش درست مىگويد و انكار مىكند، اگر اينطور باشد، همه آنها بايد مرتد شده باشند براى اينكه مىداند حكم الهى آنطور است و در مباحثه رد مىكند، [اما] چرا مرتد نيستند؟ چون اضافهاش را از پيغمبر قطع مىكند و مىگويد حرف پيغمبر نيست، حرف تو است، پيغمبر اين حرف را نمىزند، لذا حكم به كفر او نمىشود، ارتداد نمىآورد، اين مورد غفلت واقع شده است.» (دروس خارج صوم، ج۱، ص۱۵ و ۱۶)
اما با این حال این سوال باقی است که اگر جرمانگاری ارتداد را صحیح بدانیم، آیا این جرم با مجازاتش تناسب دارد؟ یا چگونه است که حق اجبار بر پذیرش اسلام وجود ندارد، اما بازگشت از اسلام، مجازات مرگ را به دنبال دارد؟ در بخش بعدی به انتقادات عبدالکریم سروش و تحولاتی که در نظرات آیت الله منتظری درباره ارتداد شکل گرفت، خواهیم پرداخت.