«چهطور میشود آن را اثبات کرد؟ آیا این دزد دستگیر شده، مورد م | نشر باژ
«چهطور میشود آن را اثبات کرد؟ آیا این دزد دستگیر شده، مورد محاکمه قرار گرفته و گناهکار شناخته شده است؟ براووس شهر قوانین است. صاحب برحق این تخمها کیست؟ میتواند مدرکی برای مالکیتش نشانم دهد؟» «اعلاحضرت میتوانند با اژدهایان مدرک بیاورند.» این حرف دریاسالار را به لبخند واداشت. «سرپوشیده تهدید میکنید. شاهتان در این کار مهارت دارد. قدرتمندتر از پدر و زیرکتر از عمویش است. بله، میدانم اگر ژیهیریس بخواهد چه بلایی میتواند سرمان بیاورد. براووسیها حافظهای قوی دارند و ما اژدهاسالاران قدیم را به خاطر داریم. بااینهمه، کارهایی هستند که ممکن است ما با شاهتان بکنیم. لازم است نام ببرم؟ یا که ترجیح میدهید تهدیدم سرپوشیده باشد؟» «هرطور که میلتان است.» «بسیار خب. شاهتان میتواند شهرم را خاکستر کند، شکی در آن ندارم. دهها هزار نفر در آتش اژدها خواهند مرد. مردان، زنان و کودکان. من قدرتش را ندارم که چنان آسیبی به وستروس بزنم. اگر شمشیرفروشانی استخدام کنم، در مقابله با شهسواران شما خواهند گریخت. ناوگانم میتواند مدتی ناوگان شما را از پا درآورد، اما کشتیهایم از جنس چوبند و چوب میسوزد. بااینهمه، در این شهر یک... بگذارید بگوییم، یک انجمن بهخصوصی وجود دارد... که اعضایش در حرفهی برگزیدهشان بسیار مهارت دارند. نمیتوانند قدمگاه شاه را ویران کنند یا در خیابانهایش جسد تلنبار کنند. اما میتوانند... چند نفر را بکشند. چند نفر منتخب را.» «اعلاحضرت روز و شب مورد محافظت شاهبانانش است.» «مورد محافظت شهسواران، بله. مانند مردی که بیرون منتظرت است. البته اگر بهراستی منتظر باشد. اگر بگویم سردار گایلز همالان مرده است چه میگویید؟» وقتی هفتان بارت آمد که برخیزد، دریاسالار دستی برایش تکان داد تا مجدداً بنشیند. «لطفاً بنشینید، نیازی نیست با عجله بروید. گفتم اگر. چنین چیزی را صرفاً در نظر داشتم. همانطور که گفتم آنها بسیار مهارت دارند. بااینهمه، اگر چنین کاری کرده بودم، ممکن بود شما نابخردانه عمل کنید و ممکن بود بسیار افراد نیک بمیرند. چنین چیزی خواستهی من نیست. تهدید معذبم میکند. درست است که وستروسیها جنگجو هستند، اما ما براووسیها معاملهگریم. بیایید معامله کنیم.» هفتان بارت مجدداً سر جایش نشست. «چه پیشنهادی میدهید؟»
از بخش #ژیهیریس_و_آلیسان پیروزیها و مصیبتهای ایشان
#آتش_و_خون #جورج_ر_ر_مارتین #حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی
تابستان 1401 از #نشر_باژ
این کتاب به صورت شومیز و جلدسخت در قطع وزیری منتشر خواهد شد.