Get Mystery Box with random crypto!

اندک مطلبی درباره‌ی راکالیو ریندون، این ماجراجوی عجیب و خارق‌ا | نشر باژ

اندک مطلبی درباره‌ی راکالیو ریندون، این ماجراجوی عجیب و خارق‌العاده، به‌زبان مشترک نوشته شده است، اما در شهرهای آزاد زندگی او تحت دو مطالعه‌ی پژوهشی قرار گرفته است و تعداد بی‌شماری آواز، شعر و عاشقانه‌های وقیح بر اساس زندگی‌اش نوشته شده است. در شهر مادری‌اش، تیروش، نامش تا به امروز همچنان نزد مردان و زنان اصیل‌زاده مایه‌ی نفرت است، اما سارقان، دزدان دریایی، معروفه‌ها، دائم‌الخمرها و قماش‌شان او را می‌ستایند.
در کمال تعجب اطلاعات چندانی درمورد کودکی‌اش وجود ندارد و عمده‌ی آن‌چه فکر می‌کنیم می‌دانیم غلط یا متناقض است. ظاهراً او شش‌ونیم پا قد داشته و یک شانه‌اش بلندتر از شانه‌ی دیگر بوده است که او را کوژپشت نشان می‌داد و انگار با هر قدم به یک طرف متمایل می‌شد. به دوازده گویش والیریایی صحبت می‌کرد و این نشان می‌دهد نجیب‌زاده بوده است، اما معروف است که بددهان هم بوده و نشان می‌دهد اهل گنداب‌ها بوده است. او به‌سبک بسیاری از تیروشی‌ها عادت داشت موها و ریشش را رنگ کند. بنفش رنگ مورد علاقه‌اش بود (که نشان می‌دهد احتمالاً به براووس مربوط بوده است) و بسیاری از شرح‌ها موهای بنفش و مجعد بلند را ذکر می‌کنند که اغلب رگه‌های نارنجی دارند. از عطرهای شیرین خوشش می‌آمد و در آب استوقدوس یا گلاب حمام می‌کرد.
واضح است او مردی با جاه‌طلبی بسیار و اشتهای بسیار بود. به‌وقت فراغت شکمباره و میخواره بود و در نبرد به شیطانی می‌مانست. با هر دستش می‌توانست شمشیر بگیرد و گاه با هردو دست می‌جنگید. ایزدان را ارج می‌نهاد: تمام ایزدان را، هرکجا که بودند. به‌هنگام خطر نبرد، استخوان می‌انداخت تا تصمیم بگیرد با پیشکش قربانی از کدام ایزد دلجویی کند. اگرچه تیروش شهر برده‌داران بود، از برده‌داری بیزار بود و نشان می‌دهد شاید خود سابقاً برده بوده است. به‌وقت ثروت (او چند بار ثروت به دست آورد و از دست داد)، هر دختر برده‌ای را که چشمش را می‌گرفت می‌خرید، می‌بوسید و آزادش می‌کرد. با مردانش گشاده‌دستی پیشه می‌کرد و از غنائم سهم بزرگ‌تری از دون‌پایه‌ترین‌شان برنمی‌داشت. در تیروش، معروف بود که برای گدایان سکه‌های طلا می‌اندازد. اگر شخصی چیزی متعلق به او را تحسین می‌کرد، چه یک جفت چکمه یا انگشتر زمردی یا همسر، راکالیو با پافشاری آن را به او هدیه می‌داد.

از بخش #حکومت_نائب‌السلطنگان

#آتش_و_خون
#جورج_ر_ر_مارتین
#حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی

تابستان 1401 از نشر باژ

این کتاب به صورت شومیز و جلدسخت در قطع وزیری منتشر خواهد شد.

@Baazhpub