Get Mystery Box with random crypto!

قسمت اول گزارش جلسه : در ابتدای جلسه با بیان رابطه پول و بحرا | حقوق بانکی

قسمت اول

گزارش جلسه :
در ابتدای جلسه با بیان رابطه پول و بحران های اقتصادی و شرح معضل استقراض دولت ها از بانک مرکزی به طرح نظریات مختلف در خصوص رابطه استقلال بانک مرکزی با شاخص تورم پرداخته شد. به عنوان نمونه اقای دکتر تقی پور معتقدند استقلال بانک مرکزی رابطه عکس با شاخص تورم دارد و هرچه استقلال بیشتر شود تورم کاهش پیدا می‌کند. همچنین دکتر جعفری صمیمی معتقدند هربار در خصوص استقلال بانک مرکزی قانون گذاری داشتیم و این قانون منجر به کاهش استقلال بانک مرکزی شده است، شاهد شوک تورمی بوده ایم. با این حال با توجه به پیچیدگی علم اقتصاد و وجود عامل های مختلف در این عرصه، اختلاف نظرهایی بین اساتید در کمیت و اولویت بندی میان عوامل موثر بر تورم وجود دارد لکن در اصل مسئله تاثیر استقلال بانک مرکزی بر کاهش تورم، شاهد اتفاق نظر اساتید هستیم.
سپس در راستای ایجاد فهم مشترک از واژه استقلال از منظر حقوقدانان و اقتصاد دانان، توضیحاتی توسط آقای سیدی، معاون پژوهشی هسته حقوق بانکی، ارائه گردید. منظور از استقلال فقط استقلال اداری نیست بلکه در این خصوص، این پرسش ها قابل طرح است که آیا اساسا دولت میتواند از منابع بانک مرکزی استفاده کند؟ آیا مدیران بانک مرکزی میتوانند بعد از مسئولیت دولتی، در بانک های خصوصی فعالیت کنند؟ آیا دولت چنین حقی را دارد که نرخ بهره یا تسهیلات را به صورت دستوری تعیین کند؟

بیانات دکتر فرشاد حیدری : ایشان تاریخچه ای از بانکداری در ایران و قانون گذاری های این حوزه را بیان داشتند و به مشکلات بانکداری مرکزی از ابتدای تاسیس آن تا وضعیت کنونی مختصرا اشاره نمودند.
ایشان بر استقلال به معنای ممانعت از اعمال حاکمیت دولت در راستای اجرای منویاتش در بانک مرکزی تاکید داشتند و سپس به نقاط قوت و تفاوت های مثبت ایجاد شده در این لایحه پرداختند اما در نهایت معتقد بودند این قانون به دلایلی که در ادامه خواهیم گفت باز هم نمیتواند در راستای استقلال مفید باشد و از رشد نقدینگی جلوگیری به عمل آورد و اگر تصویب شود باید امیدوارانه صبر کنیم تا نتیجه آزمون و خطای آن در سال های آینده آشکار شود.

دکتر احمد عزیزی : ایشان بیانات خود را با تاکید بر کارآمد تر بودن استفاده از تجربه عملی نسبت به مباحث نظری و پژوهش ها در کشور ما آغاز کردند و معتقد بودند که بانک مرکزی و استقلال آن در طول تاریخ 350 ساله بانکداری در جهان بر بشریت تحمیل شده است و همین نهاد پیچیده و مخوف جهان را در بحران های مالی 2008 به بعد نجات داده است. هرچند که در ایران همواره نهاد غارت و سوءاستفاده دولت ها از مردم بوده است. در ادامه به بیان نظریات سیاسی خود پرداختند و تغییرات شاخص تورم قبل و بعد انقلاب را مستندی بر انگاره های خود معرفی کردند.
سپس بیان داشتند که استقلال به معنی خودمختاری کامل بانک مرکزی نیست بلکه قواعد پولی معینی باید حاکم باشد تا امر استقلال بانک مرکزی نتیجه مطلوبی بدهد. در این خصوص به نظریه ناسازگاری زمانی اشاره داشتند که بر طبق آن، ممکن است تصمیمات کوتاه مدت و بلند مدت در این نهاد مغایر باشند و ضرورت تعیین چارچوب و قواعد غیر قابل انکار است.
سپس بیان نمودند که نازل ترین نوع استقلال، استقلال عملیاتی است. چیزی که در ایران شاهد آن هستیم این است که اهداف بانک مرکزی از بیرون تعیین میشود و بانک مرکزی نهایتا ممکن است در راستای اجرای آن ها فقط استقلال عملیاتی داشته باشد.
منظور از تعیین اهداف در بیرون، تاثیر پذیری از اتفاقات و اختلافات سیاسی نظیر fatf و برجام و کوبیدن بر طبل نا امیدی است. همچنین با توجه به فضای ناسالم سیاسی و قدرت لابی گری درکمیسیون های مجلس، می توان گفت با تصویب این لایحه وضعیت استقلال بانک مرکزی بدتر از قوانین گذشته میشود. نتیجه گیری شخصی ایشان این بود که صرفا با ادبیات اقتصادی جهان و ادبیات بانک مرکزی بازی میکنیم و ذهنیت و رویه حاکم هیچ تغییری در استقلال بانک مرکزی ندارد.