«فهمیدی؟ مانع من نشو! حال وقت رفتن است، باید مرد!» آخرین کلام | برخط بوک
«فهمیدی؟ مانع من نشو! حال وقت رفتن است، باید مرد!»
آخرین کلام خطاب به همسرش آنا/ ۹ فوریه ۱۸۸۱ میلادی “فیودور داستایفسکی”
داستایفسکی به آنا
داستایفسکی نامه نوشتن را دوست نداشت، یا به قول خودش، بلد نبود. در نامه ۱۹ مه ۱۸۶۷ از هامبورگ به آنّا مینویسد: خودم هم قبلا برایت گفتهام که نمیتوانم نامه بنویسم، اصلا بلد نیستم. یا در نامه دیگری به تاریخ دوم ژانویه ۱۸۶۷ از مسکو مینویسد: آخ! آنّاجانم، چهقدر از نامه متنفرم! آخر چهطور میتوان در نامه از آدمها نوشت؟! برای همین است که فقط وقایع خشک و خالی را مینویسم. با وجود این، حجم مکاتباتش پنج مجلد از مجموعه برخط سیجلدیاش را در برمیگیرد! بی از دویست نامه هم با همسرش، آنّا گریگورییِونا، رد و بدل کرده است؛ نامههایی جذاب که گاهی هر روز یا حتی به فاصله چندساعت نوشته شدهاند، با بعدالتحریرها و بعد از بعدالتحریرهای جالب و خواندنی که در آنها همیشه از آنّا میخواهد نامه بنویسد و مفصل هم بنویسد...