2022-05-15 08:09:57
.
« پیش بیرون شدن»
درنگی بر یک عبارت شاهنامهای
در داستان پادشاهی کیخسرو٬ آن جا که این پادشاه از سپاهیان می خواهد تا او را در جنگ با افراسیاب یاری کنند٬ از زبان کیخسرو گفته می شود :
به کین پدر بست خواهم میان
بگردانم این بد ز ایرانیان
اگر همگنان رای جنگ آورید
بکوشید و رسم پلنگ آورید٬
مرا این سخن پیش بیرون شود
زجنگ یلان کوه هامون شود
در نامهٔ باستان و شاهنامهٔ ویراستهٔ استاد خالقی هردو در بیت سوم به جای« پیش» ، « بیش» در متن آورده شده است. استاد کزازی در این باره نوشته است : « در همهٔ بر نوشته ها مگر « ف» به جای « بیش» ٬ « پیش» آمده است که با آن ساختار نحوی جمله پریشان است و واژه در کاربرد و معنی ٬ ناساز و نا بر جایگاه.کیخسرو پهلوانان را می گوید که اگر آنان او را در نبرد با افراسیاب یار و مددکار باشند ٬ بیش در این نبرد کامگار و بختیار خواهد بود...».( نامهٔ باستان٬ ج ۴ ٬ ص۲۴۲).
استاد خالقی نیز نوشته است« بیرون شدن یعنی سر زدن و آشکار شدن.می گوید( اگر شما تدبیر جنگ کنید) ٬ این کار از من بیشتر آشکار می شود.( اگرشما آمادهٔ جنگ باشید ٬ من به طریق اولی آماده ام٬ این کار از من سزاوار تر است) .( یادداشت های شاهنامه ٬ بخش دوم و سوم( ج ۱۰) ٬ ص ۴).
اما این دو توضیح هیچ یک دقیق و راهبر به معنای درست بیت نیست و ضبط درست همان « پیش بیرون شود» است که در بیشر نسخ آمده است. عبارت « پیش بیرون شدن» در بیت مورد نظر به معنای« ممکن شدن و میسر شدن» است. در واقع کیخسرو به سپاهیان می گوید اگر شما در جنگ با افراسیاب مرا یاری کنید این کار از من ساخته است وپیروزی ممکن خواهد شد. در این جا « پیش بیرون شدن معادل است با « از پیش رفتن» که در بیت های زیر ( به نقل از لغت نامه) به کار رفته است:
چون خدا میخواست از من صدقِ زفت
خواستش چه سود چون پیشش نرفت. مولوی
تو را که هر چه مراد است میرود از پیش
ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد. سعدی
دلا مباش چنین هرزه گرد و هر جایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود. حافظ
فردوسی خود «پیش بیرون شدن» را در بیت هایی دیگر نیز به کار برده است.در نامهٔ رستم فرخزاد به برادرش آنجا که او نومیدانه از ناممکن بودن پیروزی بر تازیان سخن می گوید ٬ خوشخیالی همراهان خود راچنین بیان می کند:
بزرگان که در قادسی با منند
درشتند و بر تازیان دشمنند
گمانند کاین پیش بیرن شود
ز دشمن زمین رود جیحون شود
ز راز سپهری کس آگاه نیست
ندانند کین رنج کو تاه نیست
چنانکه بهروشنی پیداست رستم میگوید این بزرگان سپاه که در قادسیه همراه مناند، با سادهانگاری تصور میکنند که این کار (پیروزی بر تازیان) ممکن خواهد شد، اما نمیدانند که چنین کاری ناممکن است.
در داستان سیاوش نیز کاووس آشفته از کشمکش سودابه و سیاوش می گوید:
کزین دو یکی گر شود نابهکار
از آن پس که خواند مرا شهریار؟
چو فرزند و زن باشد و جوشِ مغز
که را پیش بیرون شود کارِ نغز؟
در این جا نیز کاووس می گوید وقتی پای زن و فرزند در میان باشد و ذهن انسان در گیر کشمکشِ این دو شود ٬ انجام دادن کار درست و به سامان از هیچ کس ساخته نیست و چنین کاری نشدنی است. (گویا در این بیت نیز « پیش» به « بیش» تصحیف شده است).
عبارت« پیش بیرون شدن» در غزلی از عطار هم به معنای مورد نظر به کار رفته است:
کارِ تو در بندِ توست٬ کار بساز و بیا
پیشبرون کی شود کار ز ناساختن
با توجه به آنچه آورده شد « پیش بیرون شدن» به معنای « ممکن شدن» ٬« عملی شدن» و « تحقق یافتن» در متون کهن کاربرد داشته و این کاربرد معادل « از پیش رفتن» بوده است. در زبان گفتاری امروز نیز چنین کاربردی هست و مثلا گاهی به جای این که گفته شود " قادر به انجام دادن این کار نیستم "، گفته میشود "این کار از پیشم نمیره".
سعید شیری
@barsakooyesokoot
195 viewsedited 05:09