2022-02-12 10:30:26
خانم فاطمه رایگانی:
مسئلهی زن در جمهوری اسلامی بسیار متاثر از ساختارهای فرهنگی حتی پیش از انقلاب است، اما باید توجه داشت تصویر مطلوبی که این گفتمان از زن ترسیم میکند، از تصویر مطلوبی که از انسان دارد، جدا نیست. این بحث ملحق به بحث انسانشناسی در انقلاب است. در این گفتمان هر فرد میبایست با توجه به داراییها و محدودیتهایش به وظایفش بپردازد. این سبک مومنانه و مجاهدانه از زندگی، انسان را به نقطهی مطلوب که سعادت و کمال است میرساند.
در اسلام و انقلاب کمال زن صرفاً در تربیت فرزندانش دیده نشده است که نقشآفرینی وی را به این امر تقلیل بدهند. زیست هر فرد سه بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد. در تصویر مطلوب همهی این ابعاد باید با هم و در جهت صحیح بکار گرفته شوند؛ بر این اساس فعالیت اجتماعی برای زن و مرد از اشتغال وی جداست و علاوه بر آن فعالیت اجتماعی نه یک حق بلکه تکلیف تلقی میشود.
برای هر فرد ممکن است فعالیتها در ابعاد مختلف با یکدیگر تزاحم داشته باشند، در این موقعیت میبایست اولویت را به کاری داد که به نوعی کارویژهی هر فرد تلقی میشود. اگر گاه و در شرایطی گفته میشود اولویت آن است که زن به امور خانوادهاش مشغول شود، بر این فرض است که این کار بهتر از هرکس از او ساخته است و باید با حفظ سایر تکالیفش در ابعاد دیگر، با اولویت بیشتر به آن بپردازد.
نباید محدودهی اجتماع و فعالیت اجتماعی را بیرون از خانه ببینیم؛ این امر تنها با حضور فیزیکی زن در جامعه محقق نمیشود. تربیت فرزندان اگر منقطع از جامعه نباشد و مادری با آگاهی از شرایط زمانه و اجتماع صورت بگیرد، تاثیر مستقیم بر جامعه دارد. انتخاب اینکه زن با حضور فیزیکی و یا در خانه به فعالیت اجتماعیاش بپردازد، منوط به تمایل و شرایط اوست.
گرچه این امر در گفتمان انقلاب اساساً به رسمیت شناخته شده است، اما هنوز هم ساختارها در این امور با زن همراهی ندارند. جمهوری اسلامی نسبت به گذشته در این زمینه رو به جلوست. بخشی از این پیشرفت محصول مدرنیته است و بخش دیگری نیز محصول به رسمیت شناخته شدن این تفسیر از انسان و خصوصا زنان؛ اما این پیشرفت اصلا کافی نیست.
قوانین سادهانگاری مثل مرخصی زایمان محقق کنندهی آن آرمان اصلی در این باره نیست. ساختارها زن را برای فعالیت همزمان در هر سه بعد تنها میگذارند. نقش حکومت اسلامی آنجاست که اگر زنی تمایل داشت مسئولیت اجتماعیاش را بیرون از خانه دنبال کند، موانع بیرونی، یعنی ساختاری و فرهنگی وجود نداشته باشد.
گرچه انقلاب اسلامی برای مقابله با مردسالاری نقشآفرینیهایی داشته است اما این مسئله بیش از آن که قانونی باشد فرهنگی است. نظام آموزشی و فرهنگی کشور و رسانهها باید به تبیین این مسئله بپردازند.
اگر میخواهیم زن را به جایگاه اصلی و جایگاه درستش در جامعه برگردانیم، باید مردان را به جایگاه صحیحشان برگردانیم. نباید مسئله را از بسترش جدا کنیم و منفک از آن به حل آن بپردازیم. نتیجهی چنین تفکری احداث واحد خواهران و معاونت امور زنان در هر نهاد و ارگان است!
مردستیزیهایی که گاه در امور ازدواج و طلاق و غیره دیده میشود محصول همین فرهنگ مردسالار و عدم توازن جدی بین جنسیتها در کشور است که منجر به بروز خشونت برای احقاق حق میشود.
@basij_lp
163 viewsedited 07:30