2022-07-30 14:55:39
بعد از مرگ معاویه شیعیان، بخصوص اهالی کوفه به امام حسین(ع) نامه نوشتند. این نامهها با پیکهای متعددی خدمت امام میرسید. در برخی نامهها نوشتند که اگر به کوفه نیایی گنهکار هستی! (تذکرةالاخواص، ج۲،ص۱۳۶)
امام(ع) از طرفی تحت فشار حکومت مجبور به بیعت با یزید شده و مدینه را به مقصد مکه ترک کرده بود، که در آنجا نیز امنیت نداشت و از طرف دیگر با حجم انبوهی از نامههای دعوت روبرو بود و میبایست جواب روشنی به آن میداد تا حجت تمام شود. به این دلیل امام(ع)، مسلم را همراه با نامهای روانهی کوفه کرد که چند محور داشت؛
_مسلم، برادر و مؤید امام خوانده شده بود
_مسئولیت او ارزیابی ادعای کوفیان بود
_درخواست حجت حمایت و اطاعت از مسلم
_و اتمام حجت بر کوفیان...
مسلم ۱۵ رمضان از مکه خارج شد، به مدینه آمد و با دو راهنما از بیراهه به سمت کوفه حرکت کرد که هر دو در مسیر بر اثر تشنگی جان دادند (طبری،ج۵،ص۳۵۴)
مسلم راه را ادامه داد و در قبیلهی خُبَیت به امام نامه نوشت که: همراهان من جان باختند و مسیر را گم کردیم، به این سفر فال بد زده ام و اگر صلاح میدانید، مرا معاف دارید و دیگری را بفرستید. نامه را قیس بن مُسْهِر صَیداوی به امام رسانید. امام عذر مسلم را نپذیرفتند و امر به ادامه مأموریت دادند.(الارشاد، ج۲،ص۴۰)
مسلم ۵ شوال وارد کوفه شد و به خانه مختار رفت و مورد توجه شیعیان قرار گرفت.(الاخبارالطوال، ص۳۴۱)
در منابع تاریخی از نحوه بیعت با مسلم مطلبی بیان نشده اما تعداد بیعت کنندهگان را از ۱۲ هزار(طبری)، ۱۸ هزار(دینوَری)، ۲۵ هزار (ابنشهرآشوب)و حتی ۴۰ هزار نفر (ابن نَما، مُثیرالاحزان، ص۲۶) نوشتهاند. مسلم ۲۷ روز قبل از شهادتش نامهای به امام(ع) نوشت و ایشان را از بیعت کوفیان آگاه کرد. مردم کوفه هم با نامهی مسلم نوشتند که در کوفه ۱۰۰ هزار شمشیرزن داری، تأخیر مکن (خوارزمی،ج۱،ص۲۰۳)
جاسوسان یزید (عبدالله بن مسلم حَضرَمی، عُمارة بن عُقبة) به همراه ابن سعد و ابن اشعَث برای او نوشتند که مسلم به کوفه آمده و نُعمان بن بشیر با او ملاطفت میکند شخص دیگری را به کوفه بفرست. یزید عُبیدالله بن زیاد را که والی بصره بود با حفظ مسئولیت و با فرمان قتل مسلم(ع) به کوفه فرستاد. (ارشاد، ج۲،ص۴۲)
با ورود ابن مَرجانه به کوفه و ایجاد جَو خفقان، مسلم شبانه از خانه مختار خارج شد و به خانهی هانی بن عُروة نقل مکان کرد.
شیعیان بصورت مخفی به ملاقات او میرفتند. (ارشاد،ج۲،ص۴۵) طرح ترور ابن زیاد در خانهی هانی نیز به سرانجام نرسید. و علت آن دو چیز بود.
اول: مسلم به یاد روایتی از پیامبر(ص) افتاد که فرمود: مومن کسی را غافلگیرانه نمیکشد.
دوم: همسر هانی مسلم را قسم داد که در خانهاش مرتکب قتل نشود.(مُثیرالاحزان، ص۳۱) و مسلم(ع) با جوانمردی از این کار گذشت.
ابن زیاد برای یافتن مسلم جاسوس گذاشت و مَعقِل شامی توانست با اغوای مُسلم بن عَوسجه مخفیگاه مسلم را در خانهی هانی پیدا کند. هانی دستگیر شد و مسلم ۴ هزار نفر را برای دفاع از هانی جمع کرد و ندای (یا منصور أمِت_ ای یاریشده از طرف خدا، بمیران) سرداد. (طبری،ج۵،ص۳۶۸) او با ۴ هزار نفر قیام خود را درحالی آغاز کرد که ابن زیاد با ۳۰ نفر نگهبان و ۲۰ نفر از اشراف در قصر کوفه بود!(بلاذُری،ج۲،ص۳۳۸) ابن زیاد یک شب در قصر ماند و روز بعد بزرگان قبایل را با سکه و مردم را از سپاه شام ترساند. حیله کارگر افتاد و زنان دست شوهران و پسرانشان را گرفته، به خانه بردند.(ارشاد،ج۲،ص۵۳)
هنگام نماز مغرب ۳۰ نفر با مسلم ماندند و وقتی در کوچهها به سمت قبیلهی کِنده میرفت، تنها ماند و خود را جلوی خانهی زنی بنام طُوعه یافت که کنیز آزاد شدهی اشعث بن قیس بود.
بعد از پراکنده شدن مردم، ابن زیاد از قصر خارج شد و برای نماز عشا در مسجد کوفه سخنرانی کرد و گفت هر کس مسلم را تحویل دهد، پول خونِ مسلم را دریافت خواهد کرد. به حُصین بن تمیم که رییس پلیس کوفه بود گفت دروازهها را ببندند و خانهها را تفتیش کنند.
بلال فرزند طوعه به پسر محمدبن اشعث جریان مسلم (ع) را گفت و ابن زیاد ابن اشعث را با ۷۰ نفر به خانهی طوعه فرستاد تا مسلم را دستگیر کنند. مسلم که صدای هیاهو راشنید، اسبش را زین کرد و از طوعه خواست در منزل را باز کند و از خانه خارج شد. چند نفر از مأموران را به هلاکت رساند و آنها از پشت بام بر سرش آتش ریختند.(مسعودی،ج۳،ص۶۸)
ابن اشعَث ناتوان شد، به عبیدالله پیغام داد، گمان کردی ما را به جنگ بقال کوفه فرستادی؟! آیا نمیدانی شیری نیرومند است و از شمشیرش مرگ ناگهانی میبارد؟!(خوارزمی،ج۱،ص۲۰۹) اعزام نیرو فایده نداشت و ابن اشعث پیشنهاد امان به مسلم داد. مسلم نپذیرفت و پیوسته میجنگید تا تشنگی بر او غلبه کرده، طلب آب کرد.(مقتلجامع،ج۱،ص۵۴۹)
37 views11:55