Get Mystery Box with random crypto!

نماد بودنِ روسری امروزه در تأیید و لزوم استفادۀ زنان از روسری | کانال بازنگری

نماد بودنِ روسری

امروزه در تأیید و لزوم استفادۀ زنان از روسری، به این استناد می‌شود که روسری به نماد جامعه اسلامی تبدیل شده و یعنی تمایز میان این جامعه با دیگر جوامع و نیز میان آحاد زنان مسلمان با دیگر زنان، به وجود همین روسری برمی‌گردد.
این منطق تا حدود زیادی جایگزین آن استدلال است که روسریِ زنان نقش بازدارندگی برای تهییجات جنسی مردان دارد. روی آوردن به این جایگزین، از آن زمان برجسته و تقویت شد که استدلال قبلی با درماندگی از پاسخ به نقدها روبرو شد چرا که: ۱- زیبایی چهره و رخسار زنان از موی آنان بیشتر بوده و اگر قرار بر نقش بازدارندگی در تحریک ناظران را داشته باشد در این صورت پوشاندن صورت (لب و رخ و چشم و گونه و چانه و ابرو و...) از اولویت بیشتری برخوردار است حال آن‌که صورت (وجه) و نیز دست‌وپا تا مچ (کفین و قدمین) از لزوم پوشش استثنا شده است. ۲- اگر آن استدلال درست باشد پس چرا چند گروهِ پر جمعیت (: کنیزان مسلمان، زنان اهل کتاب، کنیزان غیرمسلمان، زنان مسلمان یائسه) از وجوب آن پوشش (روسری) معاف و بعضا مطابق برخی اقوال حتی نهی شده‌اند و برخی دیگر همچو زنان بادیه‌نشین از شمول پیگرد و امر و نهی خارج شمرده شده‌اند و نیز با برداشتن روسری در عزا و سوگ‌ها به راحتی کنار آمده است.

حال اگر استدلال کهنه را کنار گذاریم و متمرکز بر استدلال جدید یعنی نقش نمادی و تمایزی روسری شویم در این صورت می‌توان سراغ همین کارکرد را در صدر اسلام نیز گرفت آن‌جا که آن را برای تمایز زنان آزاد از کنیزان (کنیزان مبتلا به آلودگی) تفسیر کرده و یعنی روسری را نماد زنان آزاد شمرده‌اند.

اگر نماد بودن روسری ملاک باشد در این صورت، صِرف گذاشتن آن پارچه روی سر، حتی بی‌آن‌که گوش، گردن یا تمام مو را تحت پوشش قرار دهد کفایت می‌کند. این نوع روسری بستن را می‌توان در بخش‌هایی از جهان اسلام (پاکستان و بنگلادش و... که سراندازی نسبتا بلند از روی سر پهن کرده و یک طرف آن را به شانه مخالف برمی‌گردانند) و برخی اقوام داخلی (لر، بختیاری، عشایر و... که پارچه‌ای دور سر می‌بندند) مشاهده کرد.
اگر روسری نماد مسلمانی باشد در این صورت، افتادنش از روی سر (در اثر بی‌توجهی یا شُل بودن) به جایی برنمی‌خورد.
اگر روسری نماد مسلمانی باشد در این صورت استفاده از آن در داخل خانه (بی‌مهمان یا بامهمان) معنایی ندارد.
گویا فقدان تأکید بر پوشش عین مو تا چند قرنِ نخست از فقه، و اکتفا به ستر اجمالی سر، به همین نقش نمادگونه اشاره دارد.
اگر روسری نماد مسلمانی باشد، در این صورت نپوشیدنِ آن گناه اخلاقی به شمار نمی‌آید و در صورت مداومت بر آن، صرفاً خروج از آرایش متحد مسلمانی و نه هرگز اصل مسلمانی است چه اصل و اساس اسلام به تقوا، عمل صالح، احسان و نیکوکاری، عدالت‌ورزی، ظلم‌پرهیزی، انفاق، پرهیز از سیّئه و بدی، مستکبر نبودن، پاکدامنی، ... و از همه مهمتر مهرورزی و مهرگستری که ذات اسلام است می‌باشد

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۶/۲۶

https://t.me/baznegari/858

.