Get Mystery Box with random crypto!

دیری است که شعر از تب وتاب و نَفَس افتاد در حافظۀ کالِ سخن، طع | بـداهه سـرایی گـروه ادیـبـــانه

دیری است که شعر از تب وتاب و نَفَس افتاد
در حافظۀ کالِ سخن، طعمِ گس افتاد

از قافِ غزل ،پـَــر زده سیمرغِ معانی
دروادیِ تردیــــد، قرینِ هوس افتاد

در شاخهء سرمست شده از نفسِ تاک
بر شانهء گلخانه، هراسِ هَرَس افتاد

نومیـــد از اندیشهء بال و پـرِ آزاد
درحســـرتِ پرواز ،به دامِ قفس افتاد

آن سوی افق، موجِ پریشان شده ای تنـــد
جوشید وگذارش به گل و خاروخس افتاد

با قافله ء شعـــرشدم همسفر ، این بار
در گوشِ دلم،چاوشِ بانگ‌ِ جَـــرَس افتاد

#بهـار_راد
بداهه سرایی گروه ادیبانه
دهم خرداد ۱۴۰۱