فقدان اگر نباشد چه چیزی را جستجو کند، به کدامین دلیل زنده بمان | بهاندیشان
فقدان اگر نباشد چه چیزی را جستجو کند، به کدامین دلیل زنده بماند! و چه مصیبتی تلختر از فقدانِ فقدان میتواند باشد؟ تلخیای که گویا پایان زندگی است، آن هنگام که راز ابژه پتی آ برملا شود، پرده برافتد و آن تصویر آرمانی از عشق، که سالها جستجو میکرد فرو ریزد و سوژه دست از جهان و جهانیان بشوید! آیا اکنون زمان آن نرسیده که به زندگیاش پایان دهد؟ میترسم از زمانی که سوژه چرخه تکرار را در خود کشف کند و هنوز سمپتومی جایگزین نکرده، دیگر نخواهد در آن چرخه بماند؛ میترسم. و چه زیبا فروید میل انسان به خودکشی در دریا را میل به بازگشت به رحم مادر توصیف کرده است؛ جایی که گمان میبرد فانتزی وحدت و یگانگی با مادر، واقع شود و دیگر نیازی به ابژه پتی آ نباشد. اگرچه هولناک است آنکه سرانجام سوژه دریابد اصلا از روز ازل چیزی نبوده که به او تعلق داشته باشد؛ همان آخر خط که از ابتدا نخواست بداند، اما با این حال روزگار «من» بهتر میشود.