Get Mystery Box with random crypto!

به‌اندیشان

لوگوی کانال تلگرام behandyshan — به‌اندیشان ب
لوگوی کانال تلگرام behandyshan — به‌اندیشان
آدرس کانال: @behandyshan
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 13
توضیحات از کانال

موسسه خدمات روانشناختی به اندیشان؛
درمان و آموزش روانکاوی

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-02 15:46:44
‌حتی اگر این حکم لکان برای ما چیز بدتری به همراه بیاورد، آیا ما این انتخاب را تنها به عنوان راهی برای پایان دادن به این سؤال نداشتیم: نارضایتی‌ای که به صورت تقاضای هیستریک به «این چیز بدتر» بیان می‌شود؟ شاید برای پاسخ به این سوال، باید دوباره به یک موضوع بپردازیم؛ بررسی پایه‌هایی که روانکاوی بر آن بنا شده است، یعنی یک بار دیگر مطالعات هیستری را در نظر بگیریم.

لکان جایی در مورد گفتمان هیستریک می‌گوید باید پرسید: «آیا می توان گفتمان هیستریک را در روانکاوی‌ از سر گرفت تا مبنایی ایجاد کند که سوژه بتواند از موقعیت سوبژکتیو، توانایی خود را بیان کند؟»
ممکن است این «از میل خود دست نکشید»، همان بازخوانیِ حال حاضرِ گفتمان هیستریک برای رهایی از روان‌رنجوری باشد.

#لکان #هیستری #روانکاوی #میل #سوژه #هیستریک
1 view12:46
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:09:02
عرفان، هر چیزی غیر از سیاست نیست.
این مسأله جدی‌ای است که خیلی از آدم‌ها ما را نسبت به آن آگاه می‌کنند _ بیشتر زنان، یا افراد روشنفکری مانند یوهان صلیبی، زیرا آدم مجبور نیست وقتی مرد است، در جایگاه مردانه قرار گیرد. آدم می‌تواند در موضع نا_کامل هم قرار گیرد.
مردانی نیز وجود دارند که دقیقا به خوبی زنان‌اند. این اتفاق می‌افتد. البته مثل زنان احساس بسیار خوبی هم نسبت به نا-کامل بودن دارند. با وجود‍ِ _ نمی‌گویم باوجود مرد بودنشان _ اما با وجود چیزی که محدودشان می‌کند و به این نام خوانده می‌شوند، به این درک و احساس می‌رسند که یک حظ ماورایی باید وجود داشته باشد. ما به چنین کسانی عارف می‌گوییم.

#ژک_لکان؛ #سمینار_جنسیت_زنانه
32 views22:09
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:03:37 جالب است! چه ناگهانی معادلات دنیا با استعاره «نظم نوین جهانی» به هم می‌خورد. جنگ بعد از سال‌ها دوباره گرم می‌شود و بشریت به جای «کلمه»، سنگ پرتاب می‌کند. آیا عصر تمدن به سر رسیده؟!
ابرقدرت‌ِ زرد سال‌ها به نام حقوق بشر و ادعای صلح جهانی، خاورمیانه را غرق در خون و خشونت کرد، حالا ابرقدرت‌تر سرخ به نامِ «تا بفهمی اینجا کجاست و من کی‌ام!»، لشکر سربازان آماده رزم خاورمیانه‌ای را به رخ رقیب می‌کشد.
اما نکته آن است که هر چه بر سر خاورمیانه می‌شکند به نام «صلح» آوار می‌شود. تمام اشغالگران در سرزمین‌هایی که خود اشغال کرده‌اند آوای صلح و دوستی و انسانیت سر داده‌اند.
تا تاریخ خوانده‌ام و تا به خاطر دارم، کشورها انقلاب می‌کردند تا حکومت‌ها را عوض کنند اما گویی امروز باید انقلابی شود تا جنگ پایان یابد؛ جنگ این غریزه ارضا نشدنی بشر.
حال که بلندمرتبگان به یقین رسیده‌اند که گلوبالیسم اجتناب ناپذیر است، آنکه همواره مدعی ناقص بودن و ضعیف بودن است، همگان را دعوت به انتخاب بهترین کمین در مهم‌ترین پیچ زمان می‌کند؛ باشد که رَست گار شده و بر جام شویم!

https://t.me/behandyshan
25 views22:03
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:02:30 فقدان اگر نباشد چه چیزی را جستجو کند، به کدامین دلیل زنده بماند! و چه مصیبتی تلخ‌تر از فقدانِ فقدان می‌تواند باشد؟ تلخی‌ای که گویا پایان زندگی است، آن هنگام که راز ابژه پتی آ برملا شود، پرده برافتد و آن تصویر آرمانی‌ از عشق، که سال‌ها جستجو می‌کرد فرو ریزد و سوژه دست از جهان و جهانیان بشوید! آیا اکنون زمان آن نرسیده که به زندگی‌اش پایان دهد؟
می‌ترسم از زمانی که سوژه چرخه تکرار را در خود کشف کند و هنوز سمپتومی جایگزین نکرده، دیگر نخواهد در آن چرخه بماند؛ می‌ترسم.
و چه زیبا فروید میل انسان به خودکشی در دریا را میل به بازگشت به رحم مادر توصیف کرده است؛ جایی که گمان می‌برد فانتزی وحدت و یگانگی با مادر، واقع شود و دیگر نیازی به ابژه پتی آ نباشد.
اگرچه هولناک است آنکه سرانجام سوژه دریابد اصلا از روز ازل چیزی نبوده که به او تعلق داشته باشد؛ همان آخر خط که از ابتدا نخواست بداند، اما با این حال روزگار «من» بهتر می‌شود.

https://t.me/behandyshan
21 views22:02
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:01:58 «متلون‌الحال» با تمام «تحولات انقلابی‌اش» باثبات ترین فردی است که می‌شناسم. کسی که فریبکاری و نیرنگ در رفتار و کلامش را لحظه‌ای زمین نمی‌گذارد مبادا کم بیاورد یا شاید از دیگری آسیبی ببیند. «والد آنتی کاپیتالیسم» رویایش را فراموش کرده بود که «دو دروغگو نمی‌توانند به یکدیگر دروغ بگویند».
جایی خوانده بودم که لکان را دو جور تعریف می‌کنند: برخی او را نابغه روانکاوی‌ کلینیکال می‌شناسند و برخی هم توسعه دهنده مکتب شارلاتانیسم.
اما واضح است، کسی که حتی یک فلسفه ابتدایی نیز بداند، گواهی می‌دهد که سخن از اثبات ادعا در ساحت سوژه و روان، مهملی بیش نیست. او نیز مانند لکان قرار نیست برای اثبات خودش هم ارز من بگوید یا ابراز واقعیت خود را که راه‌انداز روانکاوی‌ است فرو خورد که «زبان به ذات، استعاری است نه قطعی».
از این رو متلون‌الحال به تو می‌گوید تا می‌توانی از من فاصله بگیر؛ میلیون‌ها سال نوری از من فاصله بگیر.

https://t.me/behandyshan
19 views22:01
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:01:07 با تضمین فروید و روانکاوی‌، بالاخره به عصر تمدن رسیدیم. عصری که دیگر انسان به جای سنگ کلمه پرتاب کرد؛ شاید برای خشونت کمتر و امنیت بیشتر. اما گویی «ناخودآگاه» وحشی‌تر از آن است که اجازه دهد خشونت دربند کشیده شده و مهار شود.
«زبان»، این مخلوق بشر، تازیانه‌اش جانکاه است و بی‌رمق می‌کند. همان کلمه‌ای که می‌تواند رویه «والایش» در پیش گیرد و سکس و خشونت را از منظر هنر تبدیل به شعر و شمایل و موسیقی کند چه بسا سایکوتیک‌وار، بی هیچ پیرایشی هرآنچه در چنته دارد برملا کند تا پوست کلفت بشریت را ریش ریش کند. آری خشونت بی‌پرده‌ترین گفتار آدمی است حتی اگر سری با سنگ نشکند و خونی نچکد.
از همین منظر است که از کردار و گفتار مدعی نیابت لکان در کشورم تعجب نمی‌کنم. او خشونت را آنطور که فروید گفت نه واپس‌رانی می‌کند و نه والایش، بلکه فضای از تعریف گریزپذیزش (das ding)، او را چنین تعریف می‌کند؛ کسی که رسالتش، توهمِ به بند کشیده شدن و فرو‌ کردنِ منحصر به فرد بودنش در چشم دیگران است.‌ آری مدعی نیابت لکان بر این باور است که چیزی (das ding) در او وجود دارد که تنها با ظهور و بروز هر آنچه در او پیچیده شده، «هست» خواهد شد و او می‌رود تا هست خود را تماما هست کند حتی اگر برآیندش فقط خشونت بی‌پرده و صریح باشد.

https://t.me/behandyshan
15 views22:01
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:00:13 روانکاوی‌ زیر پای هر هویت ثابت و پایداری را خالی می‌کند، از این رو هیچ هویت جنسی‌ای پایدار نخواهد ماند. گاهی سوژه‌ای که ادعا می‌کند واجد فالوس است، موضعش را زمین می‌گذارد و زن می‌شود و آن موقع است که تو نمی‌دانی تکلیفت چیست، اضطراب می‌گیری وقتی سوژه این بار نقاب به چهره زده است. دیگر اتحاد خیالی سوژه و ابژه گسسته می‌شود و تو شکستنش را مانند خرد شدن استخوان‌هایت زندگی می‌کنی.
بار دیگر این فالوس است که فقدان را بازنمایی می‌کند و شکاف بنیادین‌ات را به رخ می‌کشد.
تو چاره‌ای نداری جز آنکه به اختگی و امکان‌ناپذیری ارضایِ تامِ ژویی‌سانس‌ات تن بدهی.
و حالا من مانده‌ام و این سوال که جنسیت من در برابر نگاه آخوندک ماده‌ای که بیولوژیکی نرینه دارد چیست؟ همان سوال مبهمی که پاسخش مرگ و زندگی‌ام را تعیین می‌کند.
ناگزیر تو هم برای آنکه بتوانی روشنفکر بمانی، نقاب زنانگی بزن تا از گزند مردان در امان باشی.

https://t.me/behandyshan
13 views22:00
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 00:59:12 در روانکاوی‌ ما با ناخودآگاه سر و کار داریم. و روانکاوی‌ با هرگونه تثبیت و انسجام در روان مخالف است چون می‌خواهد فرصت را به "سوژه ناخودآگاه" بدهد که همواره بتواند انتخاب کند زیرا سرمنشاء تمام بیماری‌های روان تثبیت ناخودآگاه است.
آنجا که فروید مراحل رشد کودک را بنا نهاد و تاکید کرد تثبیت در هر یک از مراحل رشد فرد را بیمار می‌کند، درواقع از تثبیت ناخودآگاه کودک در ارضای میل ابژه سخن گفت.
ناخودآگاهی که در اسارت باشد نمی‌تواند انتخاب کند که مدفوعش را به دنیا بدهد یا ندهد.

https://t.me/behandyshan
12 views21:59
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 00:58:23 ژک لکان جایی در سمینار سوم می‌گوید: هر آنچه گفته می‌شود، ابراز می‌شود، اشاره می‌شود، آشکار می‌شود، فقط به عنوان تابعی از پاسخی است که باید در رابطه با این رابطه بنیادینِ نمادین فرموله شود: من مرد هستم یا زن؟
به نظرم بسیار مهمه که فارغ از جنسیت بیولوژیکی‌مون، ما بیشتر زنانه‌ایم یا مردانه یا بهتر بگویم در موقعیتی خاص وقتی کلام می‌کنیم، مرد هستیم یا زن که هر کدام را که آشکار کنیم، احتمالا آن روی دیگر را واپس می‌زنیم و سرکوب می‌کنیم.

https://t.me/behandyshan
10 views21:58
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 00:47:35 او که با تمام وجود نگاه می‌کرد، همه آنچه می‌خواست را نمی‌دید. چیزی از چنگ همان تمام وجود، همواره می‌گریخت.
نگاهش گویا قصد داشت ببلعد چون او بی‌تمام، تماشایی بود. «تماشایی» هم می‌خواست بلعیده شود و نگاه تماشاگر را در سیطره خود درآورد. اما همواره مازادی از نگاه تماشاگر باقی می‌ماند که در سیطره نمی‌گنجید.
پس حقیقتا این سوژه است که ولع نگاه کردن دارد یا که ابژه؟
این نگاه خیره که تماما میل به بلعیدن دارد، از آنِ سوژه شهوتناک است یا ابژه هوسناک؟
گویی نگاه خیره حریص «تماشاگر»، در تیررس نگاه خیره، آرزومندِ «تماشایی» است. هیچکدام را توان پنهان ماندن نیست و انگار برای تماشا کردن، چاره‌ای جز تماشا شدن نیست. تماشاگر تنها آرزو می‌کند که یک دل سیر ببیند بدون آنکه دیده شود اما همواره نقطه‌ای در تماشایی هست که آن نقطه، تماشاگر را زودتر از خود او می‌بیند و او را به خود مشغول می‌دارد.
نگاه خیره تو قبل از اینکه بتواند مرا ببیند، اسیر نگاه پرتمنای من می‌شود و دیدن من تو را، به دیدن تو را من، معنا می‌بخشد.
#gaze

https://t.me/behandyshan
11 views21:47
باز کردن / نظر دهید