Get Mystery Box with random crypto!

‌ همچو کاغذباد، هرکس را هوایی در سر است از برای سِیر، مردم ریس | برکه‌ی کهن


همچو کاغذباد، هرکس را هوایی در سر است
از برای سِیر، مردم ریسمانش می‌دهند

«مخلص کاشانی»

کاغذباد = بادبادک

ریسمان دادن = وقتی برای بالا رفتنِ بادبادک نخش را آزاد کنند، اصطلاحا «نخ دادن» یا «ریسمان دادن» می‌گویند.

معنی بیت این است که وقتی کسی را هوا بردارد و توهمِ بزرگی در سرش باشد، مردم هم _یا برای تمسخر یا به هر دلیل دیگر_ به بالا رفتنِ او دامن می‌زنند.

از بیت و با توجه به معنای «ریسمان دادن» ذیل ریسمان در دهخدا، می‌توان این معنا را برداشت که مردم به قصد تمسخر، فردِ متوهم را دست انداخته تا بزرگیِ خود را باور کند.

اما معنایی دیگر هم هست که با این روزها بیشتر عجین است. مردمی که کوچکند، برای لذتِ خود، افرادی که توهم بزرگی دارند را نه برای تمسخر، که با تمام جدیت بزرگ می‌شمارند. چون مردمِ کوچک، نیازمندِ داشتنِ شبهِ اسطوره‌هایی بزرگند. مردم بعضی افراد را بزرگ حساب می‌کنند تا از همراهی با آن‌ها احساسِ غرور و آرامش کنند.

همانطور که در این روزگار، بعضی‌ها صرفا به دلیلِ حماقتِ عوام، بزرگ به نظر میرسند.

باور کنید یا نه، این افراد می‌توانند در حدِ یک رئیس انجمن ادبی هم باشند که اطرافیانش او را بزرگ می‌کنند و بعد به «بچه‌های» فلانی بودن افتخار می‌کنند. یک نوع هم‌زیستیِ مسالمت‌آمیز.

در همین معنا، جناب «مُخلصِ‌کاشانی» بیتی دیگر دارد که در مصطلحات الشعرا آمده است:


زاهد ز خفَّتِ عقل، خود را بَرَد به معراج
گر ریسمان دهندش، چون کاغذِ هوایی

«مُخلصِ‌کاشانی»


یعنی زاهد، آن‌قدر کم‌عقل است که اگر مردم از او تعریف و تمجید کنند، خودش هم باورش می‌شود و مانندِ بادبادک که به هوا می‌رود، او هم از فرطِ حماقت، خودش را در شأنِ معراج رفتن می‌بیند.

حقیقتا باید بسیار قوی و قدرتمند باشیم که وقتی چهارنفر انسانِ بی‌سواد و عامی، به ما القابی چون «استاد» و «شاعر» نسبت می‌دهند، خود را گم نکنیم و بدانیم که این القاب نه از بزرگیِ ما، که از حقارتِ اطرافیانِ ما بر می‌خیزد.

تا فردی خودش کوچک و حقیر نباشد، آدم‌هایی مثل من و شما را «استاد» نمی‌داند.

اما کوچک‌تر از آن‌ها کسی‌ست که به این تعاریف و تشویق‌ها، هوا برش دارد و خود را چیزی فرض کند.

این روزها کم نیستند کسانی که با دیدنِ یک عده آدم در اطرافشان، خود را استاد فرض می‌کنند و باد می‌کنند و ادعایشان را ده عدد شتُر هم نمی‌تواند بکَشَد.

بیدل در همین راستا کلام را تمام می‌کند و می‌فرماید:

دریایی صیدِ هر تلاطُم نشوی
خورشیدی پایمال انجم نشوی
یعنی در عالمِ فریبِ کر و فَر
مردی به هجومِ خلق اگر گم نشوی!

«بیدلِ‌دهلوی»


ـ @berkeye_kohan ـ