خاطرهای عجیب از زمانِ شاهِ فقید اینروزها آمدهایم خان | برکهی کهن
خاطرهای عجیب از زمانِ شاهِ فقید
اینروزها آمدهایم خانهی مادر و پدرِ پری (خانمم). خانهشان سرحداتِ فارس است که مناطقی سردسیر است که قدیمها برفهایی سنگین میباریده که راه بسته میشده.
الان پدر و مادرِ پری، در حالِ تعریف کردن از زمانِ قدیم بودند و از برفهای سنگین میگفتند که چگونه کلِ منطقه را محصور میکردند.
نکتهی جالب این است که در سالهای ۴۸ تا ۵۰ که هنوز راهها مدرن نبوده، در برفِ سنگین، ارتشِ شاه، با هلیکوپتر برای دامِ مردم علوفه و ذرت میآورده و برای خودِ مردم غذا و شمع و روغن و موادِ مصرفی.
اینجا با اینکه یکی از دورافتادهترین مناطقِ ایران بوده، از ذهنِ حکومت یا شاه پنهان نمیمانده.
اما امروز یک استانِ وسیع مثل زاهدان در خشکسالی فرو میرود و حکومت به چپش هم نیست.